پنجشنبه، مهر ۰۴، ۱۳۹۸

«مخالفت زنان با تبعیض زیر پوست جامعه ایران رو به رشد است»

«مخالفت زنان با تبعیض زیر پوست جامعه ایران رو به رشد است»

بیش از ۲۰۰ تن از فعالان زنان و دیگر عرصه‌های مدنی در بیانیه‌ای به "سرکوب و ریاکاری" مسئولان جمهوری اسلامی در مقابله با حرکت‌های بطنی جامعه پرداخته و از حرکات اعتراضی زنان و دیگر فعالان مدنی و سیاسی حمایت کرده‌اند.
عنوان بیانیه‌ای که بیش از ۲۰۰ فعال مدنی و سیاسی و فرهنگی ایرانی امضا کرده‌اند "علیه جنایت و سرکوب حکومتی در ایران همصدا شویم!" است. آغازگر بیانیه موضوع مرگ سحر خدایاری، "دختر آبی" است که پس از مواجهه با قهر قوه قضائيه به خاطر آنکه در برابر ممنوعیت زنان از ورود به استادیوم ورزشی ایستادگی کرده بود، دست به خودسوزی زد. در بیانیه آمده که مرگ سحر خدایاری زخمی کهنه را گشوده که از جمله عبارت است از "دستگیری‌ها و احکام بسیار سنگین، اعمال شکنجه و مجبور کردن به اعتراف‌های غریب، مجازات شلاق و تعیین وثیقه‌های سنگین برای فعالان مدنی، کارگران و معلمان، بستن انجمن‌ها و یورش به گردهمایی‌ها".
نویسندگان بیانیه در ادامه به "ابعاد هولناک سرکوب و ارعاب از یک سو و  ریا و فریبکاری" در جمهوری اسلامی از سوی دیگر پرداخته‌اند.
در بیانیه عدم هر گونه اعتماد به ابراهیم رئیسی، رئيس قوه قضائيه کنونی که یکی از اعضای هیئت مرگ کشتار تابستان ۶۷ بوده، به بیان درآمده و گفته شده که او حالا در لوای "مبارزه با فساد" وارد صحنه شده و حرف از "تجدید نظر و رسیدگی منصفانه در برخی از پرونده‌های اخیر" می‌زند. اشاره بیانیه به موردی است که ابراهیم رئيسی در تاریخ ۱۷ شهریور پس از افزایش انتقادها به احکام در مجموع ۱۱۰ سال زندان برای چند فعال مدنی و کارگری دستور به تجدید نظر در احکام صادره در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب را داد.
در بیانیه یادآوری شده که ابراهیم رئیسی سال‌ها در دستگاه قضایی و ده سال معاون رئیس آن بود و در نتیجه در فسادی که می‌خواهد با آن مبارزه کند خود سهیم بوده است.
امضاکنندگان بیانیه می‌گویند: «شریک‌های دیروز یک‌شبه رقیب هم شده‌اند. در کشاکش قدرت به هم اتهام می‌زنند، یکدیگر را به زیر می‌کشند تا از مسئولیت بحران تبری جویند. بازی "خودسر" را از سر گرفته‌اند تا دوباره با صحنه‌سازی و نیرنگ، سرکوب و فساد ساختاری در نظام حکومتی را با "تندروی"، "انحراف" و "سوءاستفاده فردی" لاپوشانی کنند.»
به گفته آنان واکنش‌های گوناگونی که از سوی مسئولان جمهوری اسلامی به خودسوزی سحر خدایاری نشان داده شد نمونه "نمایش بی‌شرمانه‌ای" است که مردم را به تماشای آن واداشته‌اند. از یک سو خانواده سحر خدایاری را تهدید می‌کنند و از سوی دیگر "در لباس حق‌خواهی وارد صحنه می‌شوند".
به نظر نویسندگان بیانیه نمایشی که برای مردم اجرا می‌کنند به قصد منحرف کردن نگاه آنها از واقعیتی است که در بطن جامعه ایران جاری است و آن فراگیر شدن نارضایتی‌ها و اعتراض‌هاست و مقابله با سرکوب زنان و زیر سوال بردن تبعیض جنسی و حضور یافتن در عرصه‌های ممنوع اعلام شده، خواست تغییر قانون و نافرمانی مدنی و به چالش کشیدن ساختار قدرت سیاسی و فرهنگی.
در بیانیه بیش از هر چیز بر حرکت‌های اعتراضی زنان دست گذاشته شده و اینکه آنها در صف مقدم اعتراض‌های مدنی ایستاده‌اند: «زنان برخاسته‌اند تا حق برابری را با تکیه بر توان و خلاقیت خود به کرسی نشانند. دختران خیابان انقلاب به نفی حجاب اجباری سرعت و صراحت بخشیده اند. زنانی با آوازخوانی و حتی رقص در مکان‌های عمومی، ممنوعیت تک‌خوانی زن را زیرپا گذاشته اند. زنان اعتراض خود به ممنوعیت ورود به ورزشگاه را که از سال‌ها پیش با نشست اعتراضی جلوی ورزشگاه‌ها شروع کردند، با لباس مبدل یا اشکال دیگر پی می‌گیرند.»
در ادامه می‌خوانیم که زنان همچنین شکنجه، اعتراف‌گیری اجباری و فشارهای دیگر بر زندانیان را افشا کرده‌اند و زنان و مردان در کنار هم با دادن بیانیه ساختار حکومت دینی را نفی کرده‌اند.
از امضاکنندگان این بیانیه مهرانگیز کار، احمد کریمی حکاک، ایرج مصداقی، بهمن نیرومند، پرستو فروهر، پروین اردلان، رضا علامه‌زاده، رقیه دانشگری، شیرین عبادی، عبدی کلانتری، لادن برومند، مهناز پراکند، ناصر پاکدامن، نیلوفر بیضایی و میهن روستا هستند. این‌ها تنها اندکی از نام‌های فعالان مدنی پرسابقه و نام‌آشنا هستند.
امضاکنندگان در پایان بیانیه‌شان خواستار لغو اعدام و شکنجه، آزادی تمامی زندانیان سیاسی و صنفی، لغو حجاب اجباری و قوانین تبعیض جنسیتی و برچیدن ساز و کار تعقیب و ارعاب امنیتی و محاکمه‌های ناعادلانه شده‌اند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر