سخنرانی ترامپ، انزوای آمریکا و دردی که از ایران دوا نمیشود
سخنان دونالد ترامپ در شورای امنیت سازمان ملل و واکنش
کشورهای جهان به آن به باور بسیاری از کارشناسان نشان دیگری از انزوای
سیاسی آمریکا بود. این انزوا اما چه دردی از اقتصاد بحرانزده ایران دوا
خواهد کرد؟
سخنان ترامپ در جلسه شورای امنیت سازمان ملل درباره ایران و دفاع او از
خروج آمریکا از برجام اگر نگوییم با مخالفت ولی با ترشرویی سایر کشورهای
حاضر در این جلسه روبرو شد.
برخی کشورها از جمله فرانسه و بریتانیا به برنامه موشکی و "فعالیتهای بیثباتکننده ایران" در منطقه اشاره کردند اما هیچ کشوری به جز آمریکا علیه برجام موضعی نگرفت.
رییس جمهوری آمریکا در این نشست، دیگر کشورهای عضو شورای امنیت را فراخواند تا همگام با این کشور تلاش کنند "رژیم ایران رفتار خود را تغییر دهد". اما دیگر اعضا موکدا از توافق اتمی با جمهوری اسلامی حمایت کردند.
آیا نتیجه نشست این شورا، انزوای سیاسی آمریکا بود؟ آیا آمریکا در سیاستش در قبال ایران دچار تکروی شده است؟ نتیجه این "تکروی و انزوا" برای ایران چه خواهد بود؟
این پرسشها را با سه کارشناس در میان گذاشتهایم.
"آمریکا میخواهد که منزوی باشد"
رسول نفیسی، استاد جامعهشناسی سیاسی در واشنگتن معتقد است واژه "انزوای سیاسی" واژهای غلوآمیز است چرا که به عقیده او آمریکا خودش خواهان این انزواست. شاهد مدعای آقای نفیسی نیز اولین جملات سخنرانی ترامپ در مجمع عمومی سازمان ملل است که در آن صراحتا گفت با جهانی شدن مخالف است و معتقد است کشورها باید به سوی ناسیونالیسم بروند. بنابراین در حقیقت میشود گفت که هدف ترامپ به نوعی منزوی شدن است.
از سوی دیگر این استاد جامعهشناسی معتقد است حتی اگر قائل به انزوای سیاسی آمریکا هم باشیم باز این مسئله "دردی از ایران دوا نمیکند" چرا که حتی اگر دولتها در این مسیر با آمریکا همگام نباشند، شرکتها به خاطر منافع مالیشان از تحریمهای آمریکا پیروی میکنند.
به گفته نفیسی همان موقع که ترامپ در حال سخنرانی در شورای امنیت بود و سخنانش با بیتوجهی و مخالفت سایر کشورها روبرو شد، دو بانک دیگر اروپایی اعلام کردند که دیگر با ایران مبادله مالی نخواهند داشت.
بنابراین منزی شدن یا نشدن آمریکا نتیجهای برای ایران و اقتصاد این کشور نخواهد داشت.
رسول نفیسی معتقد است همانگونه که ترامپ تهدید کرد، آمریکا فراتر از تحریمهای اقتصادی با ابزارهای دیگری هم میتواند به ایران فشار وارد کند از جمله با تحت فشار گذاشتن همسایگان ایران برای قطع مبادلات تجاری با جمهوری اسلامی.
به نظر او امید ایران الان همسایگانی هستند که با آنها مرز خاکی دارد و قصد دارد معاملاتش با این کشورها را افزایش دهد ولی آمریکا هم در مقابل قصد دارد به این کشورها فشار بیاورد تا مبادلاتشان با ایران را کمتر کنند.
بنابراین راهی برای ایران نمیماند به جز مذاکره: «اگر رهبر ایران به جای اینکه شمشمیر جهادی ببندد و بگوید من به هیچ وجه مذاکره نمیکنم، روش معقول کشورهای دیگر مثل کره شمالی و مکزیک را در پیش بگیرد و مذاکره کند، میبیند که اتفاقا ترامپ اهل معامله است.»
