یکشنبه، خرداد ۰۷، ۱۴۰۲

واکنش‌ها به کشته شدن مرزبانان؛ شاهزاده رضا پهلوی: جمهوری اسلامی «ارتش قدرتمند ایران» را تضعیف کرد

 

واکنش‌ها به کشته شدن مرزبانان؛ شاهزاده رضا پهلوی: جمهوری اسلامی «ارتش قدرتمند ایران» را تضعیف کرد


مرز ایران و افغانستان

کشته شدن دو سرباز ایرانی در پی حمله گروه طالبان به مرزبانی ساسولی واکنش‌های گسترده ایرانیان را در رسانه‌های اجتماعی برانگیخت. هم‌زمان شاهزاده رضا پهلوی تأکید کرد که جمهوری اسلامی با تضعیف «ارتش قدرتمند ایران» از «پاسخ درخور» به طالبان ناتوان است.

شاهزاده رضا پهلوی روز یک‌شنبه هفتم خرداد، با هم‌دردی با خانواده‌های سربازان کشته‌شده توسط طالبان در مرزبانی ساسولی، گفت که جمهوری اسلامی «ارتش قدرتمند ایران را که حافظ تمامیت ارضی کشور و ضامن صلح و ثبات منطقه بود» ضعیف کرد و «امروز ناتوان از پاسخ درخور به تروریست‌هایی» است که به خاک ایران «تعرض کرده» است.

 شاهزاده رضا پهلوی با هم‌دردی با خانواده‌های سربازان کشته‌شده توسط طالبان در مرزبانی ساسولی، گفت جمهوری اسلامی «ارتش قدرتمند ایران را که حافظ تمامیت ارضی کشور و ضامن صلح و ثبات منطقه بود» ضعیف کرد و «امروز ناتوان از پاسخ درخور به تروریست‌هایی» است که به خاک ایران «تعرض کرده» است.

 


 

درگیری مرزی روز شنبه ۶ خرداد میان نیروهای طالبان و جمهوری اسلامی که موجب جان‌باختن دست کم دو‌ مرزبان ایرانی و یک نظامی افغانستانی شد، واکنش‌های گسترده‌ای را در شبکه‌های اجتماعی به همراه داشته است.

فریبرز کرمی زند، عضو پیشین نیروی انتظامی و از مخالفان جمهوری اسلامی، طالبان را «اهرم فشار یا برگ بازی» جمهوری اسلامی «در مقابل کشورهای منطقه» دانست که «نمی‌خواهد آن را به‌راحتی از دست بدهد» و گفت: «نقش میانجی کارتل‌های مواد مخدر که یک سمت آن سپاه است را نباید نادیده گرفت.»

او اضافه کرد: «رژیم بدش نمی‌آید که مردم ایران را با این فکر بترساند که در صورت سرنگون کردن من، کشور وارد جنگ داخلی و خارجی خواهد شد و مقامات طالبان هم بدشان نمی‌آید که به مخالفان داخلی خود نشان بدهند که قدرتمند هستند و با درگیری‌های پراکنده در مرزهای پاکستان و ایران آن را به نمایش بگذارند.»

 اسیر عملیات روانی رژیم در خصوص احتمال جنگ با #طالبان نباید شد،چون جنگ به معنای عام آن حداقل در بازه زمانی نزدیک روی نخواهد داد،چرا؟ برای وقوع هر جنگ کلاسیکی شرایط مختلفی باید مهیا باشد از مولفه های نظامی تا سیاسی،اقتصادی و اجتماعی که طرفین ماجرا در تمام آنها ضعف های بزرگی دارند(از اینکه هر دو سمت ماجرا با یکدیگر بده و بستانهایی داشته و دارند چشم پوشی میکنیم) طالبان تازه بر خر مراد سوار شده و در حال عیش و نوش و خوشگذرانی بوده و به دنبال تثبیت موقعیت بین المللی خود است و تمایلی ندارد که توسط جامعه جهانی با دیدگاه گذشته به عنوان یک گروه تروریستی تندرو مورد ارزیابی قرار بگیرد و نمی خواهد جایگاه شکننده خود را به مخاطره بیندازد بر عکس تلاش میکند به عنوان حکومت افغانستان پذیرفته شود حداقل در راس هرم قدرت طالبان،چنین است دوست ندارند این موقعیت را از دست بدهند البته در آینده دم خروس آنها بیرون خواهد زد ولی فعلا سعی در پنهان کردن آن دارند. جمهوری اسلامی وضعیت بسیار متزلزل و شکننده ای در تمام ابعاد داشته و بیم آن را دارد در صورتی که درگیر یک موضوع خارجی مهم به مانند جنگ بشود(تفاوتی نمیکند چه با طالبان یا هر جایی دیگر)مردم داخل ایران از این موقعیت بر علیه خود او استفاده کنند دقیقا همین موضوع دغدغه طالبان هم می باشد چون هر دو حکومت مشکل مشروعیت داخلی دارند.(هر چند برخی مخالفان رژیم معتقدند در صورت وقوع جنگ خارجی رژیم از آن سو‌استفاده کرده و مردم را حول خود گرد می آورد که بنظر اشتباه است زیرا بین مردم ایران و رژیم دریایی از خون است و این فاصله با هیچ بهانه ای کاسته نخواهد شد) از نظر اقتصادی طالبان بخش عمده کالای مورد نیاز خود را از مرزهای ایران تامین میکند و نمی تواند این ریسک‌ را بپذیرد و‌ یکی از معابر اصلی ورود کالا را به روی خود ببندد. از طرفی جمهوری اسلامی به طالبان به عنوان اهرم فشار یا برگ‌ بازی در مقابل کشورهای منطقه نگاه میکند و نمیخواهد آن را به راحتی از دست بدهد. نقش میانجی کارتل های مواد مخدر که یک سمت آن سپاه است را نباید نادیده گرفت. اما رژیم بدش نمی آید که مردم ایران را با این فکر بترساند که در صورت سرنگون کردن من،کشور وارد جنگ داخلی و خارجی خواهد شد و مقامات طالبان هم بدشان نمی آید که به مخالفان داخلی خود نشان بدهند که قدرتمند هستند و با درگیری های پراکنده در مرزهای پاکستان و ایران آن را به نمایش بگذارند. نکته ای که نباید فراموش کرد این است که رده های پایین طالبان در تصور جهاد و شهادت هستند و به مانند کمیته و سپاه اوایل شکل گیری حکومت آخوندی گاها خودسر عمل میکنند چیزی که خامنه ای جنایتکار خواهان تکرار آن شد و آن‌ را آتش به اختیار نامید، بنابراین اعضای رده پایین این گروه هرجا ببینند که نیاز باشد آتش به اختیار عمل میکنند در خصوص پاسگاه ساسولی که در نزدیکی نقطه صفر مرزی و در مقابل پایگاه طالبان است ممکن است کوچکترین بهانه موجب درگیری شود.(عکس منطقه در توییت ذیل همین توییت) می توان در این خصوص بیشتر گفت و بیشتر نگاشت اما نیاز نیست ،چیزی که مسلم است هم رژیم آخوندی و هم‌ گروه طالبان تمایلی به جنگ فرا گیر ندارند اما از قربانی کردن نیروهای جز خود هم ناراحت نمیشوند و هر کدام به دنبال بهره برداری خبری خود از آن هستند. نتیجه گیری: اوضاع را رصد کنیم اما تمرکز بر براندازی باشد و اسیر هیاهوی خبری نشویم.

 

سامان مقدم، از کاربران مخالف جمهوری اسلامی، نیز در توییتی نوشت، اسدالله «اسدی آزاد شد، گروگان‌های فرانسوی و آمریکایی در مرحله مذاکرات، طالبان جولان می‌دهد، آخوند و پاسدار می‌دزدند و می‌کشند و گرداب جمهوری اسلامی، ایران را به قعر می‌برد.»

او با اشاره به یک اظهارنظر شاهزاده رضا پهلوی، نوشت: «ما فقط می‌توانیم روی خودمان حساب کنیم.»

 اسدی آزاد شد،گروگانهای فرانسوی و آمریکایی در مرحله مذاکرات،طالبان جولان میدهد،آخوند و پاسدار می دزدند و میکشند و گرداب جمهوری اسلامی ایران را به قعر می‌برد. این جمله شاهزاده را باید روزی هزار بار تکرار کنیم تا در ضمیرمان بنشیند "ما فقط میتوانیم روی خودمان حساب کنیم"


 

بهنام امینی، فعال سیاسی نیز، حمله طالبان به مرزبانی ایران را «گستاخی قابل پیش‌بینی» خواند که «در آینده دامنه‌دارتر خواهد شد.»

او با تأکید بر این که این اقدام «جنگ زرگری» نیست، نوشت: «هرچند جمهوری اسلامی در کوتاه‌مدت از تنش‌های محدود در این منطقه می‌تواند بهره‌برداری سیاسی در جهت موضوعات مختلف به‌ویژه مسائل سیستان و بلوچستان بکند، اما در بلندمدت طالبان دندان دردی است که همراه جمهوری اسلامی خواهد ماند.»

 

آیا آنچه میان #طالبان و جمهوری اسلامی رخ داده جنگ زرگری است؟ در مورد طالبان و گستاخی اش باید گفت آنچه اتفاق افتاده قابل پیش بینی بود و شوربختانه در آینده دامنه دار تر خواهد شد.برخلاف آنچه گفته می شود این گستاخی طالبان جنگ زرگری میان جمهوری اسلامی است باید گفت خیر هرچند جمهوری اسلامی در کوتاه مدت از تنش های محدود در این منطقه می تواند بهره برداری سیاسی در جهت موضوعات مختلف بویژه مسائل سیستان و بلوچستان بکند اما در بلند مدت طالبان دندان دردی است که همراه جمهوری اسلامی خواهد ماند. ابتدا باید بگویم که وضعیت ایران ما شوربختانه با حضور جمهوری اسلامی شبیه ایران دوران قاجار شده است ضعف حکومت مرکزی و فقدان حکومت ملی باعث شده تا هر کشور ریز و درشتی در پی گرفتن امتیاز از ایران و حاکمانش باشد. در شمال جمهوری تازه به دوران رسیده باکو در مناطق غربی گروهک های تجزیه طلب در جنوب ادعای کشورهای عربی در مورد خلیج فارس و جزایر سه گانه و حال بازیگر پنهان دیگری به نام پاکستان بر سر منافع اقتصادی خود و نهایتا طالبان. ۱. جمهوری اسلامی در تقابل با آمریکا دچار اشتباه محاسباتی یا نوعی لجبازی شد به این معنا که خروج آمریکا از منطقه را به هر بها و با هر ابزاری الویت قرار داد و به قدرت رسیدن طالبان بعنوان یک گروه بی پرنسیب را بهترین مانع برای بازگشت دوباره آمریکا به افغانستان می دانست جمهوری اسلامی به پنجشیر واحمد مسعود ،علی رغم داشتن مهر و عرق ایرانگرایی پشت کرد و طالبان مورد حمایت پشتون ها را ترجیح داد. ۲. طالبان دولت نیست حزب نیست پرنسیبی ندارد فقط تفنگ را می شناسد و زندگی در کوه و بیابان با تفنگ را، داری بدنه حمایتی از قوم پشتون است آمیزه ای از دین افراطی و قوم گرایی افراطی است، بخش عمده پشتون ها تفکرات به شدت قومگرایانه ضد ایرانی و حتی ضد اقوام دیگر افغانستان دارند (نه همه) تا جايیکه مدعی اند زاهدان بخشی از افغانستان بوده که جدا مانده است و باید روزی به افغانستان برگرد درست شبیه قومگرایان غربی نظریات و تفکرات برگرفته از جعل تاریخ دارند افزون بر دین گرایی افراطی. ۳. طالبان غلام حلقه به گوش پاکستان است در روزگار افول قدرت مرکزی در ایران پاکستان هم در پی گرفتن ماهی از آب گل آلود خود است. ۴. بحران آب جدی است و در آینده شوربختانه در سراسر مرز ایران و افغانستان پتانسیل درگیری های بیشتر را دارد با این همه بحران آب خود می تواند محل بازی هم طالبان هم جمهوری اسلامی و هم پاکستان شود. ۵. برخی کشورها بدشان نمی آید جمهوری اسلامی در مرزهای شرقی خود درگیر باشد تا فشار این رژیم را در منطقه و جهان از روی دوش خود بردارند ۶.جمهوری اسلامی هم در کوتاه مدت چندان بی میل به استفاده ابزاری از این تنش ها نیست (در صورت لزوم) ۷. جمهوری اسلامی می داند هم در عرصه داخلی و هم خارجی به شدت تحت فشار است از اینرو سعی در مدیریت و خاتمه دادن و مانع شدن از این تنش به یک جنگ بزرگ شود البته جنگ ها هرگز قابل پیش بینی نیستند و امیدوارم دو ملت ایران و افغانستان از این بلا به دور بمانند. ۸.در فقدان حکومت ملی و ادامه عمر جمهور اسلامی ما در آینده شاهد امتیاز گیری های بیشتر دیگر کشورها خواهیم بود. ۹. یک جمهوری اسلامی ضعیف و ذلیل و امتیاز ده با شبهی از یک ببر کاغذی مطلوب اکثر کشورهای منطقه و جهان است از اینرو تمایلی به کنار رفتن این رژیم و روی کار آمدن یک حکومت ملی گرا ندارند از اینرو در مسیر مبارزه هیچ اتکایی نباید به هیچ کشور ریز و درشت خارجی داشت ، باور و اتکا به خود توسط مردم و یک رهبری منسجم کافیست تا این رژیم را به زیر بکشد و حکومتی ملی را بنا نهد که علاوه بر تامین منافع ایران ،وزنه ثبات و صلح در منطقه باشد.

مناقشه بر سر حق‌آبه رود هیرمند در روزهای گذشته به درگیری میان نیروهای طالبان و جمهوری اسلامی در مناطق مرزی منجر شده است.

رحیم بندویی، عضو شورای مرکزی حزب مردم بلوچستان، در روزهای گذشته به صدای آمریکا گفته است که حق‌آبه موضوعی بین‌المللی است که سازمان ملل پشتیبان آن است، اما جمهوری اسلامی آن چنان که باید در مورد منافع ملی عمل نکرده و به دنبال «عقاید فرقه‌ای» بوده و خود از «ناقضان حق‌آبه» است.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر