آخوندی: مبارزهام برای ایران فراحزبی و جدا از ایدئولوژی یا گروه سیاسی خاص است
در ادامه تحولات روزهای اخیر در مسیر فعالیت نیروهای مخالف جمهوری اسلامی در خارج از کشور، علیرضا آخوندی، نماینده ایرانیتبار سوئد در پارلمان اروپا، در یک توییت تصریح کرد که مبارزهاش «برای ایران» از روی «تمایل به حمایت از هیچ ایدئولوژی یا گروه سیاسی خاص انجام نمیشود».
آقای آخوندی در این توییت در شامگاه چهارشنبه، ششم اردیبهشت، «خطوط قرمز» خود را چنین برشمرد: «جداییطلبان (تجزیهطلبان)، سازمان مجاهدین خلق ایران...، لابیگران و خونشوران رژیم همچون نایاک و اصلاحطلبان (از جمله موسوی، خاتمی...) هرگز حمایت و تأیید من را نداشته و نخواهند داشت.»
علیرضا آخوندی رویکرد خود در یاریرسانی به مخالفان جمهوری اسلامی ایران را در شرایطی تصریح کرده که در هفتههای اخیر بحث و جدل پیرامون چهرههای سرشناس مخالف حکومت و فعالیت آنها بالا گرفته و از جمله خود آقای آخوندی نیز در شبکههای اجتماعی هدف برخی انتقادها قرار داشته است.
این بحث و جدلها ابتدا بر سر حضور عبدالله مهتدی، دبیرکل حزب کرد کومله، در ائتلاف هشتنفره کنشگران درگرفت؛ ائتلافی مقدماتی که دو ماه پیش در دانشگاه جرجتاون در واشینگتن کلید خورد و به «منشور مهسا» برای تحقق اهداف معترضان ایرانی در جنبش «زن، زندگی، آزادی» رسید.
گرایش سیاسی من از ۲۱ سال گذشته لیبرال و آزادی خواه بوده است. مبارزهام برای رهایی ایران از ابتدا کاملا فرا حزبی و از همه مهمتر، فارغ از هرگونه جاه طلبی شخصی بوده و هرگز سهم و جایگاهی در آینده ایران برای خود متصور نبوده و نیستم. در این راه همواره هدفم این بوده که از دانش و تجربیات خود از سیاست غرب، برای کمک به اپوزیسیون ایران در مسیر انقلاب، تضعیف رژیم استبدادی جمهوری اسلامی و کمک به ایجاد بستری برای انتقال قدرت بصورت مسالمت آمیز و با کمترین هزینه برای برپایی ایرانی سکولار و آزاد استفاده کنم. از دید من، قرار گرفتن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (و نه ارتش جمهوری اسلامی ایران) در لیست سازمانهای تروریستی، یک اقدام حیاتی و پر شتاب برای رسیدن به این هدف است. با این رویکرد، میتوان از ابزارهای قانونی و مناسب برای قطع شریان حیاتی و از کار انداختن زیرساختهای اقتصادی و سیاسی رژیم بهره برد. یکبار دیگر کاملاً صریح تکرار میکنم که من به هیچ عنوان برای ترویج ایدئولوژی (های) فرد یا گروه سیاسی وارد این مبارزه نشدهام. تمام کوششهای من برای دستیابی به این هدف، از روی تمایل به حمایت از هیچ گونه ایدئولوژی یا گروه سیاسی خاصی انجام نمیشود. خطوط قرمز من از ابتدا مشخص و واضح بوده است: «جدایی طلبان» (تجزیه طلبان)، «سازمان مجاهدین خلق ایران» (PMOI / MEK)، لابیگران و خونشوران رژیم همچون «نایاک» و اصلاح طلبان (از جمله موسوی، خاتمی یا هر اصلاح طلب و استمرار طلب دیگر) هرگز حمایت و تایید من را نداشته و نخواهند داشت. فساد سازمان یافته حکومتی با تغییر ظاهر حل نمیشود، بلکه باید از بنیان آن ریشهکن شود. اگر خانهای جدید بر روی پایهای پوسیده بسازید، آن خانه دوباره از داخل میپوسد. افزون بر این باور دارم که، ترسیم راه بازگشت بدنه دستگاه سرکوب (که دستشان به خون آغشته نیست) به آغوش ملت و همچنین به کارگیری مهندسی معکوس برای این مهم، عدالت انتقالی و رونق اقتصادی دوران پس از جمهوری اسلامی و ترویج آشتی و همبستگی ملی تحت لوای پرچم سه رنگ شیر و خورشید نشان بسیار مهم است. من همیشه در کنار مردم آزادیخواه ایران هستم. As an advocate for freedom in Iran, my mission is to support the Iranian opposition in their efforts to weaken the Islamist regime and facilitate a peaceful transfer of power. My personal political beliefs do not influence this objective, and I am committed to utilizing my understanding and knowledge of Western politics and institutions to help achieve this goal. I would like to explicitly state once more that I am not seeking any position of personal interest in future Iran; my sole aim is to contribute to the creation of a free, democratic, and prosperous nation for the benefit of all Iranians. In this context, designating the IRGC as a terrorist organization is a crucial step, as it would enable legal measures to seize and dismantle the economic infrastructure supporting the Islamic regime. I want to clarify that my actions are not driven by any specific political ideology or group. In pursuing this mission, I have established firm boundaries. I will not support or endorse "separatists," the "People's Mojahedin Organization of Iran/Mojahedin-e-Khalq" (PMOI/MEK), or "Reformists (Eslahtalaban, including Khatami, Mousavi, NIAC and any other person or group promoting reforms)." Addressing state corruption requires more than superficial changes; a solid foundation for a just and democratic society must be built. It is crucial to lay the groundwork for a free and democratic Iran carefully and deliberately, like constructing a new house on a strong foundation. Moreover, it is essential to develop an exit strategy and employ careful reverse engineering to ensure that the post-Islamic Republic era thrives economically, promotes national reconciliation and unity, and lays the groundwork for a prosperous and harmonious future for all Iranians.
اما حامد اسماعیلیون، یکی از اعضای این ائتلاف، که بزرگترین تظاهرات تاریخ مخالفان حکومت ایران در برلین با فراخوان او در پاییز سال گذشته برگزار شد، هفته گذشته با تأکید بر اینکه در چارچوبهای دیگر به مبارزه با حکومت ادامه خواهد داد، راه خود را عملا از کنشگران «منشور مهسا» جدا کرد.
همزمان، سایر گروههای دیگر از مخالفان جمهوری اسلامی در هفتههای گذشته تلاش کردند ائتلافهای دیگری را ظاهرا در رقابت با ائتلاف متعهد به «منشور مهسا» شکل دهند.
در کنار نیروهای «جمهوریخواه»، شماری از کسانی که در گذشته از فعالان انجمنهای اسلامی دانشجویی در ایران بوده یا کسانی که پیشینه حمایت از چهرههای اصلاحطلب را داشته اما از آن مسیر دور شدهاند، در تکاپوهای سیاسی اخیر در اروپا و آمریکا، با هدف برجسته کردن اهداف و فعالیتهای مجزای خود، سهیم بودند.
یک نشست مجازی دو روزه نیز با عنوان «گفتوگو برای نجات ایران» با شرکت حدود ۴۰ تن از فعالان داخل و خارج از کشور در روزهای گذشته ترتیب یافت. ۹ زندانی سیاسی نیز پیامهایی برای این نشست فرستادند.
افزایش این تلاشها همزمان بود با سفر شاهزاده رضا پهلوی به عنوان مهمان رسمی اسرائیل، به عنوان سرشناسترین چهره ایرانی، که در سفر به اورشلیم و تلآویو در کنار وزیر اطلاعات اسرائیل با نخستوزیر و شماری از مقامات ارشد این کشور دیدار کرد و سپس تلاش سیاسی را با دیدار با نمایندگان پارلمان ایتالیا ادامه داد.
پارلمان اروپا نیز از روز سهشنبه این هفته میزبان شماری از کنشگران ایرانی شامل حامد اسماعیلیون بود تا سیاست اتحادیه اروپا در قبال جمهوری اسلامی ایران را بررسی کند.
نشستهای سهروزه به درخواست هانا نویمن، یک نماینده آلمان در پارلمان اروپا، برگزار شد که با وجود مخالفت سرسختانه او با جمهوری اسلامی، از فعالان ایرانی پرسید هنوز راهکارهای روشنی برای رسیدن ایران به مرحله برگزاری همهپرسی ارائه نکردهاند.
آقای بولمان، ریاست نشست نخست در پارلمان اروپا، نیز روز سهشنبه به کنشگران ایرانی گفت خواستههای خود را با ارائه اطلاعات دقیق و مشخص بیان کنند تا اروپا بداند چه کمکی میتواند به آنها بکند.
آقای کوستر، یک نماینده دیگر پارلمان اروپا، نیز گفت «سفر تاریخی» هفته گذشته رضا پهلوی به اسرائیل، با استقبال گروهی روبهرو شده، اما بخشی از اپوزیسیون ایرانی با آن مخالفت کرده است.
شماری از اعضای حاضر در پارلمان اروپا نیز تردید داشتند که آیا خواسته اپوزیسیون در مورد تروریستی نامیدن کلیت سپاه یا قطع کامل رابطه و تماس اروپا با جمهوری اسلامی ایران به سرکوبگری گستردهتر حکومت ایران در داخل منجر نخواهد شد؟
اما علیرضا آخوندی، عضو سوئدی پارلمان اروپا، در توییت چهارشنبهشب خود نوشت، تروریستی نامیدن کلیت سپاه در فهرست سازمانهای تروریستی «یک اقدام حیاتی و پرشتاب» در راه «تضعیف رژیم استبدادی جمهوری اسلامی» و کمک به ایجاد بستری برای «انتقال قدرت بهصورت مسالمتآمیز و با کمترین هزینه برای برپایی ایرانی سکولار و آزاد است».
آقای آخوندی در خطابی تلویحی به گروههایی از اپوزیسیون ایرانی که ظاهرا هنوز ایجاد تغییر در نظام حاکم را امکانپذیر میدانند و آن را به جای برافکندن کلیت نظام توصیه میکنند، نوشت: «فساد سازمانیافته حکومتی با تغییر ظاهر حل نمیشود، بلکه باید از بنیان آن ریشهکن شود»، زیرا «ساخت خانهای جدید به روی پایهای پوسیده، خانه را دوباره خواهد پوساند».
او در ادامه «آشتی و همبستگی ملی تحت لوای پرچم سه رنگ شیروخورشید نشان» را «بسیار مهم» نامید.
نشست سه روزه پارلمان اروپا در مورد ایران روز هفتم اردیبهشت پایان مییابد. آقای آخوندی ماه گذشته میزبان رضا پهلوی در پارلمان اروپا بود.
همزمان، شاهزاده رضا پهلوی روز چهارشنبه در نشست «چشمانداز سکولار و دموکراتیک برای ایران فردا» در پارلمان ایتالیا با اشاره به رشته سفرهای ماههای اخیر به اروپا، کانادا و اسرائیل گفت در این دیدارها به مقامات خارجی اظهار کرده که سرمایهگذاری روی مردم ایران یعنی «تضمین دموکراسی و آزادی در آینده و پایان دادن به همه تهدیداتی که نظام کنونی بانی آن است؛ از هستهای گرفته تا تروریسم و بنیادگرایی مذهبی».
رضا پهلوی در ایتالیا افزود: «اپوزیسیون ایران تنوع بسیاری دارد و با وجود اختلافنظرها، در داخل ایران هم باید کمیتههای چندحزبی وجود داشته باشد.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر