واکنشها به کشته شدن مرزبانان؛ شاهزاده رضا پهلوی: جمهوری اسلامی «ارتش قدرتمند ایران» را تضعیف کرد

کشته شدن دو سرباز ایرانی در پی حمله گروه طالبان به مرزبانی ساسولی واکنشهای گسترده ایرانیان را در رسانههای اجتماعی برانگیخت. همزمان شاهزاده رضا پهلوی تأکید کرد که جمهوری اسلامی با تضعیف «ارتش قدرتمند ایران» از «پاسخ درخور» به طالبان ناتوان است.
شاهزاده رضا پهلوی روز یکشنبه هفتم خرداد، با همدردی با خانوادههای سربازان کشتهشده توسط طالبان در مرزبانی ساسولی، گفت که جمهوری اسلامی «ارتش قدرتمند ایران را که حافظ تمامیت ارضی کشور و ضامن صلح و ثبات منطقه بود» ضعیف کرد و «امروز ناتوان از پاسخ درخور به تروریستهایی» است که به خاک ایران «تعرض کرده» است.
شاهزاده رضا پهلوی با همدردی با خانوادههای سربازان کشتهشده توسط طالبان در مرزبانی ساسولی، گفت جمهوری اسلامی «ارتش قدرتمند ایران را که حافظ تمامیت ارضی کشور و ضامن صلح و ثبات منطقه بود» ضعیف کرد و «امروز ناتوان از پاسخ درخور به تروریستهایی» است که به خاک ایران «تعرض کرده» است.
درگیری مرزی روز شنبه ۶ خرداد میان نیروهای طالبان و جمهوری اسلامی که موجب جانباختن دست کم دو مرزبان ایرانی و یک نظامی افغانستانی شد، واکنشهای گستردهای را در شبکههای اجتماعی به همراه داشته است.
فریبرز کرمی زند، عضو پیشین نیروی انتظامی و از مخالفان جمهوری اسلامی،
طالبان را «اهرم فشار یا برگ بازی» جمهوری اسلامی «در مقابل کشورهای منطقه»
دانست که «نمیخواهد آن را بهراحتی از دست بدهد» و گفت: «نقش میانجی
کارتلهای مواد مخدر که یک سمت آن سپاه است را نباید نادیده گرفت.»
او اضافه کرد: «رژیم بدش نمیآید که مردم ایران را با این فکر بترساند که
در صورت سرنگون کردن من، کشور وارد جنگ داخلی و خارجی خواهد شد و مقامات
طالبان هم بدشان نمیآید که به مخالفان داخلی خود نشان بدهند که قدرتمند
هستند و با درگیریهای پراکنده در مرزهای پاکستان و ایران آن را به نمایش
بگذارند.»
اسیر عملیات روانی رژیم در خصوص احتمال جنگ با #طالبان نباید شد،چون جنگ به معنای عام آن حداقل در بازه زمانی نزدیک روی نخواهد داد،چرا؟ برای وقوع هر جنگ کلاسیکی شرایط مختلفی باید مهیا باشد از مولفه های نظامی تا سیاسی،اقتصادی و اجتماعی که طرفین ماجرا در تمام آنها ضعف های بزرگی دارند(از اینکه هر دو سمت ماجرا با یکدیگر بده و بستانهایی داشته و دارند چشم پوشی میکنیم) طالبان تازه بر خر مراد سوار شده و در حال عیش و نوش و خوشگذرانی بوده و به دنبال تثبیت موقعیت بین المللی خود است و تمایلی ندارد که توسط جامعه جهانی با دیدگاه گذشته به عنوان یک گروه تروریستی تندرو مورد ارزیابی قرار بگیرد و نمی خواهد جایگاه شکننده خود را به مخاطره بیندازد بر عکس تلاش میکند به عنوان حکومت افغانستان پذیرفته شود حداقل در راس هرم قدرت طالبان،چنین است دوست ندارند این موقعیت را از دست بدهند البته در آینده دم خروس آنها بیرون خواهد زد ولی فعلا سعی در پنهان کردن آن دارند. جمهوری اسلامی وضعیت بسیار متزلزل و شکننده ای در تمام ابعاد داشته و بیم آن را دارد در صورتی که درگیر یک موضوع خارجی مهم به مانند جنگ بشود(تفاوتی نمیکند چه با طالبان یا هر جایی دیگر)مردم داخل ایران از این موقعیت بر علیه خود او استفاده کنند دقیقا همین موضوع دغدغه طالبان هم می باشد چون هر دو حکومت مشکل مشروعیت داخلی دارند.(هر چند برخی مخالفان رژیم معتقدند در صورت وقوع جنگ خارجی رژیم از آن سواستفاده کرده و مردم را حول خود گرد می آورد که بنظر اشتباه است زیرا بین مردم ایران و رژیم دریایی از خون است و این فاصله با هیچ بهانه ای کاسته نخواهد شد) از نظر اقتصادی طالبان بخش عمده کالای مورد نیاز خود را از مرزهای ایران تامین میکند و نمی تواند این ریسک را بپذیرد و یکی از معابر اصلی ورود کالا را به روی خود ببندد. از طرفی جمهوری اسلامی به طالبان به عنوان اهرم فشار یا برگ بازی در مقابل کشورهای منطقه نگاه میکند و نمیخواهد آن را به راحتی از دست بدهد. نقش میانجی کارتل های مواد مخدر که یک سمت آن سپاه است را نباید نادیده گرفت. اما رژیم بدش نمی آید که مردم ایران را با این فکر بترساند که در صورت سرنگون کردن من،کشور وارد جنگ داخلی و خارجی خواهد شد و مقامات طالبان هم بدشان نمی آید که به مخالفان داخلی خود نشان بدهند که قدرتمند هستند و با درگیری های پراکنده در مرزهای پاکستان و ایران آن را به نمایش بگذارند. نکته ای که نباید فراموش کرد این است که رده های پایین طالبان در تصور جهاد و شهادت هستند و به مانند کمیته و سپاه اوایل شکل گیری حکومت آخوندی گاها خودسر عمل میکنند چیزی که خامنه ای جنایتکار خواهان تکرار آن شد و آن را آتش به اختیار نامید، بنابراین اعضای رده پایین این گروه هرجا ببینند که نیاز باشد آتش به اختیار عمل میکنند در خصوص پاسگاه ساسولی که در نزدیکی نقطه صفر مرزی و در مقابل پایگاه طالبان است ممکن است کوچکترین بهانه موجب درگیری شود.(عکس منطقه در توییت ذیل همین توییت) می توان در این خصوص بیشتر گفت و بیشتر نگاشت اما نیاز نیست ،چیزی که مسلم است هم رژیم آخوندی و هم گروه طالبان تمایلی به جنگ فرا گیر ندارند اما از قربانی کردن نیروهای جز خود هم ناراحت نمیشوند و هر کدام به دنبال بهره برداری خبری خود از آن هستند. نتیجه گیری: اوضاع را رصد کنیم اما تمرکز بر براندازی باشد و اسیر هیاهوی خبری نشویم.
سامان مقدم، از کاربران مخالف جمهوری اسلامی، نیز در توییتی نوشت، اسدالله «اسدی آزاد شد، گروگانهای فرانسوی و آمریکایی در مرحله مذاکرات، طالبان جولان میدهد، آخوند و پاسدار میدزدند و میکشند و گرداب جمهوری اسلامی، ایران را به قعر میبرد.»
او با اشاره به یک اظهارنظر شاهزاده رضا پهلوی، نوشت: «ما فقط میتوانیم روی خودمان حساب کنیم.»
اسدی آزاد شد،گروگانهای فرانسوی و آمریکایی در مرحله مذاکرات،طالبان جولان میدهد،آخوند و پاسدار می دزدند و میکشند و گرداب جمهوری اسلامی ایران را به قعر میبرد. این جمله شاهزاده را باید روزی هزار بار تکرار کنیم تا در ضمیرمان بنشیند "ما فقط میتوانیم روی خودمان حساب کنیم"
بهنام امینی، فعال سیاسی نیز، حمله طالبان به مرزبانی ایران را «گستاخی قابل پیشبینی» خواند که «در آینده دامنهدارتر خواهد شد.»
او با تأکید بر این که این اقدام «جنگ زرگری» نیست، نوشت: «هرچند جمهوری اسلامی در کوتاهمدت از تنشهای محدود در این منطقه میتواند بهرهبرداری سیاسی در جهت موضوعات مختلف بهویژه مسائل سیستان و بلوچستان بکند، اما در بلندمدت طالبان دندان دردی است که همراه جمهوری اسلامی خواهد ماند.»
مناقشه بر سر حقآبه رود هیرمند در روزهای گذشته به درگیری میان نیروهای طالبان و جمهوری اسلامی در مناطق مرزی منجر شده است.
رحیم بندویی، عضو شورای مرکزی حزب مردم بلوچستان، در روزهای گذشته به صدای آمریکا گفته است که حقآبه موضوعی بینالمللی است که سازمان ملل پشتیبان آن است، اما جمهوری اسلامی آن چنان که باید در مورد منافع ملی عمل نکرده و به دنبال «عقاید فرقهای» بوده و خود از «ناقضان حقآبه» است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر