جمعه، تیر ۲۰، ۱۴۰۴

وزیر سابق دفاع اسرائيل به خامنه‌‌ای نامه نوشت: همه چیز را می‌بینیم و می‌شنویم؛ همه‌جا هستیم

 

وزیر سابق دفاع اسرائيل به خامنه‌‌ای نامه نوشت: همه چیز را می‌بینیم و می‌شنویم؛ همه‌جا هستیم


یوآف گالانت، وزیر سابق دفاع اسرائیل (وسط)
یوآف گالانت، وزیر سابق دفاع اسرائیل (وسط)

یوآف گالانت، وزیر دفاع سابق اسرائيل در نامه‌ای به علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی گفته است که اسرائيل تمامی تحرکات او را زیر نظر دارد و به خامنه‌ای هشدار داده است که نمی‌تواند یک برنامه مخفی هسته‌ای دیگر راه‌اندازی کند.

متن نامه گالانت به علی خامنه‌‌ای را در زیر می‌خوانید:

ما هرگز با هم دیدار نداشته‌ایم، اما اطمینان دارم که اطلاعات بسیاری از یکدیگر داریم. من تقریباً سه دهه است که شما را می‌شناسم و هر نقطه عطف در دوران رهبری‌تان را بررسی کرده‌ام.

تصمیم‌هایتان، دکترین‌تان، و ساختار نیابتی‌ای را که در منطقه ایجاد کردید دنبال کرده‌ام. شاهد بودم که جایگزین خمینی شدید، قدرت سیاسی انباشته کردید و کوشیدید سلطه منطقه‌ای [جمهوری اسلامی] ایران را بنا کنید. نه‌تنها هدف‌هایتان را دریافتم، بلکه روش‌هایی را که برای رسیدن به آن هدف‌ها برگزیدید نیز درک کردم.

به‌عنوان وزیر دفاع، مسئول بودم که دهه‌ها اطلاعات امنیتی اسرائیل، توانمندی‌های نیروی هوایی و دکترین راهبردی را به یک طرح نظامی منسجم و هماهنگ تبدیل کنم—همان طرحی که حلقه «آتش» شما را مانند چاقویی داغ که در کره فرو می‌رود شکافت و سرانجام باعث فروپاشی آن شد. این همان طرحی بود که به جنگ دوازده‌روزه اسرائیل و ایالات متحده علیه برنامه هسته‌ای، پدافند هوایی، تأسیسات موشکی و فرماندهی عالی نظامی [جمهوری اسلامی] ایران انجامید.

آنچه در ژوئن ۲۰۲۵ رخ داد، تنها یک عملیات نظامی نبود؛ بلکه فروپاشی راهبردی نظامی بود که شما چهار دهه برای ساختنش کوشیده بودید.

«حلقه آتش» شما طراحی شده بود تا اسرائیل را در میان فشارها و عوامل انحرافی قرار دهد: حماس در جنوب، حزب‌الله در شمال، سوریه و عراق در شرق، و حوثی‌ها در جنوب‌شرق. (خوشبختانه، در غرب ما دریای مدیترانه است.)

برنامه‌تان این بود که با استفاده از نیروهای نیابتی، جنگ فرسایشی علیه اسرائیل به راه اندازید و ارتش‌های تروریستی‌ای بسازید که روزی آن را فتح و نابود کنند. قصد داشتید زرادخانه‌ای از موشک‌های سنگین، دقیق و دوربرد فراهم کنید تا حمله‌ای هماهنگ و ویرانگر را رقم بزنید. و در مرکز این معماری، تلاش اصلی‌تان قرار داشت: ساخت سلاح هسته‌ای برای کسب مصونیت از تغییر رژیم و دستیابی به سلطه و بازدارندگی منطقه‌ای — نخست در برابر اسرائیل، و سپس دیگران.

اما آن حلقه، ما را محاصره نکرد. شکست خورد.

حمله‌ی سنوار در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ بر مبنای مهمات، آموزش، اطلاعات و منابع مالی‌ای انجام شد که شما و نیابتی‌هایتان در اختیار حماس گذاشتید. شاید اقدامات او فراتر از نیت شما بود، اما پیامدهایش بر عهده شما است. قتل‌عامی که به راه انداخت، با ترس مواجه نشد، بلکه با ایستادگی، مقاومت، و نهایتاً با عزم سرد اسرائیل روبه‌رو شد: این‌که هرچه لازم باشد انجام می‌دهیم تا از خود در برابر نیروهای اهریمنی‌ای که برای نابودی ما به‌پا خواسته‌اند، دفاع کنیم — به هر بهایی.

مردم اسرائیل، با وجود درد و اندوه، نشکستند. ملت ما تاب آورد. همان‌طور که اکنون نیک می‌دانید، ما واکنش نشان دادیم.

شما نه‌فقط اراده‌مان، بلکه توانایی نیروهایمان و دقت سلاح‌هایمان را نیز دست‌کم گرفتید. حتی اکنون، در بسیاری موارد نمی‌دانید که چگونه، از کجا و با چه چیزی مورد حمله قرار گرفتید.

آنچه رخ داد، یک ضربه نبود؛ یک رشته عملیات بود.

اسرائیل به‌شکل نظام‌مند رهبری حماس، انبارهای تسلیحاتی و فرماندهی حزب‌الله، و تأسیسات تولید موشک را نابود کرد. ما بر فراز تهران همان‌گونه پرواز کردیم که بر فراز تل‌آویو [پرواز می‌کنیم]. فرماندهان نظامی و دانشمندان اصلی شما را از میان برداشتیم. سامانه‌های اس-۳۰۰ را هدف گرفتیم. پدافند هوایی‌تان را در هم کوبیدیم. برنامه هسته‌ای و زیرساخت‌هایتان را سال‌ها عقب انداختیم.

سپر دفاعی‌ای که سال‌ها تبلیغ می‌کردید، نتوانست از شما محافظت کند.

اما فراتر از آسیب‌های فیزیکی، حقیقتی ژرف‌تر آشکار شد:

ما همه چیز را می‌بینیم. همه چیز را می‌شنویم. همه‌جا هستیم.

برنامه‌هایتان را می‌دانستیم. مکان‌هایتان را. ارتباطات‌تان را. گفت‌وگوهایتان با نزدیک‌ترین متحدانتان — آن‌ها که دیگر با شما نیستند — در بیروت، دمشق و تهران. جدول زمان‌بندی‌تان، طرح‌های جایگزین‌تان، و نقاط کورتان را می‌دانستیم.

از بسیاری جهات، ما بیش از آنچه خودتان از خود می‌دانستید، از شما آگاه بودیم.

و اکنون باید این پرسش‌ها را مطرح کرد:

آیا می‌توانید برنامه‌ای هسته‌ای را مخفیانه دنبال کنید وقتی دیگر رازی برای پنهان کردن ندارید؟

دنبال‌کردن برنامه هسته‌ای در این مقطع، قمار نیست، رؤیاست. عملی است مبتنی بر اعتماد به سامانه‌هایی که پیش‌تر شکست خورده‌اند.

امید، راهبرد نیست. آیا حاضرید آینده خود و کشورتان را بر سر مسابقه‌ای بگذارید که نه می‌توان آن را پنهان کرد و نه به‌احتمال زیاد به پایان رساند؟

برای محافظت از برنامه هسته‌ای، به توان دفاعی و تهاجمی متعارف نیاز دارید. اما آن توانمندی‌ها پیش‌تر ناکارآمدی‌شان را ثابت کرده‌اند.

بارها از ۷ اکتبر به این‌سو، نصرالله از شما اجازه خواست تا وارد جنگ شود. و بارها شما مخالفت کردید. روشن گفتید که حزب‌الله ذخیره راهبردی‌تان است، برای زمانی که [جمهوری اسلامی] ایران هدف حمله قرار گیرد یا مستقیماً به اسرائیل حمله کند. اما وقتی لحظه سرنوشت‌ساز فرا رسید، وقتی زیرساخت‌های اصلی‌تان هدف قرار گرفت و دکترین‌تان فروپاشید، او نبود. سپری که به آن دل بسته بودید، هرگز بالا نیامد.

زرادخانه حزب‌الله در ویرانه‌ها است، با فرماندهانش دفن شد. حماس خنثی شده است. اسد از صحنه بیرون رفته و جانشینش راهی دیگر در پیش گرفته. کشورهای حاشیه خلیج فارس علیه شما صف بسته‌اند، نه در کنار شما. عراق در برابر چنگال‌تان مقاومت می‌کند. منطقه از شما عبور کرده است.

شما کشوری با ۹۰ میلیون جمعیت هستید، با سرزمینی بیش از ۶۰ برابر اسرائیل. اما امروز، بیش از هر زمان دیگر، آسیب‌پذیر هستید.

شبکه نیابتی‌تان که مرکز راهبرد منطقه‌ای‌تان بود، اکنون نقطه ضعف‌تان شده است. جنایت‌های آن‌ها به ما مشروعیت داد. شکست‌شان آزادی عمل برای ما به ارمغان آورد.

شما گزینه‌هایی دارید. اما هیچ‌کدام آسان نیست. و هیچ‌کدام کامل نیست.

می‌توانید نیروهای نیابتی‌تان را بازسازی کنید. اما ما آن‌ها را نابود خواهیم کرد. امروز می‌توانیم آنچه شما دهه‌ها برای ساختنش صرف کردید، در چند ماه از میان ببریم.

می‌توانید برنامه هسته‌ای‌تان را شتاب دهید. اما آنچه می‌سازید، ما احتمالاً خواهیم دید. و آنچه ببینیم، هدف قرار می‌دهیم. و آنچه بزنیم، جایگزین‌کردنش برای شما دشوار خواهد بود.

می‌توانید مذاکره کنید. اما آیا نظام‌تان، که بر مقاومت و ایدئولوژی غیرانعطاف‌پذیر بنا شده، توان تحمل مصالحه‌هایی را دارد که مسیر مذاکره اقتضا می‌کند؟

این موضوع، مسئله تاکتیک نیست؛ واقعیتی ساختاری است. برنامه هسته‌ای نیازمند افراد، تأسیسات و هماهنگی است. شما برنامه‌تان را در عصر آنالوگ ساختید. امروز، ماهواره‌ها، ابزارهای سایبری، منابع انسانی و تحلیل داده، آنچه را که پیش‌تر پنهان می‌ماند، آشکار می‌کنند.

و با گذر هر ماه، شکاف بیشتر می‌شود. دانش ما ژرف‌تر می‌شود. فهرست اهداف‌مان گسترش می‌یابد. و گزینه‌های شما محدودتر.

هنوز زمانی دارید. اما زیاد نیست.

پیش‌تر نیز با لحظات خویشتنداری روبه‌رو بوده‌اید. در جنگ ۲۰۰۳ عراق با آمریکا وارد جنگ نشدید. در برابر آشوب‌های منطقه‌ای ثبات خود را حفظ کردید. زمانی که بقا ایجاب می‌کرد، از متحدان‌تان گذشتید.

این یکی از همان لحظه‌های سرنوشت‌ساز است.

هنگامی که درباره گام‌های بعدی‌تان می‌اندیشید، به این فکر کنید که چگونه ما فهمیدیم افراد مهم‌تان چه کسانی هستند، چه سمتی دارند، و کجا زندگی می‌کنند. وقتی به اطراف‌تان نگاه می‌کنید، از خود بپرسید: چه‌کسی واقعاً وفادار است؟

و با این در ذهن، اکنون باید انتخاب کنید:

[آیا این کار را خواهید کرد:] دنبال‌کردن برنامه هسته‌ای بدون پوشش، بدون محافظت، و با ظرفیت محدود تهاجمی؟

ما آگاه می‌شویم آن را خنثی خواهیم کرد. و بهای سنگینی خواهید پرداخت.

تلاش برای بازسازی زرادخانه متعارف، در حالی‌که می‌دانید دهه‌ها زمان می‌برد؟ ما آن را به تأخیر خواهیم انداخت، خراب خواهیم کرد، و دوباره از هم خواهیم پاشید.

یا،

رهاکردن جنگ علیه کشوری کوچک اما مصمم، در هزار کیلومتری مرزهایتان، و تمرکز بر رفاه و آینده مردم خودتان.

اما اگر باز هم اشتباه کنید، ما آن‌جا خواهیم بود — منتظر شما.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر