چه شد و چه خواهد شد؟ ۲۰ گزاره اقلیمی در باره سیلاب ایران
در ملغمهای از حواشی سیاسی، رسانهای، اجتماعی و گاه
فرهنگی و اقتصادی متن اصلی ماجرای سیلهای اخیر، یعنی ماهیت آن به عنوان یک
پدیده اقلیمی مورد غفلت قرار گرفته است.
۱- سیل گلستان یک سختار (اکستریم) اقلیمی است. یعنی پدیدهای غیر نرمال و اتفاقی است. از آن جهت که نشانهای از تکرار منظم و دورهای وقوع آن وجود ندارد. یک بار در سال ۱۳۳۶ بارشی نزدیک به این مقدار در منطقه رخ داده. در دورههای تاریخی البته نشانههای وقوع سیلهای شدید در منطقه وجود دارد. اما آنچه که رسما در دوره مدرن روی کاغذ ثبت شده سیل اخیر را یک رخداد بیهمتا نشان میدهد.
۲- سیل جنوب غرب نیز از نظر حجم بارش یک سختار است. با وجود این، ماه پیش خوزستان و لرستان بارشی بیش از این نیز را تجربه کرده بودند. آن بارش در همه دوران ثبت رکوردهای اقلیمی ایران بیهمتا بود.
۳- سه اکستریم اقلیمی در دو نقطه با فاصله تقریبا هزاروپانصد کیلومتر از یکدیگر در ایران. سیلهایی که دوره برگشت آنها میتواند هفتاد ساله و بیشتر باشد در یک ماه در یک نقطه (جنوب غرب) و همزمان در شمال شرق رخ دادهاند.
۴- آیا اینطور سیلهای غیرنرمال میتوانند نشانه تغییر اقلیم باشند؟ هیچ رخداد منفردی نمیتواند نشانه تغییر اقلیم باشد. اما تکرار وقوع رخدادهای غیر نرمال میتواند فرض تغییر اقلیم را تقویت کند. مضاف بر آنکه اساسا افزایش تعداد، شدت، مدت و وسعت اکستریمهای اقلیمی خود یکی از مهمترین پیامدهای تغییر اقلیم است. به هر رو، مدعیان تغییر اقلیم در ایران میتوانند اینگونه رخدادهای غیر نرمال را مبنای صحت فرض خود قرار دهند. اگرچه هنوز باید محتاطانه در این باره صحبت کرد.
۵- بعد از دو دهه خشکسالی، چنین بارشهای سیلابی فراتر از نرمال میتوانند نشانه فرارسیدن دوره ترسالی باشند؟ هیچ رخداد منفرد اقلیمی و همچنین هیچ بیلان بارش سالانه نشانه آغاز یا پایان هیچ دوران اقلیمی نیست. با یک یا دو سال بارش یا عدم بارش هرگز نمیتوان گفت دورانی آغاز شده یا پایان یافته است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر