علی تاجرنیا: شرایط حاضر، شرایط شرکت در انتخابات نیست
در حالی که عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان ایران، اسامی اعضای هیات مرکزی نظارت بر انتخابات نهمین دوره مجلس ایران را اعلام کرده است، چهرههای شاخص اصولگرا درباره فعالیت "جریان انحرافی" در انتخابات مجلس هشدار دادهاند.
«جریان انحرافی» نامی است که اصولگرایان طرفدار آیتالله خامنهای به گروهی از مشاوران و نزدیکان محمود احمدینژاد، رئیس جمهور بکار میبرند.
برخی از اصولگرایان حتی از تلاقی "جریان انحرافی" با اصلاحطلبان در انتخابات پیشرو سخن گفتهاند. به این ترتیب بار دیگر بحث نسبت اصلاحطلبان با انتخابات مجلس آینده در فضای سیاسی ایران در گرفته است.
علی تاجرنیا عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت، نماینده مجلس ششم و از مسئولان ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی در انتخابات سال ۸۸ که یک هفته پس از انتخابات بحثبرانگیز ریاست جمهوری دستگیر شده بود، در گفتوگو با دویچه وله از "سردرگمی اصولگرایان در تحلیل انخابات آینده" سخن میگوید.
بشنوید: گفتوگو با علی تاجرنیا
دویچه وله: برخی اصولگرایان مدعی هستند با نزدیک شدن به انتخابات مجلس، گروه محمود احمدینژاد به اصلاحطلبان نزدیک خواهد شد. این ادعا تا چه حد به واقعیت نزدیک است؟
علی تاجرنیا: من فکر میکنم اگر اصلاحطلبان را مجموعه تشکلها و گروههایی در نظر بگیریم که طی سالیان گذشته در عرصه انتخابات مختلف فعال بودهاند، قطعا این مسئله درست نیست. هنوز هیچ کدام از گروههای اصلاحطلب درمورد اصل حضور در انتخابات به جمعبندی و نتیجهای نرسیدهاند. چه برسد که بخواهند به گروهی نزدیک شوند یا مذاکراتی انجام داده باشند.
علاوه بر این همانطور که در اظهارنظرهای متعددی گفته شده از نظر اصلاحطلبان، همه اصولگرایان در یک اردوگاه قرار میگیرند. اگر چه بخشی از مسائلی که اخیرا روی داده را جدی و واقعی است اما آن را دعوایی بر سر تصاحب بیشتر قدرت میبینیم.
از این جهت بخشهای مختلف اصولگرایان فرقی با هم ندارند. اگر امروز بخشی از اصولگرایان به بخش دیگری از آنها انتقاد میکند به دلیل نزدیک شدن به فضای انتخابات مجلس است. بحثها الان بر سر رقابتهای انتخاباتی است.
صحنه ای از حضور علی تاجرنیا در دادگاه نمایشی بعد از انتخابات سال ۸۸
نظر شما درباره پیشنهاد آقای خاتمی مبنی بر "گذشت و ناديده گرفتن اشتباهات" توسط هر دو طرف مناقشه پس از انتخابات سال ۸۸ چیست؟
صحبتهای آقای خاتمی، جامع و کامل بود. متاسفانه از طرف بعضی مجموعهها و گروههایی که بهنوعی اصلاحطلبان و ایشان را متهم به محافظهکاری میکنند، سعی شد صحبتهای آقای خاتمی تحریف شود و فقط یک بخش از صحبت ایشان برجسته شود.
صحبتهای اخیر آقای خاتمی در راستای خواستههای دیگر سران اصلاحات و مجموعه کسانی است که در اردوگاه اصلاحطلبان قرار دارند. سخنان اخیر آقای خاتمی در ادامه صحبت قبلی او در مورد تعیین شروط برای ورود اصلاحطلبان به انتخابات است.
فکر میکنم اگر شرایطی که آقای خاتمی پیشتر گفته بود تحقق پیدا کند طبیعتا خیلی از مسائل حل میشود. اما بعد از گذشت چندینبار بحث و صحبت، به نظر من هیچ دورنمایی برای ایجاد تغییر در موضع طرف مقابل مشاهده نمیشود.
اشاره کردید به واکنشهای موافق و مخالف سخنان اخیر آقای خاتمی بین گروههای مختلف، اما سخنان آقای خاتمی در بدنه اصلاحطلبان داخل ایران که شما هم از اعضای برجسته آن هستید چه بازتابی داشت؟
مجموعه اصلاحطلبان و چهرههای موثر آنها کاملا صحبتهای آقای خاتمی را درک میکنند. جهتگیری کلی اصلاحطلبان، جهتگیری همکاری و حمایت است. اصلاحطلبان به این مسئله به طور کامل نگاه میکنند، نه این که تنها بخشی از آن را ببینند. جملات و صحبتهای آقای خاتمی و بحثی که مطرح کردند، بحثی مشروط است. اینکه شرایط، شرایطی متفاوت است و باید تغییر کند.
فکر میکنم که اگر این بحث به طور جدی ادامه پیدا کند، تفکر اصلاحطلبی که همواره بهدنبال ایجاد اصلاح بوده است، قطعا خواست آقای خاتمی را دنبال میکند. اما بخشی از افرادی که به نوعی انتقاداتی را به صحبتهای آقای خاتمی مطرح کردهاند، بخشهایی از صحبت ایشان را گرفتهاند و همان بخش را مورد نقد قرار دادند.
افرادی که به نظر ما در طی این سالیان مختلف، با نوع برداشتها و نگرشهایشان نه تنها کمکی به حرکت اصلاحی در کشور نکردهاند، بلکه بعضا بهانههایی را برای برخورد با جریاناتی که راه پیشرفت کشور را در اصلاح آن جستوجو میکنند، ایجاد کردهاند.
در داخل کشور، اصلاحطلبان واقعی و چهرههای برجستهی آن همراهی و هماهنگی را دارند. ممکن است بخشهایی هم باشند که به نوعی سعی میکنند خودشان را به اصلاحطلبان بچسبانند یا در حاشیهی آن قرار بگیرند، وگرنه در مجموعه اصلاحطلبان این حرکت کلی، مورد تایید است. ممکن است بعضا نسبت به ادبیات یا شکل بیان آن نقدی داشته باشند، یا فضای موجود را مناسب ندانند. اما این بمنزلهی این نیست که شکافی در بین اصلاحطلبان درون کشور در مورد گفتههای آقای خاتمی وجود دارد.
با توجه به اینکه دو سال از انتخابات سال ۸۸ و شکلگیری جنبشی که سبز نامیده میشود گذشته است، ارزیابی شما از سیر تحولات این دو سال و عملکرد جنبش سبز چیست؟
چه در راس این جنبش که حرکتها سیاسی است و چه در بدنه جنبش که مردم هستند و یک جریان اجتماعی است، نگاه جنبش، نگاهی معقول در جهت ایجاد تغییر به صورت آرام و اصلاحطلبانه است. حرکتهای اخیر هم این را نشان داده است.
اگرچه ممکن است بعضیها فکر کنند این حرکت به سردی گراییده است اما به نظر من دلیل آن نگاه معقولی است که وجود دارد. اگر امروز میبینیم که در اردوگاه محافظهکاران اختلاف بهوجود میآید و مشکل دارند ، بخشی از آن به خاطر برداشت و فهمی است که اصولگرایان از رفتارهای مردم پیدا کردهاند.
پیشتر محمد خاتمی خواستار "گذشت و ناديده گرفتن اشتباهات" توسط هر دو طرف مناقشه پس از انتخابات سال ۸۸ شده بود. این مسائل روندی مناسب و معقولی پیدا کرده است. ارزیابی من این است که در عرض این دو سال ما در عرصهی فهم سیاسی و اجتماعی در داخل کشور رشد بسیار خوبی داشتهایم. قطعا این حرکت نتیجهی خوبی خواهد داشت که به نفع مردم ایران خواهد بود.
با آشکارشدن اختلاف میان اصولگرایان، اگر بپذیریم که آرایش سیاسی جدیدی بهوجود آمده است، فکر میکنید احتمال دوری و نزدیکی بین سه گروه اصولگرایان سنتی، اصلاحطلبان و حامیان دولت ایران در انتخابات مجلس پیش روی چه طور خواهد بود؟
اصلاحطلبانی که در کشور حضور داشتهاند و در قالب تشکلها و احزاب فعالند و از چهرههایی شناختهشده و برجستهای هستند، الان قطعا برایشان هیچ دورنما و نگرشی برای حضور در انتخابات نیست. شرایط حاضر، شرایطی نیست که آنها بتوانند در انتخابات شرکت کنند. البته ممکن است افرادی باشند که در گذشته در اردوگاه اصلاحطلبان بودهاند یا در حاشیههای آن قرار داشتهاند، سعی کنند در انتخابات مجلس فعال شوند. اما این بهمنزله حضور و فعالیت جریان اصلاحطلب در انتخابات نیست.
در مورد نزدیک شدن هم بههیچ وجه این امکان وجود ندارد. همان طور که گفتم، برای گروههای اصلاحطلب فرقی بین جریانات اصولگرا وجود ندارد. بهوجود آمدن دولت فعلی محصول اجماع جریان اصولگرا در شش سال گذشته بود. نباید فراموش کنیم که خیلی از کسانی که امروز باب انتقاد به آقای احمدینژاد را باز میکنند، کسانی هستند که خودشان ایشان را سر کار آوردهاند. با توجه به این که در گذشته هم هشدارهایی نسبت به نوع نگرش حاکم براین تفکر وجود داشت.
اگر امروز میبینیم بینشان اختلافی وجود دارد، برای این است که آقای احمدینژاد شاید سهم گروههای اصولگرای منتقد را به درستی نداده است. این انتقادات بیشتر یک بحث سهمخواهی است و یک بخشی از آن هم بازار گرمیهای قبل از انتخابات است. باید ببینیم اگر اختلافی بین اصولگرایان وجود دارد، این اختلاف در چه حوزهای است. آیا آنها در حوزهی سیاست داخلی و بحث آزادیهای احزاب و گروههای سیاسی اختلاف نظر ندارند؟ آیا در حوزهی نگاه به مسائل خارجی و نوع سیاست خارجی حاکم بر کشور آنها با هم اختلاف دارند؟ آیا در دیدگاه فرهنگی و نوع مواجه با مردم و اصحاب فرهنگ و هنر آنها با هم اختلاف دارند؟ حتی در عرصهی مسائل اقتصادی آیا طور جدی اختلافی بین آنها وجود دارد؟
اگر امروز احساس میکنیم که چنین اختلافی وجود دارد و دستهبندی بین اصولگرایان ایجاد شده است، ناشی از یک اختلاف ریشهای نیست. بلکه هراس بخشی از اردوگاه اصولگرایان از بخش دیگر اصولگرایان است. آنها با اطمینان از اینکه اصلاحطلبان از عرصهی قدرت خارج شدهاند و فضا را برای تمامیتخواهی خودشان فراهم شده ، به دنبال این هستند که شرایط را به گونهای عوض کنند.
افرادی مثل صفارهرندی، یا سردار فضلی صحبت از یکی بودن منشا "جریان انحرافی" با جنبش سبز که از آن "جریان فتنه" نام بردند سخن گفتند. نظر شما درباره یکی بودن منشا آنها چیست؟
این بیشتر به یک جوک شبیه است، این مسائل را کسی باور نخواهد کرد. همهی هزینهای که متاسفانه بر کشور تحمیل شده و ما بهعنوان جریان اصلاحطلب به هیچوجه راضی به آن نبودیم و نیستیم که کشور این گونه آسیب ببیند، تمام این هزینهای که برای برخورد با چهرهها و گروههای اصلاحطلب صورت گرفت، برای دفاع از همان جریانی بود که امروز آن را «جریان انحرافی» میخوانند.
وقتی در شش سال برای حضور فردی در عرصه اجرایی کشور گذشته تمام امکانات را بسیج کردیم و در دوسال گذشته بعد از انتخابات بیشترین برخوردها را با اصلاحطلبان برای دفاع از این جریان انجام دادیم ، چگونه امروز که کمتر از دوسال از این بحث گذشته است، منشا آنها را یک جریان میدانیم؟
اگر دوستان امروز به این مسئله رسیدهاند، پس معلوم میشود در تحلیلهایشان دچار اشتباه فاحش هستند. همان گونه که در قبل اشتباه کردهاند الان نیز اشتباه میکنند. اما اگر از قبل این بحثها را میدانستند، پس چگونه به بخشهایی از مجموعه، اینهمه هزینه تحمیل کردند تا بخشهای دیگری از همان مجموعه را سر کار نگه دارند؟ اینبحثها ناشی از برخی مشکلاتیست که بهوجود آمده و امروز خود اصولگرایان هم دچار نوعی سردرگمی در تحلیل شدهاند.
حسین کرمانی
تحریریه: مصطفی ملکان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر