شنبه، اردیبهشت ۱۰، ۱۳۹۰

کارگران آزادی و زندگی انسانی می خواهنداول ماه مه .۱۱ادریبهشت ۱۳۹۰گرامی باد

کارگران آزادی و زندگی انسانی می خواهند
اول ماه مه .۱۱ادریبهشت  ۱۳۹۰گرامی باد
• هفت سندیکا و اتحادیه ی مستقل کارگری در آستانه ی اول ماه مه، با انتشار قطعنامه ای خواست ها و مطالبات طبقه ی کارگر ایران را اعلام کردند ...
اخبار روز: سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، اتحادیه آزاد کارگران ایران، هیئت بازگشایی سندیکای کارگران نقاش و تزئینات ساختمان، هیئت بازگشائی سندیکای فلزکار مکانیک، کانون مدافعان حقوق کارگر، کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری و کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، در آستانه ی اول ماه مه قطعنامه ی مشترکی در چهارده ماده منتشر کردند که مهم ترین خواست های طبقه ی کارگر ایران در آن بیان شده است.


قطعنامه مشترک به مناسبت روز جهانی کارگر - اول ماه مه۲۰۱۱ - ۱۱ اردیبهشت ۱٣۹۰

اول ماه مه روز جهانی کارگر، روز اتحاد و اعتراض جهانی کارگران به ستم و نابرابری نظام سرمایه داری است. این روز یاد آور مبارزات کارگران جهان برای دستیابی به حقوق انسانی شان است. کارگران ایران همراه با کارگران جهان این روز را گرامی میدارند و هر ساله در اعتراض به شرایط غیر انسانی خود در این روز گرد هم آمده و به هر طریق برای بدست آوردن حقوق حقه خود فریاد بر می آورند.

شور و شعف و رزمندگی کارگران در روز اول ماه مه و اعتراض آزادانه میلیونی آنان به شرایط زندگی شان در اکثر نقاط دنیا در حالی جهان را به لرزه میاورد که کارگران ایران علاوه بر محرومیت از حقوق اجتماعی خود از قبیل بر پائی تشکل و اعتراضات خیابانی، هر روزه و هر لحظه در معرض شدیدترین تهاجمات به زندگی و معیشت خود قرار دارند. هر گونه اعتراض و حق خواهی کارگران با بازداشت و زندان پاسخ میگیرد، با طرح موسوم به هدفمند کردن یارانه ها که سرمایه داری حاکم با پشتیبانی نهادهای بین المللی سرمایه داری اجرای آن را آغاز کرده است در حال تباه کردن بیش از پیش زندگی و معیشت میلیونها خانواده کارگری هستند و کسی حق اظهار نظر آزادانه در این باره را ندارد، با افزایش سرسام آور قیمتهای انرژی و تعطیلی کارخانه ها هر روزه صد ها و هزاران کارگر به صف میلیونی بیکاران رانده میشوند و در همین حال بیمه بیکاری را بیش از پیش به ضرر کارگران تغییر میدهند، اقدام به اخذ فرانشیز در بیمارستانها و مراکز درمانی تامین اجتماعی از کارگران میکنند و معیارهای دیگری برای حقوق بازنشستگی می تراشند، بیمه کارگران ساختمانی را در هزارتوی راهروهای اداری ابتر میکنند و در حالی که اقدام به افزایش سرسام آور قیمتهای کالاهای اساسی کرده اند حداقل دستمزد کارگران را بطور توهین آمیزی ۹ درصد افزایش میدهند.

از نظر ما همه اینها برای میلیونها خانواده کارگری مستاصل از تامین حداقل معیشت در شرایط کنونی، معنائی جز درماندگی بیشتر برای گذران زندگی و تحمیل فقر و فلاکتی روز افزون بر آنها ندارد. اما ما کارگران نظاره گر مرگ تدریجی خود و همسر و فرزندانمان نخواهیم شد، ما تعرض هر روزه به زندگی و معیشت خود را بر نخواهیم تافت و متحد و یکپارچه در مقابل فقر و فلاکت و بی حقوقی اجتماعی تحمیل شده بر خود ایستادگی خواهیم کرد. در این راستا ما کارگران ایران با ابراز انزجار از وضعیت موجود، همگان را در تمامی نقاط کشور به طرح متحدانه و سراسری خواستها و مطالبات شان فرا میخوانیم و در شرایط حاضر خواهان تحقق بی درنگ مطالبات زیر هستیم:

۱- آزادی بی قید و شرط برپایی تشکل های مستقل کارگری، اعتصاب، اعتراض، راهپیمائی، آزادی احزاب، تجمع و آزادی بیان و مطبوعات حق مسلم ما است و این خواسته ها باید ضمن برچیده شدن کلیه نهادهای دست ساز دولتی از محیطهای کار و زندگی، به عنوان حقوق خدشه ناپذیر اجتماعی کارگران و عموم مردم ایران به رسمیت شناخته شوند.

۲- ما جامعه ای را که اقلیتی صاحب ثروت وسرمایه های کلان باشند و اکثریتی هم نان شب نداشته باشند بر نخواهیم تافت. از نظر ما افزایش ۹ درصدی دستمزدها بویژه با توجه به اجرای طرح قطع یارانه ها و افزایش سرسام آور هزینه های زندگی اهانت به منزلت انسانی و حق حیات کارگران است. ما تعیین چنین سطح دستمزدی را تحمیل بیش از پیش فقر و فلاکت مطلق بر میلیونها خانواده کارگری میدانیم و با رد شیوه کنونی تعیین دستمزدها مصرانه خواهان توقف اجرای طرح قطع یارانه ها و تعیین دستمزدها توسط نماینده های واقعی کارگران بر اساس بالاترین استانداردهای زندگی بشر امروز هستیم.

٣- ما خواهان محو قراردادهای موقت و سفید امضاء، بر چیده شدن شرکتهای پیمانکاری و انعقاد قرارداد مستقیم و دسته جمعی، تامین امنیت شغلی کارگران و رعایت بالاترین استاندارد های بهداشت و ایمنی در محیطهای کار و زندگی هستیم

۴- دستمزدهای معوقه کارگران باید فورا و بی هیچ عذر و بهانه ای پرداخت شود و عدم پرداخت آن بایستی به مثابه یک جرم قابل تعقیب قضائی تلقی گردد و خسارت ناشی از آن به کارگران پرداخت شود

۵- اخراج و بیکار سازی کارگران به هر بهانه ای باید متوقف گردد و تمامی کسانی که بیکار شده و یا به سن اشتغال رسیده اند باید تا زمان اشتغال به کار از بیمه بیکاری متناسب با یک زندگی انسانی برخوردار شوند

۶- به رغم اینکه سازمان تامین اجتماعی با دسترنج و پول کارگران به یکی از نهادهای دارای ثروت نجومی در ایران تبدیل شده است اما این سازمان با قرار گرفتن در چرخه سود و سودآوری سرمایه تنها به فکر کاهش خدمات درمانی و دریافت فرانشیز از کارگران بیمار است. ما بیمه های تامین اجتماعی را حق مسلم تمامی آحاد جامعه میدانیم و خواهان اداره این نهاد بدست نماینده های منتخب کارگران در سراسر کشور هستیم.

۷- ما ضمن محکوم کردن هر گونه تعرض به اعتراضات کارگری و مردمی، خواهان لغو مجازات اعدام و آزادی فوری و بی قید و شرط کلیه کارگران زندانی و دیگر جنبش های اجتماعی از زندان و توقف فوری پیگرد های قضایی علیه آنان و بر چیده شدن فضای امنیتی موجود هستیم

٨- ما خواهان لغو کلیه قوانین تبعیض آمیز نسبت به زنان و تضمین برابری کامل و بی قید و شرط حقوق زنان و مردان در تمامی عرصه های زندگی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و خانوادگی هستیم

۹- ما خواهان برخورداری تمامی بازنشستگان از یک زندگی مرفه و بدون دغدغه اقتصادی و رفع هرگونه تبعیض در پرداخت مستمری بازنشستگان و بهره مندی آنان از تامین اجتماعی و خدمات درمانی هستیم

۱۰- کار کودکان باید ملغی گردد. برخورداری کودکان و والدین آنها از تامین اجتماعی گسترده و کامل، امکانات آموزشی رفاهی و بهداشتی یکسان و رایگان جدا از موقعیت اقتصادی و اجتماعی خانوادگی شان، نوع جنسیت و وابستگی های ملی و ن‍‍ژادی و مذهبی می بایدبرسمیت شناخته شود.

۱۱- ما دگرگونی خواهی را حق مسلم تمامی انسانها در سرتاسر جهان میدانیم و با حمایت قاطعانه از مبارزات و اعتراضات مردمی در تمامی کشورهای خاورمیانه، هر گونه سرکوب اعتراضات مردمی و بند و بست دولتها برای سمت و سو دادن به تغییرات از بالای سر مردم و دست اندازی و دخالت از سوی آنها در سرنوشت مردم کشورهای خاورمیانه را قویا محکوم میکنیم

۱۲- ما بخشی از کارگران جهان هستیم و اخراج و تحمیل هرگونه تبعیض بر کارگران مهاجر افغانی و سایر ملیتها را به هر بهانه ای محکوم میکنیم

۱٣- ما ضمن قدردانی از تمامی حمایت های بین المللی کارگری و مردمی از مبارزات کارگران در ایران و حمایت قاطعانه از اعتراضات و خواسته های کارگران در سراسر جهان خود را متحد آنان می دانیم و بیش از هر زمان دیگری بر همبستگی بین المللی کارگران برای رهایی از مشقات نظام سرمایه داری تاکید می کنیم

۱۴- اول ماه مه باید تعطیل رسمی اعلام گردد و در تقویم رسمی کشور گنجانده شود و هر گونه ممنوعیت و محدودیت برگزاری مراسم این روز ملغی گردد

زنده باد اول ماه مه
زنده باد همبستگی بین المللی کارگران

۱ مه ۲۰۱۱ - ۱۱ اردیبهشت۱٣۹۰

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
اتحادیه آزاد کارگران ایران
هیئت بازگشایی سندیکای کارگران نقاش و تزئینات ساختمان
هیئت بازگشائی سندیکای فلز کار مکانیک
کانون مدافعان حقوق کارگر
کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری

دختر سیامک پورزند: پدرم خودکشی کرده است

دختر سیامک پورزند: پدرم خودکشی کرده است

یک روز پس از انتشار خبر درگذشت سیامک پورزند، روزنامه‌نگار و فعال فرهنگی در ایران، دختر وی اعلام کرد، پدرش خود را از طبقه ششم ساختمان محل سکونت خود در تهران به پائین پرت کرده و «در کمال قدرت و اراده» به زندگی خود پایان داده است.

لی‌لی پورزند، دختر سیامک پورزند، روز شنبه در گفت و گو با رادیو فردا اعلام کرد، پدرش روز جمعه در اعتراض به وضعیت خود، به زندگی‌اش پایان داده است.

خانم پورزند با اشاره به شرایط نابسامان پدرش در ۱۰ سال گذشته در ایران، در باره مرگ وی اظهار داشته است: «این مرگ، مرگی بود اعتراضی و در کمال قدرت و اراده؛ ایشان تصمیم گرفت به این زندگی پایان بدهد و از طبقه ششم بالکن منزل کوچک مسکونی خودش دیروز ساعت دو بعد از ظهر، نهم اردیبهشت، خودش را به پائین پرت کرد.»

لی‌لی پورزند همچنین با اعلام این که دو ساعت پیش از خودکشی پدرش با وی تلفنی صحبت کرده است، با اشاره به سال‌ها تلاش اعضای خانواده آقای پورزند برای فراهم ساختن امکان دیدار با وی گفته است: «لحظه‌ای رسید در زندگی ایشان که آن را با ما هم قسمت نکردند و فکر کردند که این همه التماس برای گناه ناکرده بس است و زندگی خودشان را اینطور پایان دادند تا اعتراض کنند به این همه سال‌های رنج و ناعدالتی.»

دختر سیامک پورزند همچنین افزوده است: «دیگر لازم نیست جسمشان اسیر داشتن پاسپورت یا نداشتن پاسپورت برای کوچکترین حق بشر که دیدار خانواده‌اش است، باشد. روحش آزاد است و ما زندگی او را جشن می‌گیریم.»

وی همچنین از اقدام پدرش با عنوان حرکتی تازه و اعتراضی برای نشان دادن «لایه‌های دیگری از ظلم و جوری که مردم ایران در این ۳۲ سال متحمل می‌شوند» یاد کرده است.

روز جمعه گزارش‌هایی درباره درگذشت سیامک پورزند، روزنامه‌نگار و فعال فرهنگی، در سن هشتاد سالگی، در منزل شخصی خود در تهران، منتشر شده بود.

سیامک پورزند، از سال ۱۳۸۰ تحت فشار نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی و به دور از خانواده‌اش در ایران زندگی می‌کرد و در این مدت هرگز اجازه خروج از کشور و دیدار با اعضای خانواده‌اش را نیافت.

سیامک پورزند متولد سال ۱۳۱۰ است و فعالیت های خود را در روزنامه‌نگاری در سال ۱۳۳۱ با کار در روزنامه باختر امروز به مدیریت حسین فاطمی آغاز کرده بود.

وی برای نخستین بار در اواخر پاییز ۱۳۸۰ توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بازداشت شده بود.

بر اساس برخی گزارش‌ها، وی ماه‌ها‌ در سلول انفرادی نگهداری می‌شد و در این مدت متحمل «شکنجه‌های جسمی و روحی» شده بود.

سیامک پورزند پس از نزدیک یک سال بازداشت،‌ که از حق داشتن وکیل و ملاقات با خانواده و همچنین همسرش مهرانگیز کار، وکیل حقوقدان و فعال حقوق بشر محروم بود سرانجام در دادگاهی غیرعلنی محاکمه و به یازده سال زندان محکوم شد، اما چندی بعد به دلیل وخامت حال جسمانی‌اش به بیمارستان منتقل شد و سپس در منزل شخصی تحت تدابیر امنیتی قرار گرفت.

در اسفند سال ۸۲ و در جریان بازداشت شماری از نویسندگان و منتقدان سینمایی، سیامک پورزند بار دیگر بازداشت و به زندان اوین منتقل شد و ماه‌ها بعد از زندان آزاد شد.

در سال‌های اخیر سیامک پورزند به دلیل تحمل زندان و فشارهای وارده از سوی نهادهای امنیتی به شدت بیمار شده بود و تلاش اعضای خانواده وی برای دریافت اجازه خروج از کشور برای وی به نتیجه نرسیده بود.

به گفته لی‌لی پورزند در این مدت‌ اعضای خانواده سیامک پورزند حتی به ضحاک علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی نامه نوشته و از وی خواستار رفع محدودیت‌ها برای وی شده بودند.

دختر سیامک پورزند همچنین گفته است، مقام‌های جمهوری اسلامی در ۱۰ سال گذشته برای اعضای خانواده آقای پورزند کمترین امنیتی را قائل نشدند تا آنها بتوانند برای دیدن وی به ایران بازگردند.

رطوبت تخت جمشید را فراگرفت/ سنگها متلاشی می شوند + عکس

رطوبت تخت جمشید را فراگرفت/ سنگها متلاشی می شوند + عکس


خبرگزاری مهر: نفوذ آب باران در قسمتهای مختلف تخت جمشید و ایجاد رطوبتهای شدید در بنا باعث شده که هر ساله سنگهای دو هزار و 500 ساله این بنا متلاشی شوند.
به گزارش خبرنگار مهر در شیراز، عدم اجرای راهکارهای مناسب برای هدایت آب باران در تخت جمشید باعث شده که هر ساله با شروع بارندگیها، محوطه های مختلف این بنا به آب انبارهای بزرگی تبدیل که در نهایت منجر به متلاشی شدن سنگهای تاریخ تخت جمشید شود.

این امر باعث شده که کارشناسان بر این نکته تاکید کنند که به رغم اینکه تا به حال اقداماتی برای دفع رطوبت و جلوگیری تخریب بنا صورت پذیرفته اما خطر بزرگی بر اثر نفوذ رطوبت درصفه تخت جمشید، این بنای با ارزش را تهدید می کند که به مرور زمان و با گذشت سالهای متمادی و نفوذ رطوبت در سنگها و پی بناهای موجود روند اضمحلال سریعتر می شود.

یک کارشناس میراث فرهنگی در خصوص وضعیت آب باران و ایجاد رطوبت در بنای تاریخی تخت جمشید در گفتگو با خبرنگار مهر به تشریح روند ایجاد این رطوبت و گلسنگها در این بنا پرداخت.


این کارشناس گفت: بارش باران در منطقه تخت جمشید زیاد است و آب در سطح حیاطها، داخل کاخ ها و در خیابانها و جای جای این صفه که حدود 125 هزار متر مربع است جمع می شود و چون این بناها شیب بندی مناسبی ندارند و انشعابهای فرعی راه آب در این بناها ایجاد نشده ، آب باران در مناطق پست جمع می شود و به دلیل اینکه پی بناها در اکثر نقاط صفه از خاک وشن و سنگهای دوریز پر شده به راحتی آب در آنها نفوذ کرده و به آب انبارهای زیرزمینی تبدیل می شود.

وی با بیان اینکه در بعضی قسمتهای تخت جمشید در دیوارهای اصلی صفه شاهد رطوبت زیادی هستیم، افزود: آبروهای اصلی صفه در تمام طول سال رطوبت خاصی دارند و چنان بخار آب در آنها وجود دارد که نفس را تنگ می کند به طوریکه دیوارهای این آبروها همیشه خیس هستند و فقط قستهایی از این آبروها که در سطح بالاتری از صفه قرار می گیرند، رطوبت کمتری در آنها وجود دارد.
شنهای ریخته شده در محوطه باعث نفوذ آب می شود
این کارشناس اضافه کرد: شن و سنگ ریزه هایی که در محوطه صفه تخت جمشید ریخته شده تا از گل آلود شدن آثارجلوگیری کند و عبور و مرور بازدیدکنندگان در فصل زمستان راحت تر باشد یکی از عاملهای مهم جمع شدن آب و نفوذ در پی صفه به شمار می روند و اگر انشعابهای کوچکی از آبروها هم در سطح صفه تخت جمشید ساخته شود تا آب باران را جمع آوری کند، اگر درپوشهای مناسبی نداشته باشد به وسیله این شنها پر می شوند و راه جریان آب را می گیرند.

وی ادامه داد: دیوارهای خشتی مجموعه تخت جمشید هم که در کنار آثار سنگی قرار دارند باعث نفوذ سریعتر رطوبت از پائین به این آثار می شوند و اضمحلال سنگها را سریعتر و تکمیل تر می کنند.
این کارشناس گفت: در بنای خزانه و قسمت جنوب شرقی کاخ حرمسرا که هیچگونه راه خروج آب وجود ندارد، چه در سطح و چه در پی بنا همچون آب انباری بزرگ است چنانکه در طول سال شاهد متلاشی شدن این آثار سنگی هستیم.



وی خاطرنشان کرد: در پی بررسیهای مکرر بر روی صفه تخت جمشید راهکارهایی که جهت جلوگیری و کم کردن اثرات رطوبت در آثار تاریخی مذکور می توان به کار گرفت در چند بخش می توان مورد توجه قرار داد که شامل ایجاد انشعابهای کوچک آبروهای سطحی در محوطه هایی که پست تر هستند به صورتی که آب جمع آوری شده را به کانالهای اصلی آبروهای زیرزمینی هدایت کنند، شیب بندی محوطه های بناها به صورتی که آب به داخل انشعابهای فرعی آبروها جمع شود، باز کردن و لایروبی راه اصلی خروجی آبروهای زیرزمینی تخت جمشید به خارج از صفه ، ایجاد راه آب مناسب جهت خروج آبهای جمع شده در بنای خزانه و کاخ دروازه ملل و قسمت جنوبی شرقی بنای حرمسرا و دیگر قسمتهای آبگیرصفه که تا به حال هیچگونه اقدامی برای خروج آبهای این قسمتها نشده، جداسازی و ایجاد درزهایی بین دیوارهای خشتی وسنگی بناها به طریقی که هیچگونه ارتباطی با یکدیگر نداشته باشند و... البته این روشها بسیار دشوار ولی ثمر بخش است.


این کارشناس میراث فرهنگی عنوان کرد: در تخت جمشید گروهی متشکل از چهار نفر کارشناس در رشته های مرمت، زمین شناس و کارشناس گروه حفاظت و مرمت را تشکیل می دهند اما متاسفانه از زمانی که این کارشناسان وارد فاز اجرایی کار شده اند آثار تاریخی تخت جمشید بیشتر در معرض خطر قرار گرفته زیرا این کارشناسان صرفا دروس تئوری را یاد گرفته اند و وقتی آنها را به کار می بندند متاسفانه نتیجه خوبی نمی دهد و این امر در موضوعاتی نظیر شکسته شدن سنگ جان پناه کاخ سه دروازه که به تعداد قطعات زیادی تبدیل شد و با چسب سنگ به هم وصل شد را می توان مشاهده کرد.


وی با اشاره به اینکه متأسفانه هنوز روشهای متداول و بین المللی در تخت جمشید مورد استفاده قرار نمی گیرد، ادامه داد: با از بین بردن و یا کم کردن رطوبت در آثار تاریخی تخت جمشید می توان اقدام بزرگی در جهت رفع اضمحلال این آثار برداشت به گونه ای که به جرأت می توان گفت اگر این امر صورت پذیرد، ریشه نابودی این آثار را خشکانده ایم.
این کارشناس بیان کرد: می توان گفت رطوبت منبع ایجاد گلسنگ است از این رو باید به صورت خاص به این امر توجه کرد و رطوبت را خشکاند چراکه تمام عوامل خاص و عموم فسادهای تدریجی در سنگهای تاریخی تخت جمشید از رطوبت نشأت می گیرد.


وی تصریح کرد: درست است که تمام این اتفاقات که در تخت جمشید بر روی سنگ های تاریخی بی مانند رخ می دهد اثرات ناشی از هوازدگی است اما عامل مهم آن نیز بی تجربگی یا به بیان بهتر کمبود اطلاعات لازم توسط کارشناسان امر در گروه حفاظت و مرمت بنیاد پژوهشی پارسه پاسارگاد ومدیریت داخلی این آثار به شمار می رود که مانع می شود بهترین مرمتکاران که هر کدام بین 18 تا 10 سال سابقه کار در جای جای ایران اسلامی را دارند، وارد کار شده و از مسائلی چون دفع رطوبت آبهای سطحی که باعث یخ بر شدن، تورق سطوح سنگهایی که هر کدام نقوش برجسته های بی نظیری دارند، شوره زدن و جدا شدن لایه سطحی سنگ، تغییر رنگ سطوح بر اثر رشد انواع مختلف گلسنگ بر اثررطوبت و چندین و چند عامل مهم دیگر را پیشگیری کنند.

سيامک پورزند، روزنامه نگار ایرانی در گذشت

سيامک پورزند، روزنامه نگار ایرانی در گذشت

سيامک پورزند، روزنامه‌نگار و فعال فرهنگی، در سن هشتاد سالگی در منزل شخصی خود در تهران در گذشت.

سيامک پورزند، از سال ۱۳۸۰ تحت فشار نهادهای امنيتی جمهوری اسلامی و به  دور از خانواده‌اش در ايران زندگی می‌کرد و طی اين مدت هرگز اجازه خروج از کشور را نيافت.

سيامک پورزند متولد سال ۱۳۱۰ است و فعاليت های خود را در روزنامه‌نگاری در سال ۱۳۳۱ با روزنامه باختر امروز به مديريت حسين فاطمی آغاز کرد.

سيامک پورزند، ابتدا در اواخر پاييز ۱۳۸۰  توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بازداشت شد.

بنابر گزارش ها ، وی در يکی از بازداشتگاه‌های مخفی مجموعه‌ای از نهادهای امنيتی که در آن سال‌ها با عنوان کلی «دستگاه اطلاعات موازی» عليه جنبش اصلاح‌طلبی، دولت محمد خاتمی و روشنفکران و هنرمندان فعاليت می‌کردند، ماه‌ها در سلول انفرادی، «شکنجه‌های جسمی و روحی» را تحمل کرد.

سيامک پورزند پس از نزديک به يک سال که به کلی از حق داشتن وکيل و ملاقات با خانواده و همچنين همسرش مهرانگيز کار، وکيل حقوقدان و فعال حقوق بشر محروم بود در نهايت به «اعترافات اجباری» وادار شد.

سیامک پورزند به همراه دخترش آزاده
وی پس از آن در دادگاهی غيرعلنی محاکمه و به یازده  سال زندان محکوم شد اما مدتی بعد به علت وخامت حال او که در ۷۱ سالگی همچنان در بازداشت بود به بيمارستان منتقل و تحت تدابير امنيتی به منزلش منتقل شد.

در اسفند سال ۸۲ و در جريان بازداشت شماری از نويسندگان و منتقدان سينمايی سيامک پورزند بار ديگر بازداشت و به زندان اوين منتقل شد و ماه‌ها بعد  از زندان آزاد شد.

طی سال های اخير سيامک پورزند به دليل شرايطی که در آن قرار داشت به شدت بيمار شده بود.

در همین دوران  تلاش خانواده سیامک پورزند برای رفع ممنوعیت خروج وی نتیجه ای در بر نداشت و مقامات جمهوری اسلامی به در خواست ها خانواده وی توجهی نکردند.
 

آمریکا سپاه قدس و سه مقام سوری را به دلیل سرکوب معترضان تحریم کرد

آمریکا سپاه قدس و سه مقام سوری را به دلیل سرکوب معترضان تحریم کرد

دولت باراک اوباما، سه نفر از مقام‌های بلندپایه سوری و  همچنین نیروی قدس  سپاه پاسداران را به دلیل «نقش داشتن» درسرکوب اعتراض‌های اخیر سوریه هدف تحریم خود قرار داده است.

به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس دولت آمریکا به موجب این تحریم‌ها هرگونه دارایی این سه مقام سوری در آمریکا را که دوتن از آنها از خویشاوندان بشار اسد هستند، توقیف خواهد کرد.

به موجب این تحریم‌ها دارایی‌های احتمالی سپاه قدس سپاه پاسداران نیز در حوزه قضایی آمریکا توقیف خواهد شد و شهروندان آمریکایی نیز از هرگونه دادوستد با افراد و دستگاه‌های تحریم شده منع خواهند شد.

باراک اوباما روز جمعه مجوز این تحریم‌ها را به خاطر سرکوب معترضان سوری در طول دو ماه گذشته صادر کرده است.

به گفته فعالان سیاسی و حقوق بشری سوری، در اعتراض‌های هفته‌های اخیر در این کشور بیش از ۴۵۰ نفر به دست نیروهای حکومتی کشته شده‌اند.

درهمین زمینه کاخ سفید اعلام کرد این تحریم‌ها ماهر اسد، برادر بشار اسد را هدف قرار داده است؛ ماهر اسد، فرمانده لشگر چهارم زرهی ارتش سوریه است و متهم است که در سرکوب‌های شهر درعا نقش مستقیم داشته است.

عاطف نجیب پسرخاله بشار اسد نیز که ریاست «مدیریت امنیت سیاسی» استان درعا را پیش از این برعهده داشت، مورد تحریم دولت باراک اوباما قرار گرفته است.

علی مملوک، رئیس سازمان امنیت سوریه، سومین مقام سوری است که از سوی دولت اوباما تحریم شده است.

در بیانیه‌ای که واشینگتن صادر کرده آمده است: «ایالات متحده قویا توسل مداوم دولت سوریه به خشونت و ارعاب علیه مردم سوریه را محکوم می‌کند.»

این بیانیه می‌افزاید: «ما از رژیم سوریه و حامیانش می‌خواهیم از اعمال خشونت بیشتر و نقض سایر موارد حقوق بشر علیه شهروندان سوری که به دنبال بیان آمال سیاسی خود هستند، پرهیز کنند.»

خبرگزاری آسوشیتدپرس یادآور می‌شود از آنجا که احتمالا اشخاص تحریم‌ شده در ایالات متحده دارایی چشمگیری ندارند، این تحریم‌ها اثر زیادی ندارد اما به گفته مقام‌های آمریکایی چنین اقدامی پیامی برای مردم سوریه از سوی دولت آمریکا است.

‌آسوشیتدپرس به نقل از مقام‌های آمریکایی می‌افزاید گرچه خود بشار اسد در این تحریم‌ها نیست، اما اگر سرکوب ادامه پیدا کند، دور بعدی تحریم می‌تواند شخص وی را نیز مورد هدف قرار دهد.

در اقدامی مشابه وزارت بازرگانی ایالات متحده نیز اعلام کرد، مجوز صادرات قطعاتی را که در هواپیماهای تشریفاتی مقام‌های سوری استفاده می‌شود، لغو کرده است.

سوریه از پیش به خاطر «حمایت از تروریسم» در فهرست تحریم‌های وزارت خارجه آمریکا بوده است؛ با این حال تحریم‌های جدید افراد حقیقی را هدف قرار داده است.


خبرگزاری آسوشیتدپرس به نقل از مقام‌های آمریکایی گزارش داده است که تحریم‌های سپاه پاسداران نیز گسترش یافته است  چراکه واشینگتن معتقد است، سپاه پاسداران به مقام‌های سوری برای سرکوب معترضان کمک کرده است.

روز جمعه هزاران معترض سوری در سراسر کشور دست به تظاهرات زدند و گزارش‌ها حاکی است که بیش از ۴۰ نفر در این روز کشته شده‌اند که ۱۵ نفر آنها در شهر درعا بوده است.

همزمان با ادامه ناآرامی‌ها در سوریه،  شورای حقوق بشر سازمان ملل،  باصدور قطعنامه‌ای اعمال خشونت علیه معترضان سوری را محکوم کرد.

این قطعنامه که به ابتکار آمریکا تنظیم شده، از رئیس شورای حقوق بشر سازمان ملل می‌خواهد یک کمیته تحقیق برای بررسی اوضاع سوریه به این کشور اعزام کند.

این قطعنامه همچنین «به صراحت توسل مقام‌های سوری به خشونت مرگبار علیه معترضان آرام را محکوم می‌کند .... و از دولت سوریه می‌خواهد بی‌درنگ به هرگونه نقض حقوق بشر پایان دهد.»

این قطعنامه از «کمیسر عالی حقوق بشر سوریه می‌خواهد بی‌درنگ هیاتی را به جمهوری عربی سوریه اعزام کرده تا درباره همه گزارش‌های منتشر شده درباره نقض قانون بین‌المللی حقوق بشر تحقیق کند.»

از میان ۴۷ عضو شورای حقوق بشر سازمان ملل، ۲۶ عضو رای مثبت، ۹ عضو رای منفی و ۷ عضو هم به این قطعنامه رای ممتنع داده‌اند.
 
 

جمعه، اردیبهشت ۰۹، ۱۳۹۰

احتمال حضور سنگپااحمدی نژاد در یک برنامۀ تلویزیونی در هفتۀ آینده

احتمال حضور سنگپااحمدی نژاد در یک برنامۀ تلویزیونی در هفتۀ آینده
 
محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری اسلامی ایران- تصویر آرشیوی
محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری اسلامی ایران- تصویر آرشیوی
DR
نوشتۀ فواد روستائی
محمود احمدی نژاد- رئیس جمهوری اسلامی ایران- که از یک هفتۀ پیش به این سو بدون ارائۀ هیچ توضیح و دلیلی از صحنۀ سیاسی کشور ناپدید شده است، به گفتۀ شماری از رسانه های ایرانی قرار است در هفتۀ آینده در یک برنامۀ تلویزیونی با مردم گفتگو کند.
خبرگزاری فرانسه در گزارشی که به ناپدید شدن احمدی نژاد و عدم شرکت او در جلسات هیأت دولت اختصاص داده است یادآور می شود که شماری از روزنامه ها و سایت های اینترنتی به نقل از محمد رضا میر تاج الدینی، معاون پارلمانی رئیس جمهوری، از این برنامۀ تلویزیونی در هفتۀ آینده خبر داده اند.
این خبرگزاری بلافاصله بر این نکته انگشت می گذارد که با وجود اعلام این مطلب از سوی معاون رئیس جمهوری، رسانه های رسمی رژیم که از آغاز ناپدید شدن محمود احمدی نژاد در این مورد سکوت اختیار کرده اند خبر برنامۀ تلویزیونی هفته آینده را تأیید نکرده اند.
محمد رضا میر تاج الدینی ضمن اعلام خبر برنامۀ تلویزیونی افزوده بود که اظهارات رئیس جمهوری در این برنامه یک بار دیگر همگان را راضی خواهد ساخت.
مخالفان محمود احمدی نژاد بدون آن که به وجود یک بحران شدید در رأس نظام اعتراف کنند در طول هفته ای که گذشت تمامی حملات خود را متوجه اسفندیار رحیم مشائی، رئیس دفتر و مشاور او، کرده اند.
خبرگزاری فرانسه پس از اشاره به این که رحیم مشائی متهم است که عامل اصلی برکناری حیدر مصلحی از وزارت اطلاعات از سوی محمود احمدی نژاد بوده است اضافه می کند که تندروهای رژیم مشائی را "منحرف" و "خطری" برای نظام معرفی کرده اند.
در این میان یک سایت اینترنتی نزدیک به دولت به نام "هفت صبح" دیروز پنجشنبه نوشت مخالفان دولت احمدی نژاد برنامۀ زندۀ تلویزیونی رئیس جمهوری را منوط به موضع گیری سریع وی کرده اند.
پس از ابقای حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات، در مقام خود به وسیلۀ  خامنه ای که با صدور حکمی در پی اعلام قبول استعفای او از سوی احمدی نژاد صورت گرفت ، محمود احمدی نژاد در این مورد سکوت کرده است.
البته طرفداران محمود احمدی نژاد نیز در این میان ساکت ننشسته اند و در پاسخ به حملات تند مخالفان او از خود واکنش نشان داده اند.
به عنوان نمونه، گروهی از هواداران او در یک سایت اینترنتی به نام "آئین نیوز" به انتشار نامه ای سرگشاده دست زده و از جمله اعلام کردند در برابر "لشکر تا بن دندان مسلحی" که در پی از میدان به در کردن دولت است ایستادگی کرده و این لشکر را نابود خواهند کرد.
 


مجید محمدی
 
29/04/2011
 
 

مجید محمد پژوهشگر و استاد دانشگاه در آمریکا در توضیح دلایل غیبت محمود احمدی نژاد در جلسات دولت از جمله گفته است که از یک طرف رییس جمهوری ایران می خواهد از این طریق بر رهبر جمهوری اسلامی ایران فشار وارد آورد و از طرف دیگر آزردگی خود را از باصطلاح "خیانتی" که به او شده نشان بدهد. به گفتۀ مجید محمدی، رییس جمهوری اسلامی ایران اکنون و به ویس از رفتارهای تحقیرآمیزی که طی روزهای اخیر با او شد شدیداً احساس تنهایی می کند. زیرا، او بر این گمان بود که دست کم حق عزل و نصب وزیرانش را داشته است. در این میان،  خامنه ای خواسته است که به رییس جمهوری و دیگر اعضای دولت بفهماند که تصمیم گیرندۀ اصلی کسی جز رهبر نیست و دولت باید با تبعیت از او جای خود بنشیند. از نظر مجید محمدی سویه و سمت گیری این جدال تا حدود زیادی روشن شده است. هر چند فرماندهان ارشد سپاه پاسداران پشتیبانی خود را از رهبر جمهوری اسلامی ایران اعلام کرده اند، اما، معلوم نیست که رده های میانی دستگاه های نظامی-امنیتی که از قراردادهای میلیارد دلاری دولت بهره بوده اند در نهایت در کجا خواهند ایستاد و جانب کدامیک را خواهند گرفت. سمت گیری آنها در هر حال به مناسبات قدرت میان دو طرف درگیر بستگی خواهد داشت...

جانشين نماينده ولی‌ وقیح در سپاه: امروز مشايی رييس جمهور اصلی است

جانشين نماينده ولی‌ وقیح در سپاه: امروز مشايی رييس جمهور اصلی است

در ادامه واکنش‌ها به اختلافات محمود احمدی‌نژاد و رهبر جمهوری اسلامی بر سر استعفای وزير اطلاعات، حجت‌الاسلام مجتبی ذوالنور، جانشين نماينده ولی فقيه در سپاه پاسداران گفته است: «امروز مشايی رييس جمهور اصلی است.»

به گزارش خبرگزاری دانشجويان ايران، ايسنا، مجتبی ذالنور که در«بزرگ طلايه‌داران فرهنگ و ايثار و شهادت در حسينيه امام مشهد» صحبت می‌کرد، در پاسخ به پرسشی در خصوص «دليل استمرار ارتباط آقای احمدی‌نژاد با اسفنديار رحيم مشايی»، گفته است: «آقای احمدی‌نژاد دست به طناب پوسيده‌ آقای مشايی دارد، ايشان ارادت ويژه‌ای به آقای مشايی دارند و گفته‌اند "مشايی قله است" يا در جای ديگر گفته‌اند "در مسائلی که فکر ما از درک آن عاجز است، مشايی آن را درک می‌کند".»

جانشين نماينده ولی فقيه در سپاه پاسداران اضافه کرده است :« اين آدم‌ها در عمق وجودشان سرسوزنی به ولايت و روحانيت اعتقاد ندارند، آنها اسلام بدون آخوند القا می‌کنند، امروز مشايی رييس جمهور اصلی است. دخالت در وزارتخانه‌های مختلف و نيز تقابل متکی و مشايی باعث برکناری متکی شد؛ همچنين مسائل‌ پيش آمده در وزارت اطلاعات و نمونه‌های ديگر حاکی از دخالت‌های مشايی دارد.»

اقدام آيت الله علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، در ابقای حيدر مصلحی، وزير اطلاعات، به رغم پذيرش استعفای او به وسيله محمود احمدی‌نژاد، موجی از حمايت‌های گروه‌های اصولگرا را در پی داشته است. اين در حالی است که آقای احمدی‌نژاد از زمان صدور حکم رهبر جمهوری اسلامی خطاب به حيدر مصلحی در هيچ يک از نشست‌های رسمی دولت حاضر نشده است.

گزارش ها حاکی است که محمود احمدی نژاد پس از بازگشت از سفر استانی به کردستان در ديگر جلسات از جمله شورای انقلاب فرهنگی شرکت نکرده است و همچنين آخرين خبر مربوط به وی در سايت رسمی نهاد رياست جمهوری به ۳۱ فروردين همزمان با سفر استانی‌اش به کردستان بر می‌گردد.

در اين مدت اصولگرايان بيشتر حملات خود را متوجه اسفنديار رحيم مشايی، رييس دفتر محمود احمد نژاد، متمرکز کرده‌اند . رسانه‌های اصولگرايان، پيشتر از اسفنديار رحيم مشايی به عنوان جريان «منحرف» در دولت محمود احمدی‌نژاد ياد می‌کردند، اما طی روزهای اخير برخی از حاميان رهبر جمهوری اسلامی ايران اين عنوان را آشکارا به کليت طرفداران دولت بسط داده می‌شود.

در اين ميان حملات رسانه‌های و شخصيت‌های حامی رهبر جمهوری اسلامی به چهره‌های شاخص دولت افزايش يافته است و همچنين روحانيان نزديک به  خامنه‌ای و فرماندهان سپاه نسبت به شکل‌گيری جريان جديد هشدار داده‌اند و در سخنان حاميان رهبر نام ابوالحسن بنی‌صدر و اختلافات وی با  خمينی که به برکناری وی انجاميد تکرار می‌شود.

جريان انحرافی در دولت احمدی نژاد

مجتبی در ذوالنور در ادامه با اشاره به اين که «يک جريان انحرافی در دولت فعال است»، گفته است: «اين جريان چون فکر می‌کند آمريکا باعث اصلی تحولات منطقه است، می‌گويد پس نبايد با حکام عرب ارتباط را از دست بدهيم که اين‌ها کج فهمی کامل است، همچنين سی دی ظهور نزديک است که از طرافيان آقای احمدی نژاد و مشايی تهيه شده است نمونه ديگری است که همه اين شرها از وجود آقای مشايی نشات می‌گيرد.»

جانشين نماينده ولی فقيه در سپاه در ادامه ابراز اميدواری کرده است که «انحرافات به وجود آمده نيز با هوش و ذکاوت آقای رييس‌جمهور بر طرف» شود

فاطمه کروبی: توسل به اراذل و اوباش کاری ساده برای حکومت های دیکتاتوری است

مادامیکه این رجاله های اوباش برایران عزیزمان حکومت می کنند.ملت یک روزخوش بخود نخواهند دید
سحام نیوز: فاطمه کروبی عصر دیروز بعد از انجام بخشی از امور درمانی خود، به حبس خانگی بازگشت. پیش از بازگشت خانم کروبی فرصتی کوتاه برای سحام نیوز  بدست آمد تا با ایشان در ارتباط با شرایط و مشکلات 71 روز حبس و وضعیت آقای کروبی  مصاحبه ای کوتاه داشته باشیم.
در این مصاحبه فاطمه کروبی ابتدا به تجمع 6 شب  متوالی عده ای از اراذل و اوباش حکومتی بعد از راهپیمایی 25 بهمن ماه که در سایه حمایت های نیروهای امنیتی و نظامی به فحاشی، سلب آسایش از همسایگان در نیمه های شب، سرقت اموال نظیر دوربین های مدار بسته، تخریب منزل و نهایتا انداختن نارنجک های صوتی به منزل پرداختند. ایشان با اظهار تاسف از توسل به اوباش به جای قبول بار مسئوولیت، تحلیل برخی از مقامات امنیتی که این جماعت اوباش را  مردم خودجوش می نامند را به سخره گرفتند و تصریح کردند: « توسل به اراذل و اوباش کاری ساده برای حکومت های دیکتاتوری است و امروز می بینیم که در کشور های دیگر منطقه نیز اعمال می شود اما فراموش نکنیم  که لکه ننگ آن برای حاکمیت باقی خواهد ماند».
همسر مهدی کروبی همچنین در ادامه تاکید کردند: «آنان که در این ظلم ها نقش دارند و یا با سکوت خود زمینه میدان گیری این جماعت را  فراهم می کنند بدانند این امر گزینشی نخواهد بود و دیر یا زود دامن آن را خواهد گرفت».
در ادامه این مصاحبه از خانم کروبی درباره شرایط حبس و بازداشت پرسیدیم. در پاسخ ایشان اظهار نمودند: « تا پیش از عید شرایط بسیار سخت و و برخوردها خشن بود و اساسا من و همسرم از حقوق اولیه یک زندانی انفرادی هم برخوردار نبودیم. اما در سال جدید رویکرد دیگری حاکم شد و اوضاع حبس من و همسرم کمی بهتر گردید».
فاطمه کروبی تصریح کرد:«واژه حصر که در بیرون رایج است درست نیست زیرا ماموران امنیتی نه تنها تمام مجتمع مسکونی را تصرف کرده اند بلکه حتی آپارتمان مسکونی ما را نیز در اختیار دارند» .
ایشان تاکید کردند: « من حقوق رایج یک زندانی نظیر حق هواخوری روزانه و یا دسترسی به تلفن؛ حتی برای یکبار هم در 71 روز گذشته نداشته ام. در این باب سخن بسیار است که ان شاالله در آینده به آن خواهم پرداخت ».
در ارتباط با وضعیت آقای کروبی ایشان تصریح کردند: «روحیه آقای کروبی بحمد لله بسیار خوب است و همانطور که بارها خود گفته اند به مسیر خود در جهت اصلاح انحراف بوجود آمده در انقلاب و دفاع از حقوق مردم ایمان دارند و در این راه آماده پرداخت هر هزینه ای هستند».
خانم کروبی در پایان از محبت بی دریغ و حمایت های مردم شریف ایران در داخل و خارج از کشور  نسبت به  وی و آقایان کروبی، موسوی و خانم رهنورد  تشکر و سپاسگذاری کرد. ایشان همچنین از همسایگان که بواسطه حضور اراذل و اوباش مجبور به شنیدن عربده کشی و الفاظ کثیف و زشت در نیمه های شب  شدند، عذر خواهی و اظهار امیدواری کرد که در آینده نزدیک به جای مزدور پروری به محرومین و دردمندان  رسیدگی شود.

پنجشنبه، اردیبهشت ۰۸، ۱۳۹۰

«یک دلار هم در حساب ذخیره ارزی باقی نمانده است»

«یک دلار هم در حساب ذخیره ارزی باقی نمانده است»

رضا عبدالهی
رضا عبدالهی
 رضا عبدالهی، رييس کميسيون تلفيق بودجه ۹۰، در مورد پيشنهاد کميسيون کشاورزی در مورد برداشت دو هزار ميليارد تومان از حساب ذخيره ارزی به عنوان منبع جديدی برای آب، گفت «طبق آمار بانک مرکزی تا پايان سال ۸۹ يک دلار در حساب ذخيره ارزی باقی نمانده است.»

رييس کميسيون تلفيق افزود تنها دادن فرمان برای برداشت از حساب ذخيره ارزی کار درستی نيست.

به گزاش ايسنا، رضا عبداللهی در صحن علنی پنج شنبه مجلس گفت:« اين‌که تنها قرار باشد دو هزار ميليارد تومان برای بخش آب چک بکشيم، هيچ فايده‌ای ندارد چون پولی در حساب ذخيره ارزی نيست.»

آقای عبدالهی این پيشنهاد را خلاف قانون برنامه دانست و گفت: «طبق قانون ۵۰ درصد از آنچه در حساب ذخيره ارزی است بايد به عنوان ذخيره ملی پس انداز شود و ۵۰ درصد بقيه تا پايان سال بماند تا اگر بودجه کسری داشت اين ميزان برای کسری بودجه تامين گردد.»

سخنان آقای عبدالهی در حالی بیان می شود که حساب ذخيره ارزی از زمان تشکيل آن در سال ۷۹ در دوره رياست جمهوری محمد خاتمی، تحت نظر هيئت امنای حساب ذخيره ارزی اداره می‌شد، اما دولت نهم در مرداد سال ۸۶ اين هيئت را در شورای‌ عالی مديريت و برنامه‌ريزی و پس از آن در کميسيون اقتصادی دولت ادغام و سرانجام در ارديبهشت سال ۸۷ آن را به کلی منحل اعلام کرد.

محمود احمدی‌نژاد نيز در سال ۸۸ با محرمانه خواندن رقم حساب ذخيره ارزی اعلام کرد که ميزان موجودی حساب ارزی «در تاريخ کشور سابقه ندارد» و افزود که به اندازه «چند سال مصرف کشور» ارز در اين حساب موجود است.

به گزارش ایسنا ، محمد حسن ابوترابی فرد،نايب رييس اول مجلس شورای اسلامی، نیز که رياست جلسه علنی را داشت، با وارد دانستن تذکر آقای عبدالهی افزود« پيشنهاد اختصاص دو هزار ميليارد تومان از حساب ذخيره ارزی به عنوان منبع جديد آب خلاف قانون برنامه است.»

منوچهر سخایی، از چهره‌های قدیمی موسیقی پاپ ایران درگذشت

منوچهر سخایی، از چهره‌های قدیمی موسیقی پاپ ایران درگذشت

منوچهر سخایی
منوچهر سخایی
منوچهر سخایی، از هنرمند نام‌آور ایرانی و از چهره‌های قدیمی موسیقی پاپ، بامداد پنجشنبه و در سن ۷۶ سالگی در ایالت کالیفرنیای آمریکا در گذشت.

آقای سخایی با اجرای ترانه‌های عاشقانه بر بستر ملودی‌های ایرانی، با ارکستراسیون غربی و کلام فارسی، در دهه ۳۰ خورشیدی و به همراه دیگر هنرمندان پاپ، محبوبیت خیره‌کننده‌ای برای موسیقی پاپ به ارمغان آورد و ترانه‌های بسیاری از خود به یادگار گذاشت.

در میان این آثار، اما ترانه «کلاغا» با کلام نوذر پرنگ و آهنگ پرویز مقصدی، به امضای منوچهر سخایی در عالم موسیقی بدل شد.
آقای سخایی پیش از آن‌که وارد دنیای موسیقی شود، در روزنامه کیهان به عنوان خبرنگار پارلمانی فعالیت می‌کرد و سپس به واسطه دوستی با پرویز ایرانفر وارد عرصه موسیقی شد.

وی همچنین در سال‌های فعالیت هنری‌اش شوی تلویزیونی زنگوله‌ها را برای تلویزیون ملی ایران تهیه کرد که در آن به معرفی چهره‌های جدید موسیقی پاپ می‌پرداخت.

منوچهر سخایی پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران به آمریکا مهاجرت کرد و در سال‌های بعد به شورای ملی مقاومت، از سازمان‌های مخالف جمهوری اسلامی، پیوست.

این هنرمند عرصه موسیقی پاپ پس از مهاجرت نیز چند آلبوم منتشر کرد، اما نتوانست موفقیت گذشته‌اش را در مهاجرت تکرار کند.

وی در سال ۱۳۸۶ در گفت‌و‌گو با رادیو فردا گفته بود که آلبوم ابتدایی خود را در شرایط «کوچ اجباری» ساخته و افزوده بود: «از چند آهنگ اولین آلبومم که در آمریکا تهیه کردم راضی نیستم. چون این آلبوم را در بدو ورودم به آمریکا ارائه دادم، هنوز به اوضاع و احوال اینجا آشنا نبودم و از نظر مالی هم بسیار محدود بودم.»

آقای سخایی در این گفت‌و گو همچنین افزوده بود که پس از ارائه آلبوم دوم که رضایت خاطر وی را به طور کامل جلب نکرده بود تصمیم گرفت با موسیقی به اصطلاح «لس‌آنجلسی» همراهی نکند.
 

موافقت شورای نگهبان با طرح الزام داوطلبان مجلس به ارائه مدرک فوق‌لیسانس

سخنگوی شورای نگهبان از موافقت با طرح الزام داوطلبان نمایندگی مجلس به ارائه مدرک کارشناسی کارشناسی ارشد خبر داد. طرحی که به گفته منتقدان، حق «انتخاب شدن» شهروندان ایرانی را بیش از پیش محدود می‌سازد.

طرح اخیر مجلس که اصلاحیه بر ماده ۲۸ قانون انتخابات مصوب ۱۳۷۸ است، پیش از این شرط سابقه پنج ساله مدیریتی و اجرایی را نیز برای داوطلبان نمایندگی مجلس الزامی می‌دانست اما شورای نگهبان، در اسفند ۸۹ این موضوع را مغایر موازین شرع و قانون اساسی تشخیص داد.

در قانون مصوب سال ۷۸، دارا بودن مدرک کارشناسی ارشد از شروط لازم برای داوطلبان نمایندگی مجلس است اما مدرک کارشناسی نیز به شرط داشتن سه سال سابقه خدمت اجرایی در سطح کارشناسی و بالاتر در بخش‌های خصوصی یا دولتی و یا پنج سال سابقه فعالیت آموزشی و یا پژوهشی با تأیید مراجع ذیربط جایگزین مدرک کارشناسی ارشد باشد.

اما تأیید قانون جدید، حلقه داوطلبان نمایندگی را بار دیگر تنگ‌تر می‌کند چرا که بر این اساس نامزدهای انتخابات مجلس با مدرک کارشناسی، حتی با داشتن سابقه اجرایی پنج ساله نمی‌توانند  برای انتخابات مجلس ثبت نام کنند و تنها دارندگان کارشناسی ارشد و مدارک معادل آن می‌توانند نامزد نمایندگی مجلس باشند.

گرچه قانون اساسی جمهوری اسلامی بر اداره امور کشور با اتکا به آرای عمومی، از جمله از طریق انتخابات مجلس تأکید کرده است، اما همین قانون تصریح می‌کند که نحوه برگزاری انتخابات و شرایط انتخاب‌کنندگان و انتخاب‌شوندگان توسط قانون معین خواهد شد.

پیش از این فاطمه حقیقت‌جو، ‌نماینده مجلس ششم در گفت‌وگو با رادیو فردا قانون انتخابات در ایران را قانونی به شدت تبعیض‌آمیز خوانده بود که «طبقات مختلفی از مردم را از حق انتخاب شدن محروم می‌کند.»

این نماینده سابق مجلس تصریح کرده بود که «همه افراد باید بتوانند حق انتخاب شدن داشته باشند و همین که امکان خواندن و نوشتن داشته باشند، شرط کافی است برای انتخاب شدن برای اینکه اساساً نماینده مجلس فلسفه‌اش این است که نمایندگانی از طبقات مختلف در مجلس حضور داشته باشند تا بتوانند به نمایندگی از اقشار مختلف بپردازند.»

حسن یوسفی اشکوری، نماینده دور اول مجلس شورای اسلامی نیز به رادیو فردا گفته بود که «به نظر می‌رسد که نه تنها این قانون نقش مثبتی در تشویق مردم به مشارکت ندارد بلکه برعکس محدودکننده مشارکت نیز هست.»

گرچه آمار مشخصی از تعداد دارندگان مدرک فوق لیسانس در دست نیست اما به گفته مقام‌های مسئول وزارت علوم ایران در حال حاضر سالانه حدود ۹۰۰ هزار نفر متقاضی تحصیل در مقاطع کارشناسی ارشد هستند.

با این همه آن طور که مدیرکل برنامه‌ریزی وزارت علوم، به خبرگزاری ایرنا گفته است، ظرفیت آموزش عالی در مقطع کارشناسی ارشد به ۶۴ هزار نفر محدود می‌شود.

اما محدود ساختن «حق انتخاب شدن» تنها موضوع مورد انتقاد در قانون انتخابات مجلس نیست چرا که منتقدان چه در زمان تصویب قانون انتخابات در سال ۷۸ و چه اکنون در زمان اصلاح این قانون، این انتقاد را مطرح کرده‌اند که نمایندگان مجلس خود را از شمول الزامات این قانون مستثنی کرده‌اند.

چرا که بر اساس قانون انتخابات مجلس در زمان ثبت نام برای نمایندگی، دارا بودن مدرک کارشناسی و یک دوره عضویت در مجلس، معادل با داشتن کارشناسی ارشد است و نیز بر اساس همین قانون هر دوره نمایندگی مجلس «تنها برای شرکت در انتخابات» معادل یک مقطع تحصیلی به حساب می‌آید.

به این ترتیب یک دارنده مدرک دیپلم که سه دوره سابقه نمایندگی در مجلس داشته باشد، می‌تواند در زمان ثبت نام برای کاندیداتوری مجلس، معادل دارنده کارشناسی ارشد باشد.

دور نهم انتخابات مجلس در ایران، دوازدهم اسفند ماه سال ۱۳۹۰ برگزار می‌شود و به گفته وزیر کشور جمهوری اسلامی، جزئیات ثبت نام و تقویم مربوط به این انتخابات به تدریج به مردم اعلام خواهد شد.

برگزاری دو جلسه اصولگرایان مجلس به فاصله یک روز در مورد وضعیت دولت احمدی نژاد

 
فراکسیون اکثریت اصولگرای مجلس، بعد از ظهر چهارشنبه و صبح پنجشنبه در فاصله کمتر از یک روز دو جلسه فوق‌العاده تشکیل داد که گرچه تا کنون جزئیاتی از آنها منتشر نشده اما به نوشته منابع خبری نزدیک به اصولگرایان، مرتبط با «وضعیت اخیر دولت» بوده است.

بر اساس گزارش خبرآنلاین، سایت اینترنتی نزدیک به علی لاریجانی، «مجمع عمومی فراکسیون اصولگرایان» صبح روز پنجشنبه در محل کمیسیون تلفیق نشست فوق‌العاده‌ای برای بررسی «اتفاقات اخیر دولت» برگزار کرد.

بر اساس این گزارش علی لاریجانی، محمدحسن ابوترابی، مرتضی آقا تهرانی و عزیز اکبریان در این جلسه سخن گفته‌اند، اما خبر آنلاین یادآور شده است که به این دلیل که «بلافاصله پس از این جلسه، نمایندگان به جلسه علنی مجلس رفتند تا به بررسی لایحه بودجه ۹۰ بپردازند»، تا کنون از جزئیات نشست فراکسیون اصولگرایان «خبری منتشر نشده است».

این گزارش در حالی است که بعد از ظهر چهارشنبه نیز نمایندگان اصولگرای مجلس یکی پس از دیگری جلسه علنی مجلس را ترک کردند تا در جلسه فراکسیون خود «برای بررسی وضعیت دولت و شایعات مربوط به آن» شرکت کنند.

خبرآنلاین در این زمینه نیز نوشته بود که تذکرات محمدحسن ابوترابی فرد، نایب رئیس مجلس، در مورد خروج نمایندگان اصولگرا «افاقه نکرد» و نایب رئیس مجلس هم اعلام کرد که به دلیل برگزاری «جلسه فوق العاده فراکسیون اصولگرایان»، جلسه علنی را تعطیل می‌کند.

این رسانه نزدیک به علی لاریجانی همچنین به نقل از حسین سبحانی‌نیا، عضو هیئت رئیسه مجلس، از برگزاری جلسه غیرعلنی مجلس در روز پنجشنبه برای آنچه وی «بررسی مسائل اخیر در کشور» خوانده، خبر داده است.

به گفته آقای سبحانی‌نیا، دلیل برگزاری جلسه غیرعلنی روز پنجشنبه «اصرار نمایندگان» است.

محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور ایران، از یک هفته پیش بر سر کار خود حاضر نشده است و منابع غیر رسمی نزدیک به اصول‌گرایان حامی یا منتقد وی، علت این موضوع را اعتراض به ابقای حیدر مصلحی وزیر اطلاعات، با نظر  خامنه‌ای می‌دانند.

آقای احمدی‌نژاد از زمان سفر استانی به کردستان، در دو جلسه تشکیل شده هیئت وزیران شرکت نکرده است و جلسه هفته اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز در غیاب وی به ریاست علی لاریجانی برگزار شده بود.

رئیس دولت همچنین در هفته جاری برای دفاع از لایحه بودجه ۹۰ در مجلس حاضر نشد و معاون برنامه‌ریزی خود را راهی صحن علنی مجلس کرد.

در این میان منابع غیبت رئیس دولت دهم با سکوت منابع خبری وابسته به نهاد ریاست جمهوری همراه است و پایگاه اطلاع‌رسانی ریاست جمهوری ایران، از بعدازظهر چهارشنبه ۳۱ فروردین ماه به این سو، هیچ گزارشی در مورد فعالیت‌های محمود احمدی‌نژاد منتشر نکرده است.

این غیبت یک هفته‌ای در حالی است که به روایت منابع خبری، آقای احمدی‌نژاد در هفته جاری با رهبر جمهوری اسلامی دیدار کرده است و در حالی که برخی رسانه‌ها از این دیدار به عنوان «تجدید بیعت محمود احمدی‌نژاد با  خامنه‌ای» یاد کردند، برخی منابع غیررسمی نیز نوشتند که رئیس دولت در این دیدار برکناری حیدر مصلحی و انتصاب اسفندیار رحیم‌مشایی به معان اولی رئیس‌جمهور را به عنوان شروط خود برای بازگشت به کار عنوان کرده است.

جدال بین هواداران و منتقدان اصولگرای دولت پس از تصمیم محمود احمدی‌نژاد در مورد تغییر وزیر اطلاعات تشدید شد و گرچه وزیر اطلاعات با نظر و حکم خامنه‌ای استعفای خود را پس گرفت و به این وزارتخانه بازگشت اما حامیان محمود احمدی‌نژاد با تاخیر اخبار مربوط به مخالفت رهبر جمهوری اسلامی با این تغییر را پوشش دادند.

دو نشست پی در پی اصولگرایان مجلس در حالی برگزار شده است که  خامنه‌ای شنبه گذشته در دیدار با گروهی از مردم شیراز، اختلاف نظرها در موضوع تغییر در وزارت اطلاعات را موضوعی بی‌اهمیت خواند و افزود که قرار نیست در امور دولت دخالت کند اما در این موضوع «غفلت از مصلحتی بزرگ» وی را به دخالت وا داشته است.

آیت‌الله خامنه‌ای همچنین در این سخنان هشدار داده بود تا زمانی که زنده است و قدرت را در دست دارد، نخواهد گذاشت ذره ای انحراف در حرکت مردم به سوی آرمان‌ها به وجود آید.

پس از این سخنان بود که نزدیکان  خامنه‌ای، از جمله سپاه پاسداران، با حمایت دوباره از وی و دیدگاه‌هایش، نسبت به رفتار «جریانی انحرافی» در دولت هشدار دادند و روزنامه‌هایی چون کیهان از محمود احمدی‌نژاد خواستند که از نزدیکانی چون اسفندیار رحیم‌مشایی بر حذر باشد.

در تازه‌ترین این واکنش‌ها اما علی لاریجانی رئیس مجلس که پس از شرکت در نشست فوق‌العاده فراکسیون اصولگرایان در صبح روز پنجشنبه، در همایش ملی روز شوراها شرکت کرده بود، از «نقش تعیین‌کننده ولایت فقیه» در بحران‌های مختلف کشور گفت و بخشی از سخنان را به یادآوری نحوه برخورد  خمینی به عنوان ولی‌فقیه وقت با ابوالحسن بنی‌صدر، رئیس‌جمهور برکنار شده ایران اختصاص داد.

آقای لاریجانی در این زمینه با یادآوری ماه‌های نخستین جنگ هشت ساله ایران و عراق و اختلاف دیدگاه نخستین رئیس‌جمهور ایران با  خمینی گفت که «امام با نصیحت کسانی مانند  بهشتی که از جدال‌آفرینی‌های بنی‌صدر نگران بودند فرصتی را برای اصلاح وی در نظر گرفته بود؛ اما ناکارآمدی بنی‌صدر کار را به جایی رساند که امام فرماندهی کل قوا را از او باز پس گرفت و او را برکنار کرد.»

گرچه رئیس مجلس هشتم پس از این اشاره، به نقش تعیین کننده ولایت فقیه در مسائل داخلی و بین‌المللی پرداخت، اما حاضر نشد که به اختلافات کنونی دولت و رهبری در ایران اشاره مستقیمی داشته باشد.

با این حال یادآوری دوباره اختلافات ابوالحسن بنی‌صدر و خمینی از آن رو حائز اهمیت است که اکبر هاشمی رفسنجانی نیز در نامه بحث‌برانگیزی که پیش از انتخابات خرداد ۸۸ به رهبر جمهوری اسلامی نوشته بود، با اشاره به اینکه قصد مقایسه دولت کنونی و دولت بنی‌صدر را ندارد، از  خامنه‌ای خواشته بود که مانع گرفتار شدن کشور به سرنوشت آن روزگار شود.

 خامنه‌ای البته این نامه هشدار آمیز را بی‌جواب گذاشت اما پس از انتخابات در خطبه‌های نماز جمعه ۲۹ خرداد ۸۸ با ذکر سابقه دوستی ۵۰ ساله خود با آقای هاشمی رفسنجانی تصریح کرد که در اختلاف‌نظر میان آقای هاشمی و محمود احمدی‌نژاد، نظر رئیس‌جمهور به وی نزدیک‌تر است.
 
 

به گزارش خبرگزاری فارس. محمدباقر قالیباف
قالیباف، شهردار تهران روز چهارشنبه ( ۷ اردیبهشت) در همایش پر سیمرغ (شهروند الكترونیك) گفت یكی از رنج‌های بزرگ شهرداری، ارتباط غلط و زدوبندهایی است كه در شهرداری انجام می‌شود.
قالیباف زدوبندها را رسمی دانست كه از قدیم تا به امروز در شهرداری تهران وجود داشته است.
شهردار تهران در ادامه گفت فساد اداری در تمام سازمان‌ها و نهادها ایجاد شده و شهروندان از آن رنج می‌برند. قالیباف یکی از راه حل‌های مبارزه با فساد اداری را فناوری اطلاعاتی دانست و بر این نظر بود که با استفاده از آن می‌توان بخش قابل توجهی از فسادهای اداری را از بین برد.

هفت تشکل کارگری: اجرای قانون هدفمند شدن یارانه ها متوقف شود

هفت تشکل مستقل کارگری طرح هدفمند کردن يارانه ها را عامل تباهی زندگی و معيشت ميليون ها خانواده کارگری دانسته اند.
هفت تشکل مستقل کارگری طرح هدفمند کردن يارانه ها را عامل تباهی زندگی و معيشت ميليون ها خانواده کارگری دانسته اند.
 
هفت تشکل مستقل کارگری در ايران با انتشار بیانیه ای در آستانه روز اول ماه مه، روز جهانی کارگر، خواستار توقف اجرای طرح قطع يارانه ها و تعيين دستمزدها توسط نمايندگان واقعی کارگران شدند.

اين تشکل های غير دولتی کارگری همچنين تعيين حداقل دستمزد ۳۳۰ هزار تومانی در ماه را توهينی به کارگران دانستند.

اين بیانیه از سوی سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران، اتحاديه آزاد کارگران ايران، هيئت بازگشايی سنديکای کارگران نقاش و تزئينات ساختمان و هيئت بازگشايی سنديکای فلزکار مکانيک امضا شده است.

در عين حال، کانون مدافعان حقوق کارگر، کميته پيگيری ايجاد تشکل های کارگری و کميته هماهنگی برای کمک به ايجاد تشکل های کارگری، اين قطعنامه ۱۴ ماده ای را امضا کرده اند.

اين هفت تشکل مستقل کارگری طرح هدفمند کردن يارانه ها را عامل تباهی زندگی و معيشت ميليون ها خانواده کارگری دانسته اند.

آنها در اين بیانیه نوشته اند: کارگران ايران علاوه بر محروميت از حقوق اجتماعی خود از قبيل بر پايی تشکل و اعتراضات خيابانی، هر روزه و هر لحظه در معرض شديدترين تهاجمات به زندگی و معيشت خود قرار دارند.

اين تشکل های کارگری با اشاره به برخوردهايی که حکومت با اعتراض کارگران می کند، افزوده اند: کسی حق اظهار نظر آزادانه در باره طرح هدفمند شدن يارانه ها را ندارد.

اين تشکل ها با اشاره به افزايش سرسام آور قيمت های انرژی، تعطيلی کارخانه ها، بيکار شدن رو به رشد کارگران، تغيير بيمه بيکاری به زيان کارگران و دريافت فرانشيز از آنان در بيمارستان ها و مراکز درمانی از آنان نوشته اند: کارگران علاوه بر محروميت از حقوق اجتماعی خود از قبيل بر پايی تشکل و اعتراض های خيابانی، در معرض شديدترين تهاجم ها به زندگی و معيشت خود هستند.

اين تشکل های کارگری اعلام کرده اند که به رغم فشارها، کارگران ناظر مرگ تدريجی خود و همسر و فرزندانشان نخواهند شد و در مقابل فقر و فلاکت و بی حقوقی اجتماعی تحميل شده بر خود ايستادگی خواهند کرد.

در اين بیانیه به ۱۴ درخواست نيز اشاره شده است که آزادی بی قيد و شرط برپايی تشکل های مستقل کارگری، اعتصاب، اعتراض، راهپيمايی، آزادی احزاب، تجمع و آزادی بيان و مطبوعات نخستين ماده آن است.

اين هفت تشکل مستقل کارگری ضمن درخواست برای برچيده شدن تمامی نهادهای دست ساز دولتی از محيط های کار و زندگی، تعرض به اعتراض های کارگری و مردمی را محکوم کرده اند.

لغو مجازات اعدام و آزادی فوری و بی قيد و شرط تمامی کارگران زندانی و ديگر جنبش های اجتماعی از زندان، توقف فوری پيگرد های قضايی عليه آنان و بر چيده شدن فضای امنيتی موجود از ديگر خواسته های اين تشکل های کارگری است.

سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران، اتحاديه آزاد کارگران ايران و پنج تشکل ديگر کارگری همچنين خواستار محو قراردادهای موقت و سفيد امضاء، بر چيده شدن شرکت های پيمانکاری و انعقاد قرارداد مستقيم و دسته جمعی، تامين امنيت شغلی کارگران و رعايت بالاترين استاندارد های بهداشت و ايمنی در محيط های کار و زندگی شده اند.

اين تشکل ها در عين حال، بر پرداخت حقوق معوقه کارگران و توقف اخراج کارگران تاکيد کرده و نوشته اند: تمامی کسانی که بيکار شده و يا به سن اشتغال رسيده اند، بايد تا زمان اشتغال به کار از بيمه بيکاری متناسب با يک زندگی انسانی برخوردار شوند.

لغو قوانين تبعيض آميز نسبت به زنان و تضمين برابری کامل و بی قيد و شرط حقوق زنان و مردان، برخورداری بازنشستگان از يک زندگی مرفه و بدون دغدغه اقتصادی و مخالفت با اخراج کارگران افغان از کارشان از ديگر خواسته های اين هفت تشکل کارگری است.

اين تشکل ها با تاکيد بر لغو کار کودکان و برخورداری آنها از تامين اجتماعی گسترده و کامل خواستار آن شده اند که امکانات آموزشی رفاهی و بهداشتی يکسان و رايگان جدا از موقعيت اقتصادی و اجتماعی خانوادگی، نوع جنسيت و وابستگی های ملی و ن‍‍ژادی و مذهبی بايد به رسميت شناخته شود.

اين تشکل های کارگری در بخش ديگری از قطعنامه خود با حمايت از مبارزات و اعتراض های مردمی در تمامی کشورهای خاورميانه، هر گونه سرکوب اين اعتراض ها و بند و بست دولت ها برای سمت و سو دادن به تغييرات از بالای سر مردم و دخالت در سرنوشت مردم کشورهای خاورميانه را محکوم کرده اند.

آنها همچنين از تمامی حمايت های بين المللی و مردمی از مبارزات کارگران قدردانی کرده و خواستار آن شده اند که اول ماه مه در ايران تعطيل رسمی اعلام شود و در عين حال، هر گونه ممنوعيت و محدوديت برگزاری مراسم اين روز لغو شود.
 
 

چهارشنبه، اردیبهشت ۰۷، ۱۳۹۰

حجه الاسلام اميري فر:خواستار حد زدن شرعی به علم الهدی امام جمعه مشهد شد!

 
 
 
امیری فر در مسجد سلمان فارسی نهاد ریاست جمهوری خواستار حد زدن شرعی به علم الهدی شد!
به گزارش جهان به نقل از عماریون اميري فر در مسجد سلمان فارسي نهاد رياست جمهوري بعد از نماز ظهر در توضيح حديثي از امام صادق (ع) كه «خداوند حفظ مي كند كسي كه رفيقش را حفظ كند» گفت:  * منظور حفظ آبروي مؤمن است كه از حرمت كعبه هم بالاتر است.
* ما بايد دوستانمان را حفظ كنيم.
* رهبري فرمودند كه «جذب حداكثري و دفع حداقلي» . يعني هر چه مي توانيد جذب كنيد و دفع نكنيد!
* بعضي ها متأسفانه به همه چيز ايراد مي گيرند.
* چرا آبروي يك مؤمن را مي برند؟
* الآن غيبت ها سايتي شده و در سايت ها و رسانه ها و روزنامه ها و… انجام مي دهند.
* از شرايط امام جماعت، عدالت است. حالا اگر امام جمعه يي ( آيت ا… علم الهدي) بيايد و بگويد كه فلاني(م) فاسق و فاسد و منحرف است، اين خيلي بد است. آن هم در سايت ها مي گويند.
* قرآن مي گويد كه به مشرك هم فحش ندهيد؛ چه برسد به مؤمن!
* يك مسلمان و شيعه بيايد و فحاشي كند و دوستان خود را از دست بدهد، ديگر چيزي نمي ماند!
* بعضي ها مثل مگس از بين تمام اعضاي بدن انسان ، روي زخم مي نشينند!
* بعضي از ما دنبال عيب افراد مي گرديم كه فلاني، پدر و مادر و … چه طوري هستند و به نوعي او را از حيز انتفاع ساقط مي كنيم.
* اگر بخواهيم «م» را رد صلاحيت كنيم ؛ پيغمبر خدا هم رد صلاحيت مي شود!!! چرا كه ايشان دختر ابوبكر و عمر را گرفته بود!!!
* بايد انتقاد كرد و حرف زد اما فحاشي نه.
* كساني كه خودشان را اصولگرا مي دانند ، به شخص دوم مملكت تهمت مي زنند.
* در قضيه «اطلاعات» ؛ ببينيد چه جار و جنجالي به راه انداختند!
* مگر مي شود احمدي نژاد مقابل رهبري بايستد؟ ايشان حق دارد وزيري را عزل كند؛ ولي وقتي فهميدند كه نظر رهبري اين نيست، تمكين كردند.
* بايد در حرف زدن هايمان در تريبون هاي عمومي خيلي دقت كنيم.
* در تريبون عمومي مي آيند و فحاشي مي كنند كه فلاني (م) بيّن الغي و فاسد و منحرف است. اين حرف ها «حد» دارد.
* اگر من جاي ايشان (م) بودم مي رفتم و شكايت مي كردم چرا كه بايد با يك نفر برخورد كنند كه اينطور اهانت نسبت به هر فرد نكنند.

هشدار دو انسان اولیه حامی رهبر جمهوری اسلامی ایران به دولت خرمگس سنگپامحمود احمدی نژاد

علی سعیدی (راست)، نماینده ولی فقیه در سپاه و احمد علم الهدی، امام جمعه مشهد
علی سعیدی (راست)، نماینده ولی فقیه در سپاه و احمد علم الهدی، امام جمعه مشهد
نماينده ولی فقيه در سپاه پاسداران می گويد که دولت محمود احمدی نژاد بايد مجری سياستگذاری رهبر جمهوری اسلامی باشد «و اينکه ما خودمان بخواهيم مرتبا استراتژی تعيين کنيم و موجی در جامعه راه بياندازيم وظيفه آقايان نيست.»

علی سعيدی در گفت و گو با خبرگزاری فارس  علي خامنه ای، ولی فقيه جمهوری اسلامی، را «ايدئولوگ اصلی نظام» معرفی کرده و گفته است که رييس جمهور و ارکان دولت بايد سياست های وی را اجرا کنند.

وی گفته است که «در حاکميت اسلامی، هماهنگ کننده و سياستگذار اصلی نظام طبق قانون اساسی، ولی فقيه است و تخلف از فرمان او نيز در حکم تخلف از فرمان خدا و امام زمان محسوب می شود.»

حجت الاسلام سعيدی افزوده است: «اختياراتی که فقيه جامع الشرايط دارد، از ناحيه امام زمان به او تفويض شده و از اين منظر، اختيارات ولی فقيه به اندازه امام معصوم بوده و تبعيت از او هم به همان اندازه واجب است.»

در روزهای اخير و پس از آن که گزارش هايی مبنی بر خودداری محمود احمدی نژاد، از همکاری با وزير اطلاعات منتشر شد، اصولگرايان هوادار  خامنه ای و فرماندهان سپاه حملات شديدی به رییس جمهور ایران و اطرافيان او انجام داده اند.

آقای احمدی نژاد از سوی اين طيف متهم شده که دستور رهبر ايران مبنی بر ادامه کار حيدر مصلحی در وزارت اطلاعات را ناديده گرفته و از «حکم حکومتی»  خامنه ای تبعيت نکرده است.

در همين زمينه، محمد علی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران با اشاره به وجود يک «جريان انحرافی» در ميان اصولگرايان تهديد کرد که «انقلاب بيشتر از داخل کشور تهديد می‌شود و سپاه برای دفاع از انقلاب در عرصه غير نظامی منتظر دستور نخواهد ماند.»

اصولگرايان در ماه های اخير از اطرافيان محمود احمدی نژاد در نهاد رياست جمهوری و به ويژه اسفنديار رحيم مشايی، رييس دفتر رييس جمهور، به عنوان «جريان انحرافی» نام می برند و گفته اند که اين جريان، فتنه عظيم تری از «فتنه ۸۸» را در دستور کار خود دارد.

محبوبیت منوط به تبعیت محض از رهبری

حجت الاسلام سعيدی، نماينده ولی فقيه در سپاه، مهمترين نشانه «ولايتمداری» را «تبعيت محض از رهبری» دانسته و گفته است که «اگر می خواهيم خدا و امام زمان از ما راضی باشند، بايد همين طور رفتار کرد.»

وی به طور غير مستقيم به اختلافات اخير بر سر وزير اطلاعات اشاره کرده و گفته که  خامنه ای، «بارها شده که با مسئولين مدارا کرده و دهها بار تذکر مکتوب، خصوصی و حضوری می دهند اما وقتی ببينند زمينه اصلاح فراهم نمی شود، نياز به برخورد است چرا که مصالح نظام اين طور ايجاب می کند.»

رهبر جمهوری اسلامی ايران پس از دخالت در انتصاب دوباره وزير اطلاعات، در يک سخنرانی اظهار عقيده کرد که «در ماجرای وزارت اطلاعات، از مصلحت بزرگی غفلت شده بود.»

وی گفته بود: «تا زمانی که من زنده هستم و مسئوليت دارم، نخواهم گذاشت حرکت عظيم مردم ايران به سمت آرمان‌ها، ذره‌ای منحرف شود.»

نماينده ولی فقيه در سپاه، دخالت های رهبر ايران در امور دستگاه های اصلی جمهوری اسلامی را به «نفع نظام و مردم» دانسته و گفته که اين موارد «هيچ نفعی» برای رهبری نداشته است.

وی  خامنه ای را مهمترين حامی دولت محمود احمدی نژاد معرفی کرده و به طور تلويحی به رييس جمهور اسلامی هشدار داده است، تا زمانی «محبوبيت» خواهد داشت که از رهبر ایران «تبعيت» کند.

همزمان با انتشار سخنان نماينده ولی فقيه در سپاه، سيد احمد علم الهدی، امام جمعه مشهد نيز گفته است: «چنانچه تبعيت از ولی ‌فقيه از سوی کارگزاران کشور وجود نداشته باشد، حکومت آنها نامشروع است حتی اگر تمام مردم کشور به او رای داده باشند.»

وی افزوده که «همه افراد در اين نظام ولايی اعم از وزير، نماينده مجلس، رييس قوه قضاييه و رييس ‌جمهور که می‌خواهند کارگزار کشور باشند بايد از تمام تکاليف، احکام و دستورات ولی فقيه تبعيت کنند.»

اين عضو مجلس خبرگان رهبری گفته است: «زمانی که مردم به يک رييس‌ جمهور رای می ‌دهند،‌ آراء آنها عددهای صفر است و عددی که آن صفرها را معنا دار کرده و به آن مشروعيت می ‌دهد تنفيذ ولايت و مقام معظم رهبری است.»

 علم الهدی که در سال های گذشته از مدافعان سرسخت سياست های محمود احمدی نژاد بوده است در ماه های اخير رويکرد انتقادی نسبت به دولت وی و بويژه اسفنديار رحيم مشايی اتخاذ کرده است.

جمعه، اردیبهشت ۰۲، ۱۳۹۰

سند تازه ویکی‌لیکس: «ایران در پی دستیابی به جنگ‌افزارهای شیمیایی است»

سند تازه ویکی‌لیکس: «ایران در پی دستیابی به جنگ‌افزارهای شیمیایی است»

۱۳۹۰/۰۲/۰۲
روزنامه اسرائیلی هاآرتص و وبسایت افشاگر ویکی‌لیکس در «سند» تازه‌ای مدعی شده‌اند که ایران تنها درصدد دستیابی به سلاح اتمی نیست بلکه برای دستیابی به جنگ‌افزارهای شیمیایی نیز تلاش می‌کند، و در این راستا از یاری چین برخوردار است.

هاآرتص پنجشنبه در گزارشی که آن را خبر«اختصاصی» خود از ویکی لیکس نامید، ادعا کرده است که کارخانه‌ای در نزدیکی قم، دست اندر کار بخشی از برنامه‌های تولید جنگ افزار شیمیایی در ایران است.

این امر در تلگرامی که امضای هیلاری کلینتون، وزیرخارجه آمریکا را دارد، افشا شده است.

هاآرتص با استناد به تلگرام یاد شده که از ویکی‌لیکس دریافت کرده، می‌نویسد: سخن از یادداشتی است که هیلاری کلینتون به تاریخ ۲۴ ژوییه ۲۰۰۹ برای سفارت آمریکا در پکن، پایتخت چین، فرستاده است؛ نامه‌ای که در آن، نگرانی آمریکا از اقدام یک شرکت چین بنام «زیبو چمت» در همکاری در برنامه‌های ایران در تولید سلاح کشتار همگانی، بازتاب یافته است.

خانم کلینتون در این نامه نوشته است که شرکت یاد شده چینی در کار انتقال اطلاعات و تجهیزات حیاتی برای برنامه شیمیایی ایران است درحالی که «منشور گروه استرالیا» که چین نیز عضو آن است، انتقال این دانش و تجهیزات برای ایران را منع کرده است.

«منشور گروه استرالیا» جزئیات تجهیزات و مواد ممنوعه برای تجارت را با هدف جلوگیری از کاربرد آنها در برنامه‌های تولید جنگ‌افزار کشتار همگانی کشورها، شرح داده است.

تلگرام خانم کلینتون می‌گوید که «انتقال تجهیزات از سوی شرکت چینی به ایران، توان ایران را برای تولید مستقل (مواد) مورد نیاز برای کاربرد در برنامه جنگ افزار شیمیایی این کشور، به میزان قابل ملاحظه‌ای ارتقا می‌دهد».

براساس این تلگرام، از سفارت آمریکا در چین خواسته شده است که این امر را با دولت چین در میان بگذارد و بطلبد که اقدامات قاطعی علیه این شرکت بردارد تا ارسال محموله‌ها به ایران را متوقف کند.

بر اساس این «سند»، شرکت «زیبو چمت» از آوریل ۲۰۰۷ در فهرست سیاه آمریکا قرار گرفت زیرا از همان زمان این ظن مطرح بود که تجهیزات مشابه به ایران و سوریه فروخته است.

این سند می‌گوید که در آن هنگام، دولت چین ناچار به تحقیقات درباره این شرکت شد اما در نهایت، «مجازات محدودی» علیه آن اعمال کرد، که سند ویکی لیکس به این «مجازات محدود» اشاره‌ای نکرده است.

به نوشته هاآرتص، در هر حال، «مجازات محدود» نیز کارساز نبود چرا که دو سال پیش، دوباره «بر خلاف منشور گروه استرالیا»، تجهیزات و تکنولوژی را در اختیار ایران گذاشت.

این گزارش می‌گوید که معامله بعدی شرکت چینی، با یک شرکت ایرانی به نام «آذرجم» که در پارک صنعتی «شکوهیه» در نزدیکی قم فعالیت دارد، صورت گرفته است.

هاآرتص مدعی است که «زیبو چمت» فن‌آوری و اطلاعاتی به ایران داده است که این کشور را در تولید ظرف‌های «تانکر مانند» و «رو باز« عظیمی یاری داده است که جداره آن با شیشه اندوده شده و در برابر ترکیبات تند شیمیایی، مصون و مقاوم است.

در این تانکرهای رو باز شیشه‌ای می‌توان مواد اصلی شیمیایی را در روند تولید جنگ‌افزار شیمیایی مانند گاز اعصاب نگاهداری کرد، بدون آنکه ترکیبات بسیار قوی سمی به ظرف عظیمی که این مواد در آن ریخته شده‌اند، لطمه‌ای بزند یا این مواد از آن به هوا متصاعد شود.

هاآرتص می‌گوید که  تلگرام خانم کلینتون «نشان می‌دهد در حالی که جامعه جهانی با نگرانی پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران را رصد می‌کند؛ پیشرفتی که در ماه‌های اخیر در سایه تلاطم‌های سیاسی خاورمیانه سریع‌تر نیز شده است، تهران به برنامه‌های تولید جنگ‌افزار خود ادامه می‌دهد؛ چه تسلیحات متعارف و چه جنگ‌افزارهای غیرمتعارف، از جمله سلاح شیمیایی».

هاآرتص یادآور می‌شود که ایران از اواخر دهه هشتاد میلادی، به عنوان یکی از «عبرت»های جنگ هشت ساله خود با عراق، تصمیم به تولید جنگ‌افزار شیمیایی گرفت؛ ارتش صدام حسین در آن جنگ علیه سربازان و مردم ایران جنگ افزار شیمیایی به کار برده بود و با  گذشت ۲۳ سال از پایان آن جنگ نیز هنوز هزاران رزمنده ایرانی مجروح شیمیایی در جامعه ایران زندگی می‌کنند.

هاآرتص یادآوری می‌کند که یکی از تأمین‌کنندگان بزرگ مواد برای برنامه شیمیایی ایران، شهروند اسرائیلی، ناخوم مینبر بود که در روندی طولانی در دهه نود در دادگاه اسرائیل محاکمه شد و هنوز نیز در حال گذراندن ۱۶ سال حکم حبس خود است و همه درخواست‌هایش برای آزادی زودهنگام رد شده و تنها دو سال دیگر با تکمیل دوره حبس، باید در انتظار آزادی خود باشد.
 

در باب آن «جریان انحرافی» که حکم «آقا» را بر زمین گذاشت

در باب آن «جریان انحرافی» که حکم «آقا» را بر زمین گذاشت

اعلام استعفا یا عزل وزیر اطلاعات توسط احمدی‌نژاد، مداخلهٔ خامنه‌ای برای بازگرداندن وی، نادیده گرفته شدن حکم حکومتی خامنه‌ای توسط تیم احمدی‌نژاد پس از سه روز از صدور آن، و رفت و برگشت‌ها میان دولت و منتقدان آن نقطهٔ عطفی در تنازع قدرت میان جناح‌های سیاسی اقتدارگرا و درون حکومت به شمار می‌رود.

این تحول ظرفیت آن را دارد که به روابط قدرت در رژیم واقعی (و نه حقوقی) ولایت فقیه و نهادهای تحت آن شکلی تازه ببخشد. طلایهٔ این تحول، عنوان تازهٔ دولت احمدی‌نژاد و حامیان آن است که به طور هماهنگ توسط رسانه‌های سنت‌گرایان اقتدارگرا به آن‌ها داده شده است: جریان انحرافی.

برچسبی تازه

رسانه‌های شبه‌دولتی و دولتی نزدیک به سنت‌گرایان در پی ماجراهای مربوط به استعفا و بازگشت حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات، عنوان «منحرف» را که قبلا به مشایی و تلویحا به همراهان رئیس دولت نسبت داده می‌شد آشکارا به کلیت طرفداران دولت بسط دادند و با هماهنگی قابل توجه از این عنوان برای اشاره به جریان مقابل خود استفاده کردند.

ظاهرا احمدی‌نژاد و همراهان در شش سال گذشته با بی‌توجهی به تصمیم‌گیری جمعی در میان خودی‌ها و نیز بهره‌گیری از قدرت قاهره برای حل و فصل اختلافات درونی، دشمنان بسیاری برای خود از میان هم‌پیمانانشان تراشیده‌اند.

این تحول از مدت‌ها پیش در جریان بود (با انحرافی خوانده شدن مکتب ایرانی، مستند «ظهور نزدیک است» و معرفی احمدی‌نژاد به عنوان شعیب بن صالح، همایش ایرانیان خارج از کشور، و جشن نوروزی)، اما ایستادگی حامیان دولت در برابر حکم حکومتی رهبری این فرصت را به سنت‌گرایان داد که عنوان «جریان انحرافی» را به راحتی و آشکارا به کلیت جریان حامی دولت نسبت دهند. در قاموس سنت‌گرایان مطالب فوق در تشخیص انحراف جنبهٔ فرعی و ثانوی دارند. مهم‌ترین انحراف از نظر آنان، انحراف و فاصله‌گیری از روحانیت است.

این عنوان آن چنان برای رسانه‌های سنت‌گرایان و تریبون‌های رهبری هضم و جذب شده که پایگاه‌های اینترنتی و روزنامه‌های حامی دولت را «تشکیلات رسانه‌ای جریان انحرافی» نام نهاده‌اند.

سنت‌گرایان که نقشی عمده در روی کار آمدن دولت احمدی‌نژاد داشتند پس از شکل‌گیری دولت به تدریج از آن کنار گذاشته شدند. برخی از آن‌ها تا آن حد با دولت احمدی‌نژاد مشکل داشتند که به میرحسین موسوی در شب انتخابات تبریک گفتند. اما در دوران اعتراضات سکوت پیشه کرده یا به اصلاح‌طلبان تاختند تا در فرصتی دیگر دولت احمدی‌نژاد را مورد تاخت و تاز قرار دهند. از ویژگی‌های جریان محافظه‌کار در ایران صبر پیشه کردن در برابر رقبا تا زمان قرار گرفتن در ضعیف‌ترین شرایط و سپس وارد کردن ضربات است.

از دولت امام زمان تا دولت منحرف

جریان انحرافی‌‌ همان جریانی است که خواب‌های امام زمانی روحانیت حاکم را تعبیر می‌کرد. همین جریان است که پس از شش سال و بعد از خروج بسیاری از نمایندگان جریان سنت‌گرا در دولت مانده است. «جریان انحرافی» دیگر «بخشی» از دولت نیست، بلکه چنان که از آن در رسانه‌های سنت‌گرا سخن گفته می‌شود همهٔ دولت احمدی‌نژاد است. انحرافی بودن دولت (و به نحوی آغاز بسته شدن پروندهٔ آن) تا آن حد برای منتقدان آن مفروض گرفته شده که بخشی از روحانیت‌گرایان از این که اقتدارگرایان نتوانسته‌اند جریان احمدی‌نژاد را در این کمپ نگاه دارند غبطه می‌خورند: «احمدی‌نژاد در دو انتخابات قبلی بهترین گزینه بود، اما در این که ما به وظایف خودمان برای حفظ این گزینه عمل کردیم یا نه، جای بحث دارد. شما به هر کسی که رای بدهید، باید از او مراقبت هم بکنید.» (سلیمی نمین، خبر آن‌لاین، ۳۱ فروردین ۱۳۹۰)

تصفیهٔ دائمی

انقلابیون به انقلاب دائمی باور دارند، اما در شرایطی که انقلابیون قدرت را به چنگ می‌آورند انقلاب دائمی به «تصفیهٔ دائمی» ترجمه می‌شود. نگاهی به ۳۲ سال تجربهٔ جمهوری اسلامی گواهی بر تصفیه بعد از تصفیه است. تصفیه‌شدگان به نوبت عناوینی مثل فاسد، طاغوتی، لیبرال، لائیک، مرتد، منافق، محارب، اسلام آمریکایی، منافق جدید، سکولار، جاسوس، وابسته، و جریان فتنه را دریافت کرده‌اند. در نزاع تازه، دو طرف با برچسب‌های اشرافی و انحرافی/فاسد در برابر هم قرار گرفته‌اند. دو طرف این نزاع که سه دهه به تصفیه‌های خونین اشتغال داشته‌اند ابایی از تصفیه‌های خونین تازه ندارند.

تاریخ مصرف و چالش‌هایش

آن‌ها که با زدن برچسب به مخالفان خود آن‌ها را روانهٔ زندان و قبرستان می‌کرده‌اند اکنون خود برچسبی برای حذف شدن در آیندهٔ نزدیک دریافت داشته‌اند و در واکنش به این اتفاق به مظلوم‌نمایی و به رخ کشیدن خدمات خود به نظام مشغول شده‌اند. جریان حامی دولت اکنون به خوبی می‌بیند که صرفا ابزاری برای حذف جریان اصلاح‌طلبان از حکومت بوده و تاریخ مصرف آن برای روحانیت حاکم و هواداران آن به پایان رسیده است: «برای آن‌ها احمدی‌نژاد تا وقتی خوب و مطلوب [بود] که گوش‌به‌فرمان آن‌ها و فقط رودرروی کارگزاران سابق و افسادطلب‌ها قرار بگیرد، شبانه‌روز کار کند تا آن‌ها پز اصول‌گرایی بدهند.» (دولت یار، ۳۱ فروردین ۱۳۹۰) اما این جریان با نفوذی که در مراکز قدرت یافته است برخلاف جریان اصلاح‌طلبی به آرامی و بدون مبارزهٔ جدی قدرت را ترک نخواهد کرد.

این جریان همهٔ ویژگی‌های جریان اقتدارگرا و تمامیت‌طلب روحانی (رهیافت هجومی و حذفی به مخالفان، تکیه بر اراذل و اوباش، اتکا بر قوای قهریه، آتش‌افروزی در منطقه، امتیازجویی، و تمرکز بر اسطوره‌های مذهبی) را داراست، به استثنای عدم باور به حق ابدی و ذاتی روحانیت برای حکومت.

این نزدیکی و شباهت کار طرفداران روحانیت را برای به خانه فرستادن اعضای این جریان بسیار دشوار می‌کند. از همین جهت است که دو طرف نزاع به رویارویی سهمگینی می‌اندیشند: «در فتنه بعدی شرایط بسیار غبارآلود و تشخیص حق از باطل بسیار دشوار‌تر خواهد بود و ممکن است با عده‌ای مواجه شویم که با نام قرآن و نماز و علاقه ظاهری به عدالت و مهدویت، به مبارزه با ولایت برخیزند و چه بسا منحرفان با نام صالحین رو در روی انقلاب بایستند... پیچیدگی فتنه‌های آینده و شباهت بسیار زیاد آن‌ها با جریان حق، قدرت بصیرت بسیار بیشتری می‌خواهد.» (محمدرضا نقدی، فرمانده سازمان بسیج، ایسنا، ۳۱ فروردین ۱۳۹۰)

انحرافی، اما هنوز قدرتمند

اما «جریان انحرافی» آن قدر قدرتمند است که علی خامنه‌ای را مجبور می‌کند برای ابقای مصلحی دو پیام کتبی، یکی به احمدی‌نژاد و دیگری به مصلحی، بفرستد و رسانه‌ها نیز برای عدم بهانه‌جویی «جریان انحرافی» اصل نامهٔ رهبر به مصلحی (و نه احمدی‌نژاد، بدون ذکری از رئیس دولت در متن نامه) را منتشر می‌کنند.

احمدی‌نژاد وقعی به حکم حکومتی خامنه‌ای در نامهٔ اول وی ننهاده و آن را مسکوت گذارده بود. (احمد توکلی، جهان‌نیوز، ۳۱ فروردین ۱۳۹۰؛ کیهان، ۱ اردیبهشت ۱۳۹۰) تریبون رهبری نیز برای اشارهٔ ضمنی به این نادیده گرفته شدن یا تاکید بر قدرت مطلقهٔ رهبری، پس از دو روز از صدور نامهٔ خامنه‌ای به مصلحی، آن را همراه با عکسی که خامنه‌ای و مصلحی را در کنار هم نشان می‌دهد در صفحهٔ اول به چاپ می‌رساند (کیهان، ۱ اردیبهشت ۱۳۹۰).

بنا به گزارش کیهان، تا پایان روز سوم از صدور حکم حکومتی خامنه‌ای، احمدی‌نژاد عکس‌العملی به آن نشان نداده است. به همین دلیل نیز نامهٔ دوم خامنه‌ای خطاب به مصلحی نوشته شده است. بدین ترتیب پس از نادیده گرفته شدن حکم حکومتی خامنه‌ای برای عزل مشایی از معاونت اول به مدت یک هفته در مرداد ۱۳۸۸، این دومین بار است که احمدی‌نژاد به دستور ولی فقیه بی‌توجهی می‌کند. پیش از این مقامی در جمهوری اسلامی چنین مواجهه‌ای با خامنه‌ای نداشته است.

تصویری که رسانه‌های جریان سنت‌گرا از «جریان انحرافی» به دست می‌دهند موید قدرت و بلندپروازی و جاه‌طلبی آن برای پیشروی است: «تحرکات جریان انحرافی که طبق یک برنامه هدفمند تنظیم شده و در حال اجرا می‌باشد بیش از هر چیز تغییر ساختارهای موجود را هدف خود قرار داده و در این مسیر تزریق بحران‌ها و تنش‌های موضوعی و موضعی را در دستور کار خود قرار داده است.» (جوان آن‌لاین، ۳۱ فروردین، ۱۳۹۰)

«جریان انحرافی» آن چنان قدرت مطلقهٔ ولایت فقیه را به چالش کشیده است که اعضای مجلس احساس می‌کنند نهاد رهبری تضعیف شده و باید با ارسال نامه به تقویت آن بپردازند. مشکل اصلی اعضای مجلس یا نگهبانان قدرت استبداد دینی آن است که به تبعیت رئیس دولت از رهبری اطمینان ندارند و از وی به صراحت می‌خواهند به تردید‌ها در مورد اطاعت‌پذیری خود از رهبری خاتمه دهد: «انتظار آن است که حضرت‌عالی در تبعیت از رهبر معظم انقلاب با موضع‌گیری صریح و حمایت از وزیر اطلاعات به شائبه‌سازی دشمنان خاتمه دهید.» (تابناک، ۳۱ فروردین ۱۳۹۰)

مدیران سایت‌های اینترنتی این جریان به دادگاه احضار نمی‌شوند یا سایت‌های آنان (جز چند ساعت) بسته یا فیلتر نمی‌شود، بلکه کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس آن‌ها را برای گفت‌وگو فرا می‌خواند. (مدیران سایت‌های جریان انحرافی احضار می‌شوند، الف، ۳۱ فروردین ۱۳۹۰) در سی و دو سال گذشته هیچ عضوی از «جریان‌های انحرافی» برای مذاکره به کمیسیون مجلس دعوت نشده است.

نحوهٔ رویارویی دو طرف بیانگر این نکته است که حذف «جریان انحرافی» برای طبقهٔ حاکم روحانی و همراهان‌شان علی‌رغم صف عوض کردن برخی از نیروهای نظامی و تبلیغاتی در چند ماه اخیر بسیار پرهزینه است. حذف یک گروه روشنفکر یا نویسنده و استاد دانشگاه یا تکنوکرات برای حکومت‌های استبدادی در کوتاه‌مدت چندان پرهزینه نیست، اما بیرون ریختن کسانی که در دستگاه‌های امنیتی و نظامی و انتظامی مشغول به کار هستند به این آسانی‌ نیست.
 

۳آمریکایی به صادرات بدون مجوز به ایران متهم شدند

 

۳آمریکایی به صادرات بدون مجوز به ایران متهم شدند

 

دادگستری ایالات متحده اعلام کرد که سه شهروند این کشور، از جمله دو ایرانی‌تبار، به دلیل صادرات بدون مجوز تجهیزات رایانه‌ای به ایران مورد پیگرد قانونی قرار گرفته‌اند. امارات متحده‌ی عربی راه ورود تجهیزات به ایران بوده است.

 
جی شیه، ۵۳ ساله و شرکت او در نیویورک، با ۲۷ مورد اتهام در صادرات تجهیزات کامپیوتری به ایران، بدون دریافت مجوزهای قانونی از وزارت خزانه‌داری ایالات متحده‌ی آمریکا، در فهرست کسانی قرار دارد که از آنها شکایت شده است.

نام مسعود حبیبیون، ۴۸ ساله و محسن معتمدیان، ۴۳ ساله و شرکت‌شان در کالیفرنیا نیز در این فهرست آمده است. از این دو به دلیل ۳۲ مورد اتهام در صادرات غیر قانونی، تبانی و اظهارات نادرست، به دادگاه فدرال واشنگتن شکایت شده است.

به گفته‌ی مقام‌های دادگستری آمریکا، مأموران در روند بررسی پرونده به شرکتی در دبی رسیده‌اند که میلیون‌ها دلار تجهیزات کامپیوتری را از شرکت‌های آمریکایی دریافت و به ایران صادر می‌کرده است. ظاهرا یکی از کارمندان شرکت اماراتی با مراجع قضایی ایالات متحده همکاری می‌کند.

به گفته‌ی مقام‌های آمریکایی، این شرکت در ماه به‌طور متوسط ۷۰۰ هزار دلار تجهیزات از شرکت جی شیه دریافت و به ایران صادر می‌کرده است. مأموران فدرال هم‌چنین مدارکی به‌دست آورده‌اند که بر اساس آنها شرکت این شهروند آمریکایی بیش از هزار رایانه در ماه‌های آوریل و مه سال ۲۰۱۰ برای ارسال نهایی به ایران به دبی صادر کرده است.

کارمند شرکت اماراتی در ماه فوریه‌ی گذشته (۲۰۱۱) در نیویورک با شیه ملاقات کرده است؛ ملاقاتی که در آن طرف مقابل در مورد چگونگی دستکاری مدارک برای صادرات تجهیزات به ایران توضیح داده است.

به گفته‌ی مقام‌های قضایی آمریکا، حبیبیون و معتمدیان هم در ماه در حدود ۳۰۰ هزار دلار تجهیزات رایانه‌ای به شرکت اماراتی صادر می‌کردند، با آگاهی از این‌که مقصد نهایی محموله ایران است. بر اساس اسناد دادگاه آمریکایی، حبیبیون به کارمند شرکت اماراتی هم توصیه می‌کرده که به مأموران فدرال بگوید، «من برای دیدن خانواده‌ام به ایران می‌روم، نه برای کار».

تظاهرات هزاران تن در سوريه، شليک نیروهای امنیتی به سوی معترضان

تظاهرات هزاران تن در سوريه، شليک نیروهای امنیتی به سوی معترضان

در نخستین روزهای لغو وضعیت فوق‌العاده در سوریه، خیابان‌های چندین شهر بار دیگر شاهد حضور ده‌ها هزار تن از معترضان به حکومت بود و بر اساس گزارش‌ها نيروهای امنيتی با شليک و ضرب و شتم، به مقابله با معترضان پرداختند.

به گزارش رويترز و آسوشيتدپرس، در چند شهر سوريه هزاران تن پس از برگزاری نماز جمعه به خيابان‌ها آمدند. پيشتر اعلام شده بود که پس از نماز روز جمعه، معترضان دست به تظاهرات می‌زنند و به روایت شاهدان عینی از صبح زود، حضور سنگين نيروهای امنيتی به چشم می‌خورد.

يک شاهد عينی می‌گويد در منطقه «ميدان» در دمشق، دو هزار تن از تظاهرکنندگان جمع شده بودند که نيروهای پليس آنها را متفرق کردند ولی بار ديگر معترضان گرد هم آمدند.

بر اساس گزارش‌ها تظاهرکنندگان شعارهایی با مضمون «نظام بايد سرنگون شود» و «مردم خواهان تغيير نظام هستند» سر داده‌اند.

منطقه «ميدان» محل مبارزات ضداستعماری مردم سوريه عليه حاکميت فرانسه در سال های ۱۹۲۵ و ۱۹۲۶ بوده و از اين رو، حضور معترضان در اين منطقه معنادار است.

چند هزار تن هم در کانون شروع اعتراض‌ها در سوريه، شهر درعا در جنوب اين کشور، روز جمعه به خيابان‌ها ريختند. به گفته شاهدان عينی، تظاهرکنندگان شعار «بشار اسد بايد سرنگون شود» را در خيابان‌ها فرياد می‌زدند.

اعتراض‌های سوريه در شش هفته اخير در حالی دنبال می‌شود که حاکميت سوريه در اجرای یکی از خواسته‌ای اولیه معترضان، پس از حدود ۵۰ سال قانون وضعيت اضطراری در این کشور را لغو کرد.

گزارش رويترز به نقل از شاهدان عينی حاکی است که شمار گسترده‌ای از معترضان همچنين در شهر «حما» به خيابان‌ها آمده و راهی دفتر حزب بعث شده‌اند و نيروهای نظامی نیز برای متفرق کردن مردم، به سوی آنها آتش گشوده‌اند.

يک شاهد عينی مستقر در صحنه گفته است که «دو تک‌تيرانداز روی ديوار مستقر شده و در حالی که تمام مردم غيرنظامی و غيرمسلح هستند، آنها را هدف قرار می‌دهند.»

وی همچنين گفته است که شماری از مردم زخمی شده‌اند و شايد دستکم دو تن کشته شده باشند.

معترضان به دولت سوريه خواستار اصلاحات سياسی بيشتری از جمله آزادی زندانيان سياسی و حق تأسيس احزاب مستقل هستند.

سازمان ديده‌بان حقوق بشر به تازگی با انتشار بيانيه‌ای سازمان‌های امنيتی و اطلاعاتی سوريه را به شکنجه صدها تظاهرکننده بازداشت شده در روزهای اخير متهم کرده است.

پنجشنبه، اردیبهشت ۰۱، ۱۳۹۰

آیا روش غير خشونت آميز می تواند در ايران به نتیجه برسد؟

آیا روش غير خشونت آميز می تواند در ايران به نتیجه برسد؟

شايد در کشوری مثل ايران با سابقه انقلاب خشونت آميز عليه رژيم شاه و جنگ طولانی با عراق که بيش از نيم ميليون قربانی به جا گذاشت اشتهای چندانی برای دست بردن به اسلحه و خشونت وجود نداشته باشد.
شايد در کشوری مثل ايران با سابقه انقلاب خشونت آميز عليه رژيم شاه و جنگ طولانی با عراق که بيش از نيم ميليون قربانی به جا گذاشت اشتهای چندانی برای دست بردن به اسلحه و خشونت وجود نداشته باشد.
۱۳۹۰/۰۲/۰۱
هفته نامه «فارين پاليسی» متن مصاحبه مفصلی را به چاپ رسانده که اخيرا کريم سجاد پور کارشناس امور ايران در مرکز پژوهشی «کارنگی» با «رامين جهانبگلو» از متفکران سرشناس ايرانی و از مروجان عدم خشونت و «روبرتو توسکانو» ديپلمات و نويسنده ايتاليايی و مورخ جنبش های سياسی – مدنی صلح آميز در دوران معاصر انجام داده است.

محور اصلی اين گفت و گو نگاهی به مختصات جنبش سياسی در ايران و آينده نيروهای اپوزيسيون است. کريم سجادپور در مقدمه اين مصاحبه اشاره می کند که بسياری به آينده تحولات سياسی در ايران و موفقيت جنبش دمکراسی خواهی اين کشور خوشبين هستند. اما بحث بر سر روش و راهکارهای اين مبارزه بسيار جدی است و سئوال محوری آن است که بدون توسل به روش های خشونت آميز می توان در ايران سيستم سياسی موجود را تغيير داد؟

شايد در کشوری مثل ايران با سابقه انقلاب خشونت آميز عليه رژيم شاه و جنگ طولانی با عراق که بيش از نيم ميليون قربانی به جا گذاشت اشتهای چندانی برای دست بردن به اسلحه و خشونت وجود نداشته باشد.

نمونه های اخير در کشورهای خاورميانه نيز نشان می دهد که در برخی موارد مثل مصر و يا تونس نافرمانی مدنی و پيشبرد يک جنبش سياسی ضمن پرهيز از خشونت در صورتی که از سوی جامعه بين المللی حمايت شود می تواند به پيروزی برسد.

ولی در عين حال نمونه های ديگری مثل بحرين و سوريه نشان می دهد که حکومت های خودکامه از هر ابزاری برای تداوم سرکوب خشونت آميز معترضان استفاده می کنند و در مورد ليبی شاهد هستيم که رژيم قذافی برای حفظ قدرت خود از کشتار غير نظاميان و کشاندن کشور به ورطه يک جنگ داخلی ابایی ندارد.

کريم سجاد پور در سئوال اول خود می پرسد که برخی از مردم و نيروهای اپوزسيون ايران در مورد موفقيت روش های غير خشونت آميز ترديد دارند.
جنبش غير خشونت آميز بهترين راه دستيابی به تغيير و تحولات سياسی و اجتماعی در ايران است. روش های غير خشونت آميز به نسبت مبارزه قهرآميز شانس بيشتری برای پيروزی دارند و در عين حال به نحوه موثرتری می توانند زمينه های لازم برای گذار ايران به سوی دمکراسی را فراهم کنند.

رامین جهانبگلو
رامين جهانبگلو در پاسخ به دو نکته اشاره می کند. اول اينکه روی آوردن حکومت ايران به سرکوب خشن دليل روشنی است حاکی از آنکه بازيگران عرصه های مدنی در ايران برای پايه های ايدئولوژيک اين رژيم يک خطر جدی هستند.

و نکته دوم اين است که جنبش غير خشونت آميز بهترين راه دستيابی به تغيير و تحولات سياسی و اجتماعی در ايران است. روش های غير خشونت آميز به نسبت مبارزه قهرآميز شانس بيشتری برای پيروزی دارند و در عين حال به نحوه موثرتری می توانند زمينه های لازم برای گذار ايران به سوی دمکراسی را فراهم کنند.

روبرتو توسکانو در پاسخ به اين سئوال می گويد که تحقيقات سياسی و جامعه شناسانه نشان می دهد که در طول تاريخ معاصر جهان درصد بيشتری از جنبش های غير خشونت آميز به موفقيت رسيده اند.

او به دو اصل مهم در شناخت و اعتقاد به جنبش های غير خشونت آميز اشاره می کند.

اول اينکه برخلاف نظريات برخی از مورخان علوم سياسی «جنگ و يا خشونت تداوم همان سياست قبلی نيست». جنگ و خشونت بازگشت انسان معاصر به دوران بربريت است. درست است که خشونت هنوز هم وجود دارد ولی هيچگاه نبايد آن را در کنار راه حل های غير خشونت آميز قرار داده و يا آن دو را با هم مقايسه و برآورد کرد.

نکته دوم اين است که برخلاف اعتقاد رايج در ميان برخی، «هيچ گاه هدف وسيله را توجيه نمی کند»

در حقيقت انسان معاصر بايد درست خلاف اين نظر بيانديشد و بگويد «روش هايی که به کار گرفته می شوند صلاحيت و حقانيت هدف را برملا می کند.» و در نهايت بايد اشاره کرد که يک جنبش خشونت طلب هيچ گاه نمی توانست ميليون ها معترض ايرانی را پس از انتخابات به خيابان ها بياورد.

تاريخ يک درس مهم به ما می دهد و آن اين است که پرهيز از خشونت هميشه ائتلاف و همکاری و بسيج گسترده مردم را ساده تر می کند در حالی که دست بردن به خشونت بدون شک به تجزيه و اختلاف منجر می شود.

کريم سجاد پور در ادامه اين مصاحبه که می پرسد مرز بين عدم خشونت و دفاع از خود چيست؟

رامين جهانبگلو می گويد که پذيرش تداوم سرکوب و خشونت و انجام ندادن کاری برای تغيير اين شرايط يک جرم است اما فلسفه دفاع از خود در چهارچوب عدم خشونت به اين معنا است که از جان افراد به شکلی دفاع شود که خشونت و قتل و قاتلين ديگری توليد نکند.
تاريخ يک درس مهم به ما می دهد و آن اين است که پرهيز از خشونت هميشه ائتلاف و همکاری و بسيج گسترده مردم را ساده تر می کند در حالی که دست بردن به خشونت بدون شک به تجزيه و اختلاف منجر می شود.

روبرتو توسکانو
در شرايط مشخص ايران ما شاهد بوديم که تظاهر کنندگان نه تنها از روش های مشابه پليس و ماموران بسيج استفاده نکردند بلکه حتی در مواردی از جان اين افراد در برابر حملات خشمگينانه و انتقام جويانه ديگران دفاع کردند.

روبرتو توسکانو می گويد خيلی خلاصه می توان چنين گفت که سپر يک ابزار دفاع از خود است ولی شمشير حتی اگر در برابر يک مهاجم سرکوبگر به کاربرده شود دفاع از خود نيست. البته بايد تاکيد کرد که توسل به روش های غير خشونت آميز به معنای دست زدن به خودکشی نيست. پرهيز از صدمه زدن به دشمن به اين معنا نيست که نبايد از امنيت خود محافظت کرد.

در مورد ايران به خوبی می توان ديد که مردم اين کشور با توجه به تجارب دوران انقلاب و تلفات دوران جنگ تمايلی به بروز خشونت و کشتار ندارند. ولی نبايد فراموش کرد که دفاع از خود در چهارچوب روش های غيرخشونت آميز کار ساده ای نيست و مستلزم اعتقاد و وفاداری عميق به يک چنين منشی است. به همين خاطرهميشه اين احتمال وجود دارد که در صورت تداوم و تشديد سرکوب بخش هايی از مردم و يا اپوزيسيون به خشونت روی آورند.

کريم سجادپور سپس می پرسد که کداميک از روندهای انتقال آرام به دمکراسی در کشورهای جهان می تواند برای مبارزات مردم و اپوزسيون ايران الهام بخش و يا يک الگوی مناسب باشد؟

رامين جهانبگلو با اشاره به قيام های اخير در کشورهايی نظير مصر و تونس به خاطر خصلت عدم خشونت، نقش فعال جوانان واستفاده فعال از شبکه های ارتباطی مدرن، آنها را با مبارزات «جنبش سبز» ايران شبيه می داند و در عين حال با اشاره به جنبش های دمکراسی خواهی کشورهای اروپای شرقی می گويد تشابه مورد ايران با اين کشورها در اين است که در تمامی موارد عنصر حقوق شهروندان و فعاليت نهادهای مدنی بسيار مهم بود.

تاکيد بر حقوق شهروندی، آزادی بيان و انتخابات سياسی و پاسخگو بودن نهادهای حکومتی نشان می دهد که جنبش مدنی در ايران بسيار نيرومند است.

روبرتو توسکانو تاکيد می کند که نبايد به فکر مدل سازی و نمونه برداری از تجارب کشورهای ديگر بود. اما می توان گفت که از نظر نقش روشنفکران می توان مورد ايران را با جنبش های دمکراسی خواهی اروپای شرقی مقايسه کرد.

نکته ديگر در مورد ايران اين است که سياست مهار و تضعيف حکومت ايران توسط جامعه بين المللی می تواند نتيجه بدهد ولی تهاجم نظامی خارجی همانطور که در مورد حمله عراق به ايران نشان داد موجب گسترش تسلط رژيم بر جنبه های مختلف زندگی مردم خواهد شد.

نمونه ديگری که می توان به آن اشاره کرد دوران انتقال به دمکراسی در اسپانيای پس از مرگ ژنرال فرانکو است. به اين معنا که اگر ملتی خواستار اصلاحات است بايد بتواند معقول ترين و ميانه روترين عناصر و عوامل از درون يک رژيم خودکامه را به سوی خود جلب کند. در مورد اسپانيا آدولفو سوارز، در مورد اتحاد شوروی ميخائيل گورباچوف اين وظيفه را انجام دادند و در مورد ايران نيز افرادی مثل موسوی و کروبی ممکن است بتوانند چنين نقشی را ايفا کنند.

در سئوال بعدی، کريم سجادپور در مورد نقاط قوت و نقاط ضعف اصلی جنبش اپوزسيون ايرانی می پرسد. رامين جهانبگلو می گويد که بزرگترين نقطه قوت اپوزسيون ايرانی سرمايه معنوی آن است. اپوزسيون ايرانی در طول يک قرن گذشته هيچ گاه از نظر مادی يا نظامی بر حکومت برتری نداشته و به همين خاطر سرمايه يا توانايی معنوی آن بسيار مهم است.

امروزه جنبش اعتراضی ايران به خاطر انتخاب روش های غير خشونت آميز و به خصوص راهکار نافرمانی مدنی توانايی فراوانی دارد ولی برای تقويت اين جنبش جامعه مدنی ايران بايد متحد و يکپارچه تر شود.

روبرتو توسکانو ضمن مقايسه جنبش های ايران و مصر تاکيد می کند که «جنبش سبز» ايران بر خلاف مصر فقط با يک ديکتاتور در راس حکومت مواجه نيست چون رژيم ايران يک مجموعه گسترده از نهادها و مراکز قدرت و دستگاه های نظامی و امنيتی گوناگون است.

مسئله ديگر اين است که اعتراض به نتايج انتخابات يک خواست فراگير ولی بسيار ساده و مشخص بود و شايد تمام نارضايتی ها و مشکلات مردم ايران را در بر نمی گرفت. بنابراين جنبش سياسی ايران هنوز بايد در مورد مشخص کردن مطالبات و بسيج مردم برای دفاع از اين خواسته ها فعاليت کند. و عامل ديگر نقش ارتش يا نيروهای مسلح است.

در مورد مصر ارتش به نوعی استقلال خود را حفظ کرد در صورتی که در مورد ايران سپاه پاسداران هر روز بيش از گذشته به يک بخش بسيار مهم و درهم تنيده ای از حکومت اسلامی بدل می شود.

در پايان اين گفت و گو، رامين جهانبگلو و روبرتو توسکانو در مورد نقش حمايت خارجی از جنبش اعتراضی ايران يادآوری می کنند که تاريخ تحولات سياسی و گذار کشورها به سوی دمکراسی نشان می دهد که يک چنين تحولی را نمی توان از خارج وارد کرد.

جنبش های مدنی – سياسی غير خشونت آميز بيش از هر نوع ديگر از مبارزات سياسی به مردم و فعالان جامعه مدنی خود تکيه دارند.

به اعتقاد اين دو کارشناس، مهم ترين و موثرترين کاری که کشورهای ديگر و جامعه بين المللی می توانند انجام دهند اعمال فشار به حکومت ايران برای پذيرش اصلاحات، تحريم حکومت و دفاع فعال از حقوق بشر در ايران است.