اما مقامات ایران بارها گفتهاند که برای مذاکره با آمریکا شرطهایی دارند از جمله بازگشت این کشور به توافق اتمی. رسول نفیسی اما این شرط را غیر ممکن میداند و معتقد است ایران نباید هیچ پیششرطی برای مذاکره با آمریکا بگذارد: «کشورهایی هم که تا کنون با آمریکا مذاکره کردهاند نه تنها پیش شرط نگذاشتهاند بلکه چون تحت فشار بزرگترین قدرت نظامی و اقتصادی جهان بودند با او مذاکره کردند و نتایج هم برایشان بسیار مفید بوده است. بنابراین پیش شرط گذاشتن یک دولت کوچک برای یک دولت بزرگ آن هم در وضعیت سقوط آزاد دلار و اقتصاد در ایران به نظر من نشان دهنده این است که ایران قدرت خودش را زیادتر از آن چیزی که هست ارزیابی میکند.»
"اروپا از نظر سیاسی در تقابل با آمریکا نیست"
مهران براتی، تحلیلگر مسائل سیاسی در برلین آلمان معتقد است انزوای سیاسی آمریکا نه از مقطع خروج این کشور از برجام بلکه پیشتر از آن با سیاستهای ترامپ در زمینه تجارت جهانی، محیط زیست، مسائل مربوط به نهادهای سازمان ملل مثل شورای حقوق بشر و نیز انتقال سفارت آمریکا به اورشلیم آغاز شده بود. و البته به نظر براتی این انزوا اصلا برای ترامپ اهمیتی ندارد.
این تحلیلگر سیاسی در عین حال معتقد است اروپا از نظر سیاسی نقطه مقابل آمریکا نیست چرا که در مورد مسائلی چون حضور سیاسی و نظامی ایران در خاورمیانه، در عراق و سوریه و یمن، با آمریکا همراه است و نمیخواهد توازن قوای قبلی در منطقه به هم بخورد و ایران بازیگر اصلی خاورمیانه باشد.
در حیطه تجاری و اقتصادی اما به نظر او اروپا کارهایی را که میتوانسته تا کنون انجام داده که مهمترین آن عملی کردن قانون بلاکینگ رگولیشن blocking regulation (مقررات مسدود کردن تحریمها) هست که بر اساس آن جلوی پیروی شرکتهای کوچک اروپایی از تحریمهای آمریکا علیه ایران گرفته میشود.
گام دیگر اروپا در قبال ایران به نظر مهران براتی، پیشنهاد مبادله کالاست که بر اساس آن پول فروش نفت ایران به یک کشور اروپایی داده میشود و این کشور اروپایی همسنگ این پول به ایران کالاهای ضروری میدهد.
این روش اما به گفته براتی تنها میتواند ۳۰ تا ۳۵ درصد از درآمد نفتی ایران را تامین کند و کفاف بودجه سالیانه دولتی را نمیدهد.
به نظر براتی، ایران در صورت ادامه این وضعیت چارهای ندارد جز آنکه به سمت سیاست اقتصادی دوران جنگ و زمان نخستوزیری میرحسین موسوی برگردد و اقتصاد کوپنی را برقرار کند.
"طناب اروپا؛ تنها راه نجات ایران از چاه تحریمها"
صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی در تهران تایید میکند که چهرهای که پس از سخنرانی ترامپ در سازمان ملل و شورای امنیت از آمریکا به جهان ارائه شد قابل مقایسه با چهره این کشور در زمان ریاست جمهوری اوباما نیست اما میگوید: «ولی نکته اساسی این است که چیزی که به درد ایران میخورد این بود که کار برای ترامپ دشوارتر از این میشد و او نمیتوانست از چند هفته دیگر تحریمها را علیه ایران اعمال کند ولی ما متاسفانه نتوانستیم این را به دست بیاوریم. با اینکه حتی متحدین آمریکا هم حاضر نشدند با ترامپ همکاری کنند اما این چارهای برای مشکلات و مصائب ایران نیست.»
او میگوید بهترین کاری که ایران میتواند در این مقطع بکند این است که: «ظریف و روحانی به سیاست "لبخند به اروپا" ادامه دهند و سعی کنند هرطور شده حمایتی که موگرینی و اتحادیه اروپا نسبت به ایران دارند از دست نرود.»
این استاد علوم سیاسی ادامه میدهد: «اگر ما ایران را داخل چاه در نظر بگیریم تنها طنابی که میتواند ما را از این چاه بیرون بکشد، طناب اروپاست. این را باید حفظ کنیم چون میدانیم بسیاری از رهبران اروپا قلبا از ترامپ و سیاستهایش و نگاه نژادپرستانه و ضد حقوق بشر و ضد محیط زیست او متنفرند و این تنها برگ برنده ماست. ما باید سعی کنیم تصویر ایران تصویر مطبوعتری شود؛ در زمینه حقوق بشر، رفتار با مخالفان، رفتار با زنان تا بتوانیم عدم محبوبیتی را که برای ترامپ به وجود آمده به نفع ایران پر کنیم.»
برخی کشورها از جمله فرانسه و بریتانیا به برنامه موشکی و "فعالیتهای بیثباتکننده ایران" در منطقه اشاره کردند اما هیچ کشوری به جز آمریکا علیه برجام موضعی نگرفت.
رییس جمهوری آمریکا در این نشست، دیگر کشورهای عضو شورای امنیت را فراخواند تا همگام با این کشور تلاش کنند "رژیم ایران رفتار خود را تغییر دهد". اما دیگر اعضا موکدا از توافق اتمی با جمهوری اسلامی حمایت کردند.
آیا نتیجه نشست این شورا، انزوای سیاسی آمریکا بود؟ آیا آمریکا در سیاستش در قبال ایران دچار تکروی شده است؟ نتیجه این "تکروی و انزوا" برای ایران چه خواهد بود؟
این پرسشها را با سه کارشناس در میان گذاشتهایم.
"آمریکا میخواهد که منزوی باشد"
رسول نفیسی، استاد جامعهشناسی سیاسی در واشنگتن معتقد است واژه "انزوای سیاسی" واژهای غلوآمیز است چرا که به عقیده او آمریکا خودش خواهان این انزواست. شاهد مدعای آقای نفیسی نیز اولین جملات سخنرانی ترامپ در مجمع عمومی سازمان ملل است که در آن صراحتا گفت با جهانی شدن مخالف است و معتقد است کشورها باید به سوی ناسیونالیسم بروند. بنابراین در حقیقت میشود گفت که هدف ترامپ به نوعی منزوی شدن است.
از سوی دیگر این استاد جامعهشناسی معتقد است حتی اگر قائل به انزوای سیاسی آمریکا هم باشیم باز این مسئله "دردی از ایران دوا نمیکند" چرا که حتی اگر دولتها در این مسیر با آمریکا همگام نباشند، شرکتها به خاطر منافع مالیشان از تحریمهای آمریکا پیروی میکنند.
به گفته نفیسی همان موقع که ترامپ در حال سخنرانی در شورای امنیت بود و سخنانش با بیتوجهی و مخالفت سایر کشورها روبرو شد، دو بانک دیگر اروپایی اعلام کردند که دیگر با ایران مبادله مالی نخواهند داشت.
بنابراین منزی شدن یا نشدن آمریکا نتیجهای برای ایران و اقتصاد این کشور نخواهد داشت.
رسول نفیسی معتقد است همانگونه که ترامپ تهدید کرد، آمریکا فراتر از تحریمهای اقتصادی با ابزارهای دیگری هم میتواند به ایران فشار وارد کند از جمله با تحت فشار گذاشتن همسایگان ایران برای قطع مبادلات تجاری با جمهوری اسلامی.
به نظر او امید ایران الان همسایگانی هستند که با آنها مرز خاکی دارد و قصد دارد معاملاتش با این کشورها را افزایش دهد ولی آمریکا هم در مقابل قصد دارد به این کشورها فشار بیاورد تا مبادلاتشان با ایران را کمتر کنند.
بنابراین راهی برای ایران نمیماند به جز مذاکره: «اگر رهبر ایران به جای اینکه شمشمیر جهادی ببندد و بگوید من به هیچ وجه مذاکره نمیکنم، روش معقول کشورهای دیگر مثل کره شمالی و مکزیک را در پیش بگیرد و مذاکره کند، میبیند که اتفاقا ترامپ اهل معامله است.»
اما مقامات ایران بارها گفتهاند که برای مذاکره با آمریکا شرطهایی دارند از جمله بازگشت این کشور به توافق اتمی. رسول نفیسی اما این شرط را غیر ممکن میداند و معتقد است ایران نباید هیچ پیششرطی برای مذاکره با آمریکا بگذارد: «کشورهایی هم که تا کنون با آمریکا مذاکره کردهاند نه تنها پیش شرط نگذاشتهاند بلکه چون تحت فشار بزرگترین قدرت نظامی و اقتصادی جهان بودند با او مذاکره کردند و نتایج هم برایشان بسیار مفید بوده است. بنابراین پیش شرط گذاشتن یک دولت کوچک برای یک دولت بزرگ آن هم در وضعیت سقوط آزاد دلار و اقتصاد در ایران به نظر من نشان دهنده این است که ایران قدرت خودش را زیادتر از آن چیزی که هست ارزیابی میکند.»
"اروپا از نظر سیاسی در تقابل با آمریکا نیست"
مهران براتی، تحلیلگر مسائل سیاسی در برلین آلمان معتقد است انزوای سیاسی آمریکا نه از مقطع خروج این کشور از برجام بلکه پیشتر از آن با سیاستهای ترامپ در زمینه تجارت جهانی، محیط زیست، مسائل مربوط به نهادهای سازمان ملل مثل شورای حقوق بشر و نیز انتقال سفارت آمریکا به اورشلیم آغاز شده بود. و البته به نظر براتی این انزوا اصلا برای ترامپ اهمیتی ندارد.
این تحلیلگر سیاسی در عین حال معتقد است اروپا از نظر سیاسی نقطه مقابل آمریکا نیست چرا که در مورد مسائلی چون حضور سیاسی و نظامی ایران در خاورمیانه، در عراق و سوریه و یمن، با آمریکا همراه است و نمیخواهد توازن قوای قبلی در منطقه به هم بخورد و ایران بازیگر اصلی خاورمیانه باشد.
در حیطه تجاری و اقتصادی اما به نظر او اروپا کارهایی را که میتوانسته تا کنون انجام داده که مهمترین آن عملی کردن قانون بلاکینگ رگولیشن blocking regulation (مقررات مسدود کردن تحریمها) هست که بر اساس آن جلوی پیروی شرکتهای کوچک اروپایی از تحریمهای آمریکا علیه ایران گرفته میشود.
گام دیگر اروپا در قبال ایران به نظر مهران براتی، پیشنهاد مبادله کالاست که بر اساس آن پول فروش نفت ایران به یک کشور اروپایی داده میشود و این کشور اروپایی همسنگ این پول به ایران کالاهای ضروری میدهد.
این روش اما به گفته براتی تنها میتواند ۳۰ تا ۳۵ درصد از درآمد نفتی ایران را تامین کند و کفاف بودجه سالیانه دولتی را نمیدهد.
به نظر براتی، ایران در صورت ادامه این وضعیت چارهای ندارد جز آنکه به سمت سیاست اقتصادی دوران جنگ و زمان نخستوزیری میرحسین موسوی برگردد و اقتصاد کوپنی را برقرار کند.
"طناب اروپا؛ تنها راه نجات ایران از چاه تحریمها"
صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی در تهران تایید میکند که چهرهای که پس از سخنرانی ترامپ در سازمان ملل و شورای امنیت از آمریکا به جهان ارائه شد قابل مقایسه با چهره این کشور در زمان ریاست جمهوری اوباما نیست اما میگوید: «ولی نکته اساسی این است که چیزی که به درد ایران میخورد این بود که کار برای ترامپ دشوارتر از این میشد و او نمیتوانست از چند هفته دیگر تحریمها را علیه ایران اعمال کند ولی ما متاسفانه نتوانستیم این را به دست بیاوریم. با اینکه حتی متحدین آمریکا هم حاضر نشدند با ترامپ همکاری کنند اما این چارهای برای مشکلات و مصائب ایران نیست.»
او میگوید بهترین کاری که ایران میتواند در این مقطع بکند این است که: «ظریف و روحانی به سیاست "لبخند به اروپا" ادامه دهند و سعی کنند هرطور شده حمایتی که موگرینی و اتحادیه اروپا نسبت به ایران دارند از دست نرود.»
این استاد علوم سیاسی ادامه میدهد: «اگر ما ایران را داخل چاه در نظر بگیریم تنها طنابی که میتواند ما را از این چاه بیرون بکشد، طناب اروپاست. این را باید حفظ کنیم چون میدانیم بسیاری از رهبران اروپا قلبا از ترامپ و سیاستهایش و نگاه نژادپرستانه و ضد حقوق بشر و ضد محیط زیست او متنفرند و این تنها برگ برنده ماست. ما باید سعی کنیم تصویر ایران تصویر مطبوعتری شود؛ در زمینه حقوق بشر، رفتار با مخالفان، رفتار با زنان تا بتوانیم عدم محبوبیتی را که برای ترامپ به وجود آمده به نفع ایران پر کنیم.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر