شنبه، اسفند ۰۹، ۱۳۹۹

نرگس محمدی: من شاکی هستم نه متهم

 

نرگس محمدی: من شاکی هستم نه متهم

زندانی سیاسی سابق می‌گوید پاسخ احضاریه‌‌های مربوط به "پرونده زندان" را نخواهد داد و از رای محاکم قضایی سرپیچی خواهد کرد. او در نامه‌ای به شرح دست‌درازی‌ و آزارگری رئیس اوین در انتقال اجباری به زندان زنجان پرداخته است.

نایب رئیس و سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر ایران در نامه‌ای سرگشاده اعلام کرده که از رای صادره محاکم قوه قضایی در "پرونده‌ دوران حبس" تبعیت نمی‌کند و در هیچ مرحله از رسیدگی به این پرونده نیز شرکت نداشته است.

این فعال حقوق بشر ۱۷ مهر ۹۹ بعد از پنج سال و نیم حبس آزاد شد. کمتر از دو ماه بعد از آزادی احضاریه‌ای به دست او رسید تا برای محاکمه در روز ۱۵ آذر به دادگاه برود. علت احضار، پرونده جدیدی است که دستگاه قضایی در سال آخر زندان به اتهام "برگزاری تحصن در اوین، افترا به رییس زندان بابت ضرب و شتم، شکستن شیشه‌های ساختمان و توهین به رییس زندان و اخلال در نظم زندان از طریق برپایی مجلس بزم و رقص پس از خاموشی و در ایام سوگواری امام حسین" علیه او گشوده بود.

خانم محمدی در آبان ۹۸ همراه با چند زندانی زن دیگر، در همبستگی با اعتراضات آبان و آسیب‌دیدگان سیل و زلزله در دفتر زندان اوین تحصن کرده بود. رئیس زندان اوین، دی ماه ۹۸ او را با زور و ضرب و شتم به زندان زنجان فرستاد. سپس دادستانی زنجان "انتشار بیانیه‌های سیاسی، تشکیل کلاس‌های آموزشی و تحصن اعتراضی در بند زنان" را به عنوان مستندات یک پرونده تازه معرفی کرد. 

نرگس محمدی در نامه مفصل سرگشاده‌اش، جزییات انتقال اجباری و خشونت‌آمیز به زندان زنجان در سوم دی ماه ۹۸ را شرح داده و می‌نویسد که او را تحت عنوان ملاقات با وکیل به دفتر زندان بردند: «...هنگام ترک ساختمان ریاست، از پشت سر مورد هجوم مردان قرار گرفتم. با حمله ناگهانی و شدید ریاست زندان شوکه شدم. در حالی که از حمله ایشان عصبانی بودم و فریاد می‌کشیدم، تذکر دادم که حق ندارند به من دست بزنند و این خلاف قانون است و من شکایت خواهم کرد و در صورت ادامه تعرض، مقاومت خواهم نمود...»

این زندانی سیاسی سابق می‌نویسد که رئیس زندان با کمک ماموران، دست و پای او را گرفتند، پرتش کردند، پارچه سیاهی رویش انداختند و او را با فشار و با سر به داخل پژویی انداخته‌اند در جلوی بند ۲۰۹ بود: «...رئیس زندان به وقیحانه‌ترین و شرم‌آورترین شکل ممکن پایین بدنم را گرفت و به داخل ماشین هل داد و بلافاصله روی پاهایم نشست. آنچنان وضعیت هولناکی داشتم که به زحمت از روی صندلی بلند شدم و نشستم. در حالی که خون دستانم بند نیامده بود... داخل ماشین، آقای رئیس که کنارم نشسته بود به راننده‌شان دستور دادند که برود و دو نخ «سیگار کنت» بیاورد. راننده سیگارها را آورد تحویل داد و پائین ماشین ایستاد. آقای رئیس که دهانش لای موهایم و کنار گوشم بود دستور داد که نرگس سیگارها را روشن کن تا سیگار بکشیم. از شدت بغض و خشم دستانم را که خونریزی می‌کرد به هم فشار می‌دادم. سکوت کردم. با تحقیر دستور داد که «اگر خودت نمی‌کشی، سیگار من را روشن کن...» 

نرگس محمدی می‌گوید درحالی لباس‌هایش پاره و خون آلود شده بودند  به دست‌های زخمی‌اش دستبند زدند. او به عکس‌های پزشکی قانونی زنجان استناد می‌کند که مدرک جراحات بدن او از شانه و سینه و بازو و ران بودند: «...اعلام می‌کنم من به دلیل دروغ، نیرنگ، توهین، و تعرض مردان اوین و در اعتراض به دست‌درازی، حملات و رفتارشان، شیشه‌هایِ در و پنجره ساختمان ریاست زندان را شکستم و اگر عملی متقابل انجام می‌دادم حق داشتم.»

او می‌پرسد چرا شکایت قضایی او در ۴ دی‌ماه در زندان زنجان علیه رئیس زندان اوین مورد رسیدگی قرار نگرفت، اما شکایت وزارت اطلاعات آقای روحانی و رئیس زندانِ آقای رئیسی منجر به محاکمه اینجانب شده است. نامه نرگس محمدی با این جملات به پایان می‌رسد: «...چند روز پس از تبعید من به زندان زنجان، سخنگوی قوه قضاییه ضرب‌وشتم مرا کذب خواند. من هیچ نمی‌گویم جز اینکه این سیستم قضایی مدعی مبارزه با فساد اقتصادی است؛ جای طرح این سوال است که آیا غارتگران آبرو و حیثیت مردم می‌توانند با غارتگرانِ اموال مردم مبارزه کنند؟»

نرگس محمدی در دوران حبس در زندان زنجان، در میان زندانیان عادی، بزهکاران و معتادان مواد مخدر نگهداری می‌شد و یکی دو مرتبه در داخل بند مورد تهدید قرار گرفته بود. آزادی او نیز در ساعت ۳ نیمه‌شب و بدون اطلاع خانواده‌اش صورت گرفت و ماموران او را با خودروی زندان به در خانه والدین‌اش بردند.

همسر و فرزندان نرگس محمدی در فرانسه زندگی می‌کنند ولی او پس از آزادی به حکم سه مرجع قضایی از دریافت گذرنامه و حق دیدار با خانواده‌اش محروم مانده است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر