جزئیات تازه از «نحوه مرگ» هاله سحابی در مراسم خاکسپاری پدرش
«حتی اجازه ندادند که پيکر مهندس سحابی ۱۰ قدم هم تشييع شود. ماموران امنيتی تمام شب را در خانه مانده بودند و هاله از ترس ربودن پيکر پدرش تا صبح بيدار مانده بود و قرآن می خواند. ماموران امنيتی قرار گذاشته بودند که تا سر کوچه گلستان، پيکر آقای سحابی تشييع شود اما صبح آمبولانس را آورده بودند درست جلوی در.»
اينها سخنان يک شاهد عينی است که لحظات پيش از مرگ هاله سحابی را در کنار او بود. وی که به دلایل امنیتی نخواست نامش فاش شود به رادیو فردا گفت: «در تمام عمرم اين همه نيروی امنيتی و نوپو را يک جا نديده بودم. من، هاله و چند زن ديگر جلو راه می رفتيم تا راه برای جسد باز شود. يک باره يک نيروی امنيتی به سمت هاله آمد که عکس پدرش را در دست داشت. عکس را از دست هاله کشيد. فرياد کشيدم که : صاحب عزاست، چکارش داری؟ که هاله بر روی زمين افتاد.»
اين شاهد عينی ادامه داد: «فکر می کردند صحنه سازی است. فرياد می کشيدند و لگد می زدند تا از جا بلند شويم و بلندش کنيم. به صورتش ضربه زديم، آب بر سر و صورتش پاشيديم، پزشکانی که در محل بودند تنفس مصنوعی دادند اما هاله به هوش نيامد، نفس نمی کشيد.»
آن گونه که شاهدان عينی کوچه گلستان در لواسان خبر می دهند، نيروهای امنيتی در اقدامی شتابزده، بدن نيمه جان هاله سحابی را در اتومبيلی انداختند و همراه همسرش به درمانگاه بردند و پيکر عزت الله سحابی را در آمبولانسی گذاشتند و به بهشت فاطميه انتقال دادند.
نزديکان به خانواده عزت الله سحابی به راديو فردا خبر دادند زمانی که آنها به بهشت فاطميه رسيدند، پشت درهای بسته ماندند تا خاکسپاری تمام شد. در حالی که احمد منتظری برای خواندن نماز ميت بر عزت الله سحابی، آماده شده بود، روحانی ناشناسی که از صبح در محل حاضر بود، نماز را اقامه کرد و پيکر مرحوم سحابی به خاک سپرده شد.
محمد جواد اکبرين، دين پژوه ساکن پاريس در مورد هراس ماموران امنيتی از اقامه نماز بر جسد عزت الله سحابی می گويد: « از نخستين بار که در اسلام موضوع نماز جماعت مطرح شد، حکمت جماعت، متحد شدن مسلمانان در قالب ارتباط با خداوند بود. جماعت در فرهنگ سياسی اسلام يک اصل برای اتحاد مسلمانان بود، وقتی حکومت مستبد، به هر بهانه ای مقابل جماعت می ايستد، دقيقا در برابر حکمت «جماعت» ايستاده است. هر حرکت جمعی متحد، به هدف انتقاد از جريان اقتدار گرا که صورت بگيرد مورد اعتراض آنها است و خطرناک تر برای آنها اين است که اين حرکت نسبتی با اسلاميت و معنويت داشته باشد.»
ساعاتی پس از به خاکسپاری پيکر عزت الله سحابی، پيکر دخترش هاله سحابی که در اثر ايست قلبی جان باخته بود به منزلش در خيابان گيشا در تهران منتقل شد.
آنگونه که وابستگان خانواده سحابی خبر می دهند، هنوز زمان تشييع و دفن پيکر هاله سحابی، ۵۷ ساله، قرآن پژوه و فعال مسائل زنان تعيين نشده است.
هاله سحابی در پی بيماری پدرش توانسته بود از زندان به مرخصی بيايد تا ساعات آخر را در کنار پدرش بگذراند. آن گونه که نزديکان وی می گويند قرار بود که روز پنج شنبه بعد از ظهر در مسجد الجواد خيابان سهرودی مراسم يادبود مهندس سحابی برگزار شود و بدين ترتيب معلوم نيست که ماموران امنيتی اجازه برگزاری مراسم تشييع پيکر هاله را بدهند يا نه.
اما چرا ماموران امنيتی حمهوری اسلامی حتی از تشييع جنازه، خاکسپاری و برگزاری مراسم يادبود برای خانواده سحابی هم ابا دارند؟
مرتضی کاظميان، فعال ملی مذهبی پاسخ می دهد: « با توجه به وضعيت جنبش سبز و فضای انتقادی حاکم بر ايران، ترديد نبايد داشت حاکميتی که خود را فاقد مشروعيت می داند و اقتدارش مبتنی بر سلاح و سرکوب و خشونت است، تلاش کند تا مانع از شکل گيری هر گونه تجمع و بروز و ظهور اعتراضی شود.»
مرتضی کاظميان جان باختن خانم هاله سحابی را يکی از ناگوارترين و تلخ ترين حوادث سال های اخير می داند و اين سوال را مطرح می کند که « مشخص نيست چه کسی مسئول خون های بيگناهی است که در ايران بر زمين ريخته می شود؟»
رسانه های نزديک به جمهوری اسلامی در تهران علت مرگ هاله سحابی را «شوک حاصل از مرگ پدر و گريه بی امان» اعلام کرده اند. در همین حال، مدیرکل امنیتی- انتظامی وزارت کشور جمهوری اسلامی در تازه ترین اظهار نظر خود دلیل مرگ خانم هاله سحابی را ناشی از «فوت پدر و گرمای هوا» اعلام کرده است.
علیرضا جانه به خبرگزاری ایسنا گفته است: «خانم هاله سحابی بیماری قلبی داشتند. مدارک پزشکی وی نیز موجود است. فوت پدر و گرمای هوا مزید بر علت و منجر به فوت ایشان شد.»
وی هر گونه درگیری نیروهای امنیتی و انتظامی به هاله سحابی را رد کرده و گفته است: «خانواده ایشان همکاری خوبی با ما داشته اند. ما نیز در بحث مراسم تدفین به خانواده ایشان کمک کردیم.»
اينها سخنان يک شاهد عينی است که لحظات پيش از مرگ هاله سحابی را در کنار او بود. وی که به دلایل امنیتی نخواست نامش فاش شود به رادیو فردا گفت: «در تمام عمرم اين همه نيروی امنيتی و نوپو را يک جا نديده بودم. من، هاله و چند زن ديگر جلو راه می رفتيم تا راه برای جسد باز شود. يک باره يک نيروی امنيتی به سمت هاله آمد که عکس پدرش را در دست داشت. عکس را از دست هاله کشيد. فرياد کشيدم که : صاحب عزاست، چکارش داری؟ که هاله بر روی زمين افتاد.»
اين شاهد عينی ادامه داد: «فکر می کردند صحنه سازی است. فرياد می کشيدند و لگد می زدند تا از جا بلند شويم و بلندش کنيم. به صورتش ضربه زديم، آب بر سر و صورتش پاشيديم، پزشکانی که در محل بودند تنفس مصنوعی دادند اما هاله به هوش نيامد، نفس نمی کشيد.»
آن گونه که شاهدان عينی کوچه گلستان در لواسان خبر می دهند، نيروهای امنيتی در اقدامی شتابزده، بدن نيمه جان هاله سحابی را در اتومبيلی انداختند و همراه همسرش به درمانگاه بردند و پيکر عزت الله سحابی را در آمبولانسی گذاشتند و به بهشت فاطميه انتقال دادند.
نزديکان به خانواده عزت الله سحابی به راديو فردا خبر دادند زمانی که آنها به بهشت فاطميه رسيدند، پشت درهای بسته ماندند تا خاکسپاری تمام شد. در حالی که احمد منتظری برای خواندن نماز ميت بر عزت الله سحابی، آماده شده بود، روحانی ناشناسی که از صبح در محل حاضر بود، نماز را اقامه کرد و پيکر مرحوم سحابی به خاک سپرده شد.
محمد جواد اکبرين، دين پژوه ساکن پاريس در مورد هراس ماموران امنيتی از اقامه نماز بر جسد عزت الله سحابی می گويد: « از نخستين بار که در اسلام موضوع نماز جماعت مطرح شد، حکمت جماعت، متحد شدن مسلمانان در قالب ارتباط با خداوند بود. جماعت در فرهنگ سياسی اسلام يک اصل برای اتحاد مسلمانان بود، وقتی حکومت مستبد، به هر بهانه ای مقابل جماعت می ايستد، دقيقا در برابر حکمت «جماعت» ايستاده است. هر حرکت جمعی متحد، به هدف انتقاد از جريان اقتدار گرا که صورت بگيرد مورد اعتراض آنها است و خطرناک تر برای آنها اين است که اين حرکت نسبتی با اسلاميت و معنويت داشته باشد.»
ساعاتی پس از به خاکسپاری پيکر عزت الله سحابی، پيکر دخترش هاله سحابی که در اثر ايست قلبی جان باخته بود به منزلش در خيابان گيشا در تهران منتقل شد.
آنگونه که وابستگان خانواده سحابی خبر می دهند، هنوز زمان تشييع و دفن پيکر هاله سحابی، ۵۷ ساله، قرآن پژوه و فعال مسائل زنان تعيين نشده است.
هاله سحابی در پی بيماری پدرش توانسته بود از زندان به مرخصی بيايد تا ساعات آخر را در کنار پدرش بگذراند. آن گونه که نزديکان وی می گويند قرار بود که روز پنج شنبه بعد از ظهر در مسجد الجواد خيابان سهرودی مراسم يادبود مهندس سحابی برگزار شود و بدين ترتيب معلوم نيست که ماموران امنيتی اجازه برگزاری مراسم تشييع پيکر هاله را بدهند يا نه.
اما چرا ماموران امنيتی حمهوری اسلامی حتی از تشييع جنازه، خاکسپاری و برگزاری مراسم يادبود برای خانواده سحابی هم ابا دارند؟
مرتضی کاظميان، فعال ملی مذهبی پاسخ می دهد: « با توجه به وضعيت جنبش سبز و فضای انتقادی حاکم بر ايران، ترديد نبايد داشت حاکميتی که خود را فاقد مشروعيت می داند و اقتدارش مبتنی بر سلاح و سرکوب و خشونت است، تلاش کند تا مانع از شکل گيری هر گونه تجمع و بروز و ظهور اعتراضی شود.»
مرتضی کاظميان جان باختن خانم هاله سحابی را يکی از ناگوارترين و تلخ ترين حوادث سال های اخير می داند و اين سوال را مطرح می کند که « مشخص نيست چه کسی مسئول خون های بيگناهی است که در ايران بر زمين ريخته می شود؟»
رسانه های نزديک به جمهوری اسلامی در تهران علت مرگ هاله سحابی را «شوک حاصل از مرگ پدر و گريه بی امان» اعلام کرده اند. در همین حال، مدیرکل امنیتی- انتظامی وزارت کشور جمهوری اسلامی در تازه ترین اظهار نظر خود دلیل مرگ خانم هاله سحابی را ناشی از «فوت پدر و گرمای هوا» اعلام کرده است.
علیرضا جانه به خبرگزاری ایسنا گفته است: «خانم هاله سحابی بیماری قلبی داشتند. مدارک پزشکی وی نیز موجود است. فوت پدر و گرمای هوا مزید بر علت و منجر به فوت ایشان شد.»
وی هر گونه درگیری نیروهای امنیتی و انتظامی به هاله سحابی را رد کرده و گفته است: «خانواده ایشان همکاری خوبی با ما داشته اند. ما نیز در بحث مراسم تدفین به خانواده ایشان کمک کردیم.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر