ادامه واکنشها به خودکشی پرستو بخشی؛ دکتر بصیرنیا: کادر درمان در سالیان قبل فرصت تخلیه فشار روانی نداشت
هشدار: حاوی محتوای مربوط به خودکشی
هیچچیز مهمتر از جان آدمی نیست. اگر به خودکشی فکر میکنید، برای کمکگرفتن با این شمارههای ویژه تماس بگیرید:
در ایران: اورژانس اجتماعی ۱۲۳، صدای مشاور ۱۴۸۰ یا اورژانس روانپزشکی تهران ۴۴۵۰۸۲۰۰
در آمریکا: مرکز پیشگیری از خودکشی ۱۸۰۰۲۷۳۸۲۵۵، یا خط ملی پیشگیری از بحران و خودکشی ۹۸۸
در پی انتشار خبر خودکشی پرستو بخشی، متخصص جوان قلب در بیمارستانی در شهر دلفان، توجهها بار دیگر به موضوع افزایش آمار خودکشی میان اعضای کادر درمان ایران به ویژه رزیدنتها جلب شد.
بیتوجهی وزارت بهداشت به درخواست جابجایی محل طرح دکتر پرستو بخشی و بیتوجهی به یادداشت روانپزشکش که به دلیل افسردگی و اضطراب شدید استراحت در منزل را به او توصیه کرده بود و رد تمامی این موارد توسط مقامات بهداشتی کشور، واکنش گسترده جامعه پزشکی و روانپزشکی در داخل و خارج از ایران را برانگیخت.
محمدرضا ظفرقندی، دبیرکل جامعه پزشکی، در شبکه «ایکس» نوشت: «بیتوجهی مسئولین به شرایط و مقررات تحمیلی و طاقت فرسای موجود، علت عمده افزایش ناامیدی، خودکشی ومهاجرت عزیزان جامعه پزشکی ایران است.»
دکتر آناهیتا بصیرنیا، روانپزشک و از اعضای «بنیاد کیان» در گفتگو با صدای آمریکا به فشار مضاعف بر روی کادر درمان در دو سال اخیر اشاره کرد و گفت: «در این مدت، اکثر اعضای کادر درمان ایران در کنار مردم و بخشی از مردم بودهاند و این موضوع به خصوص به دنبال خیزش مهسا فرصت پیدا کرد تا به وضوع در جامعه نمایان شود. علاوه بر این، آنها برای درمان آسیبدیدهها به یاری مردم شتافتند و در این راه تا پای جان ایستادگی کردند.»
بنیاد کیان با آغاز اعتراضات سراسری در ایران توسط گروهی از متخصصان در حوزههای گوناگون پزشکی و روانپزشکی درخارج ایران راهاندازی شد. این سازمان به افراد آسیبدیده آزاد شده از زندان و خانوادههایشان کمک میکند و به ایرانیانی که در این مدت با چالشهای روانی و جسمانی گوناگون روبرو شدهاند، خدمات مجازی در فضایی امن ارائه میدهد.
دکتر بصیرنیا با توجه به تجربه ارائه مشاوره به اعضای کادر درمان ایران از طریق بنیاد کیان گفت که بسیاری از اعضای کادر درمان در پی کمک به افرادی که آسیب دیده بودند، به میزان زیادی در جریان اتفاقات دشواری که برای افراد مختلف افتاد، قرار گرفتند و در بسیاری از موارد، خودشان فرصت اینکه فشار روانی خود را تخلیه کنند، پیدا نکردند.
او افزود: «نکتهای که معمولا فراموش میشود، حمایت روانی و عاطفی است که کادر درمان برای رویارویی با انواع فشارها و احساساتی که تجربه میکند، به آن نیاز دارد.»
وی گفت: گاه ممکن است آنها احساس گناه کنند از اینکه بخواهند به فکر سلامت خودشان نیز باشند. در حالی که باید توجه داشت فردی که مضطراب، افسرده، ناامید، خشمگین، و خسته است، نمیتواند به بهترین نحو به دیگران کمک کند.
سالهای طولانی تحصیل و ناتوانی در داشتن درآمد مستقل در تمام این سالها که گاهی به بیش از ۱۵ سال میرسد، در کنار فشار کار، ساعتهای متمادی فعالیت در بیمارستانها، و شرایط نامساعد کاری، از جمله دلایلی هستند که به گفته این روانپزشک، فشار بر پزشکان و کادر درمان جوان را چند برابر کرده است.
دکتر آناهیتا بصیرنیا میگوید بسیاری از کشورها به دنبال مشاهده اثرات منفی خستگی شغلی میان کادر درمان، سیاستهایی در پیش گرفتند تا با اقداماتی مانند محدود کردن ساعات کاری و فراهم کردن حمایتهای مختلف در زمان تحصیل، از این اثرات منفی پیشگیری کنند.
یکی دیگر از دلایل افزایش فشار بر کادر درمان جوان ایران، نبود آیندهای روشن و نرسیدن به هدفی است که آنها سالها برایش درس خوانده و تلاش کردهاند.
پیشتر، دکتر آرش اعلایی که او نیز از طریق فعالیت گروه «مهسا مدیکال» از نزدیک با مشکلات و دغدغههای چند سال اخیر میان اعضای کادر درمان ایران آشنا شده است، به صدای آمریکا گفت که این افراد پس از مدتی فعالیت متوجه میشوند تبدیل به ماشینی شدهاند که برای بیمار دارو مینویسند و میبینند که افراد جامعه، به دلایل متعدد از جمله مشکلات اقتصادی و محدودیتهای تحمیلشده از سوی حکومت، قادر به «بهزیستی» نیستند و مشکلات آنها نیز به بار افراد فعال در حوزه سلامت اضافه میشود.
دکتر آناهیتا بصیرنیا نیز بر مسیر دشواری که فعالان جوان حوزه سلامت در ایران میپیمایند، اشاره کرد.
او گفت: «این جوانان پس از عبور از سد کنکور با رتبه بسیار بالا، باید به مدت ۷ تا ۸ سال که در مجموع حدود دو برابر بسیاری از دیگر مشاغل است، درس بخوانند. پس از آن، مجبور به کار در مناطق محروم شده و از خانواده و دوستان خود دور میشوند، در حالیکه همزمان لازم است خود را برای امتحان جامع ورودی دوره تخصص آماده کنند.»
دکتر بصیرنیا اضافه کرد: آنها «در صورت موفقیت در این آزمون، به مدت حدود ۴ سال دوباره درس و تحصیل، همزمان با کشیکهای متعدد و در عین حال درآمد بسیار کم خواهند داشت و پس از پایان تخصص دوباره مجبور به گذراندن دوره طرح در مناطق دوردست هستند.»
انجمن پزشکی دانشگاه تهران تحقیقی انجام داده است که نشان میدهد در یک جامعه رزیدنتی ۲۰۴ نفره، بیش از ۹۳ درصد آنها، یعنی ۱۸۸ تن، دچار «فرسودگی شغلی» شده بودند و فکر خودکشی را در سر میپروراندند.
روزنامه «اعتماد» در گزارشی در ۲۷ دی سال گذشته به نقل از بابک شکارچی، معاون آموزشی و پژوهشی سازمان نظام پزشکی، نوشت که طی ۱۰ ماه در همان سال، ۱۶ دستیار پزشک «خودکشی» کردند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر