روز جهانی زبان مادری و چالشهای پیش روی ایران
روز 21 فوریه از طرف سازمان یونسکو به عنوان روز جهانی زبان مادری
نامگذاری شدهاست. نامگذاری این روز در کنفرانس عمومی یونسکو در سال 1999
به منظور کمک به تنوع زبانی و فرهنگی انجام شده است.
مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیز به دلیل اهمیت زیاد این مساله، سال 2008 را سال جهانی زبانها اعلام کرد. دلیل نامگذاری روز جهانی زبان مادری از زمانی آغاز شد که در سال 1925 دانشجویان دانشگاههای مختلف شهر داکا پایتخت امروزی کشور بنگلادش که در آن زمان پاکستان شرقی نامیده میشد و هنوز مستقل نشده بود، از جمله دانشجویان دانشگاه داکا و دانشکده پزشکی آن تلاش جهت ملی کردن زبان بنگالی به عنوان دومین زبان پاکستان (در کنار زبان اردو) تظاهرات مسالمت آمیزی در این شهر براه انداختند. به دنبال این حرکت دانشجویان، پلیس به آنها تیراندازی کرده و تعدادی از آنها را کشت.
بعد از استقلال بنگلادش از پاکستان و به درخواست این کشور، برای اولین بار سازمان یونسکو در 17 نوامبر سال 1999 روز 21 نوامبر را روز جهانی زبان مادری نامید و از سال 2000 این روز در بیشتر کشورها گرامی داشته میشود و برنامههایی در ارتباط با این روز برگزار میگردد.
طبق این گزارش در ماده 27 این میثاق آمده است: « درکشورهایی که اقلیتهای نژادی، مذهبی یا زبانی وجود دارند، اشخاص متعلق به اقلیتهای مزبور را نمیتوان از این حق محروم کرد که از فرهنگ خاص خود برخوردار شوند و به دین خود متدین بوده و بر طبق آن عمل کنند و زبان خود را به کار برند».
میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، از سال 1976 برای همه کشورهای عضو سازمان ملل متحد «لازمالاجر» اعلام شد.
ایران در 1976 یعنی زمان شاه قانون میثاق حقوق مدنی و سیاسی را تایید و قبول کرد، جمهوری اسلامی نیز در چارچوب قوانین بین المللی نیز به آن متعهد مانده است اما تاکنون اعتقاد یا تعهدی عملی به آموزش زبان مادری نشان نداده است.
در ایران پس از 1979 اصل 15 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، حق آموزش زبان مادری در کنار زبان فارسی که زبان رسمی کشور است به قومیتها داده شده اما این اصل قانونی پس از 37 سال هنوز اجرا نشده است. بارها فعالان مدنی و فرهنگی قومیتها در ایران با امضای تهدیدی طوماری از مسئولان کشور خواستند که ماده 15 را برای مناطق غیر فارس اجر کنند حتی برخی از نمایندگان اقوام در پارلمان ایران نیز این حق را مطالبه کردند اما نه تنها هیچ پاسخی برای اعملی شدن اصل 15 از سوی مسئولان اجرا نشده بلکه حتی تقاضای فعالان مدنی قومیت ها برای اجازه تاسیس فرهنگستان زبانهای غیرفارسی را تهدید امنیتی تلقی کرده وبا آن مخالفت کردند.
این در حالی است که یونسکو هر سال به مناسبت روز زبان مادری، با تاکید بر اهمیت تنوع زبانی در جوامع انسانی بر تعهد همه جانبه خویش برای دفاع از تنوع زبانی و چندزبانگی تأکید می کند که زبانها به اندیشهها و هویت انسانها شکل میدهند و انسانها از طریق زبان هویت خویش را بیان میکنند. بدون احترام به تنوع زبانی که راهی برای درک درست همه فرهنگها باز میکند، یک گفتوگوی معتبر یا همکاری مؤثر بینالمللی شکل نخواهد گرفت.
یونسکو معتقد است تنوع زبانی سبب گسترش فرهنگ صلح و تفاهم فرهنگی میشود زیرا هر زبان حامل فرهنگ متمایزی است و واجد آموزههای مفیدی برای جامعه بشری است.
این سازمان با عنایت به اهمیت تنوع زبانی، در بیانیهها و پیشنهادهای سالانه خود به مناسبت این روز بر پشتیبانی و برنامهریزی برای آموزش و پرورش دو زبانه یا چند زبانه، بهخصوص با به رسمیت شناختن نقش محوری زبان مادری در شیوههای طبیعی یادگیری، در همه سطوح آموزش و در همه محیطها تأکید میکند.
مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیز به دلیل اهمیت زیاد این مساله، سال 2008 را سال جهانی زبانها اعلام کرد. دلیل نامگذاری روز جهانی زبان مادری از زمانی آغاز شد که در سال 1925 دانشجویان دانشگاههای مختلف شهر داکا پایتخت امروزی کشور بنگلادش که در آن زمان پاکستان شرقی نامیده میشد و هنوز مستقل نشده بود، از جمله دانشجویان دانشگاه داکا و دانشکده پزشکی آن تلاش جهت ملی کردن زبان بنگالی به عنوان دومین زبان پاکستان (در کنار زبان اردو) تظاهرات مسالمت آمیزی در این شهر براه انداختند. به دنبال این حرکت دانشجویان، پلیس به آنها تیراندازی کرده و تعدادی از آنها را کشت.
بعد از استقلال بنگلادش از پاکستان و به درخواست این کشور، برای اولین بار سازمان یونسکو در 17 نوامبر سال 1999 روز 21 نوامبر را روز جهانی زبان مادری نامید و از سال 2000 این روز در بیشتر کشورها گرامی داشته میشود و برنامههایی در ارتباط با این روز برگزار میگردد.
وضعیت زبان مادری از نظر حقوقی
به گزارش سایت یونیسف (unicef) در «میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی» سازمان ملل متحد که بر پایه اعلامیه جهانی حقوق بشر تنظیم شده است، از حق مسلم تدریس و یادگیری به زبان مادری برای اقلیتهای مذهبی و قومی به روشنی دفاع کرده است.طبق این گزارش در ماده 27 این میثاق آمده است: « درکشورهایی که اقلیتهای نژادی، مذهبی یا زبانی وجود دارند، اشخاص متعلق به اقلیتهای مزبور را نمیتوان از این حق محروم کرد که از فرهنگ خاص خود برخوردار شوند و به دین خود متدین بوده و بر طبق آن عمل کنند و زبان خود را به کار برند».
میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، از سال 1976 برای همه کشورهای عضو سازمان ملل متحد «لازمالاجر» اعلام شد.
آموزش زبان مادری در ایران و چالشهای مقابل آن
ایران کشوری که دارای تنوع قومی و زبانی است و حداقل 6 قومیت با فرهنگ و زبان متمایز از زبان فارسی که زبان رسمی کشور است در این کشور وجود دارد. اما با وجود اینکه ایران سالها است که به «میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی» سازمان ملل اعتراف کرده و بخش نامههای مربوط به حقوق فرهنگی و زبانی را امضاء کرده اما هنوز حق تدریس زبان مادری به قومیتها در ایران داده نشده است و مطالبه این حقوق فرهنگی برای بیش از 40% از مردم ایران همیشه از سوی برخی مقامات رسمی چه در زمان شاه و چه در زمان جمهوری اسلامی مساوی است با تهدید امنیت ملی و یکپارچگی کشور و خط قرمز بوده است به طوری که عملی کردن آموزش به زبان مادری در ایران در آیندهای نزدیک بسیار دشوار به نظر میآید.ایران در 1976 یعنی زمان شاه قانون میثاق حقوق مدنی و سیاسی را تایید و قبول کرد، جمهوری اسلامی نیز در چارچوب قوانین بین المللی نیز به آن متعهد مانده است اما تاکنون اعتقاد یا تعهدی عملی به آموزش زبان مادری نشان نداده است.
در ایران پس از 1979 اصل 15 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، حق آموزش زبان مادری در کنار زبان فارسی که زبان رسمی کشور است به قومیتها داده شده اما این اصل قانونی پس از 37 سال هنوز اجرا نشده است. بارها فعالان مدنی و فرهنگی قومیتها در ایران با امضای تهدیدی طوماری از مسئولان کشور خواستند که ماده 15 را برای مناطق غیر فارس اجر کنند حتی برخی از نمایندگان اقوام در پارلمان ایران نیز این حق را مطالبه کردند اما نه تنها هیچ پاسخی برای اعملی شدن اصل 15 از سوی مسئولان اجرا نشده بلکه حتی تقاضای فعالان مدنی قومیت ها برای اجازه تاسیس فرهنگستان زبانهای غیرفارسی را تهدید امنیتی تلقی کرده وبا آن مخالفت کردند.
مطالبات فعالان مدنی - فرهنگی در ایران و انتقاد از میراث دولتهای معاصر ایران
فعالان فرهنگی-مدنی قومیتها در ایران می گویند شیوه برخورد با تنوع زبانی در ایران از زمان تاسیس دولت های معاصر در این کشور متفاوت و دوگانه بوده است در حالی که پروسههای تقویت و ارزش گذاری به زبان فارسی در قالبهای شعارهای متفاوت مانند «آلایش زبان فارسی از واژههای عربی و ترکی» در زمان شاه یا «فارسی را پاس بداریم» دوران جمهوری اسلامی همیشه در اولویت پروسههای فرهنگی کشور بوده است اما به موازات آن به سیستم حکومتی به دیگر زبانها در ایران نه تنها اهمیتی داده نشد بلکه در مواردی نیز برای از بین بردن آنها تلاش کرده است. برنامهریزی آشکار سیستم سیاسی و فرهنگی حاکم بر ایران در صد سال گذشته برای نادیده گرفتن زبانهای غیرفارسی و به حاشیه راندن آنها در زندگی سیاسی و اجتماعی و نظام آموزشی بسیار منفی عمل کرده است.البته بخش عمدهای از چهرهای روشنفکری ایران نیز به طور مستقیم یا غیرمستقیم از این سیاست زبان و فرهنگ زدایی و تضعیف زبانها غیر فارسی و بی اهمیت جلو دادن آنها حمایت کردهاند. در زمان شاه نخبگانی چون احمد کسروی و در جمهوری اسلامی چهرههایی مانند حداد عادل که به موازات تلاش برای زبان فارسی با تاسیس مرکز فرهنگستان برای زبانهای غیر فارسی در ایران مخالفت کرده است.این در حالی است که یونسکو هر سال به مناسبت روز زبان مادری، با تاکید بر اهمیت تنوع زبانی در جوامع انسانی بر تعهد همه جانبه خویش برای دفاع از تنوع زبانی و چندزبانگی تأکید می کند که زبانها به اندیشهها و هویت انسانها شکل میدهند و انسانها از طریق زبان هویت خویش را بیان میکنند. بدون احترام به تنوع زبانی که راهی برای درک درست همه فرهنگها باز میکند، یک گفتوگوی معتبر یا همکاری مؤثر بینالمللی شکل نخواهد گرفت.
یونسکو معتقد است تنوع زبانی سبب گسترش فرهنگ صلح و تفاهم فرهنگی میشود زیرا هر زبان حامل فرهنگ متمایزی است و واجد آموزههای مفیدی برای جامعه بشری است.
این سازمان با عنایت به اهمیت تنوع زبانی، در بیانیهها و پیشنهادهای سالانه خود به مناسبت این روز بر پشتیبانی و برنامهریزی برای آموزش و پرورش دو زبانه یا چند زبانه، بهخصوص با به رسمیت شناختن نقش محوری زبان مادری در شیوههای طبیعی یادگیری، در همه سطوح آموزش و در همه محیطها تأکید میکند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر