«هرگونه ضعف درون حاکمیت به نفع جنبش دموکراسیخواهی مردم ایران است»
«درگیری بین دو باند اقتدارگرا، کمک به روند دموکراسیخواهی است» این شیرازه سخنان مرتضی کاظمیان است. او از تلاش احمدینژاد برای به دست اوردن کرسیهای بیشتر در قدرت میگوید و از تلاشهایی که جناح احدی نژاد مشایی برای تثبیت قدرت خود در حاکمیت انجام میدهند.
گفت و گو با مرتضی کاظمیان درباره اختلافات درون حاکمیت.
دویچهوله: آقای کاظمیان! آخرین اقدامی که آقای احمدینژاد بعد از داعوهای علنیشدهاش با رهبری و مجلس انجام داده، قضیهی ادغام بدون برنامهی وزارت نفت است و بعدهم که با اعتراض مجلسیان برای تعیین وزیر روبهرو شده، گفته که خودم تا معرفی وزیر سرپرست وزارت نفت هستم. عدهای معتقدند که ایشان این کار را به این دلیل انجام داده که الان نوبت ایران برای سرپرستی اوپک است و ایشان میخواسته خودش سرپرست اوپک باشد. چه قدر با این تحلیل موافق هستید؟
مرتضی کاظمیان: تحلیل این اتفاق و رخداد جدیدی که در ریاست جمهوری احمدینژاد دارد روی میدهد، از چند زاویه قابل اشاره است. یکی همین نکتهای است که شما به آن اشاره کردید. یعنی با روحیهای که ما از آقای احمدینژاد سراغ داریم و با کاراکتر و شخصیتی که ایشان در چند سال اخیر و بهویژه در هفتههای اخیر از خود نشان داده، یعنی حتی در چالش و مناظرهاش با رهبر جمهوری اسلامی، کاملاً مشخص است که نوعی خودکامگی و خودشیفتگی و توهم اقتدار در آقای احمدینژاد وجود دارد که دستکم در برخی از شخصیتهای سیاسی که حتی در نظام جمهوری اسلامی تا حالا فعال بودهاند، بروز و ظهور این چنینی نداشته است. یعنی تا این حد آقای احمدینژاد تلاش کرده که خود را در حوزههای مختلف مطرح کند. اینجا مورد جدیدی است.
ریاست اوپک چه تأثیری، چه از جنبهی ارتباطات بینالمللی جمهوری اسلامی و چه از جنبهی معضلات داخلی که حکومت اکنون با آن درگیر است، خواهد داشت؟
بههرحال شخصیت حقوقی ریاست اوپک قابل انکار نیست. یعنی حوزهای از مناسبات، تعاملات و روابط را برای این شخص حقوقی ایجاد میکند که برای آقای احمدینژاد واجد جذابیت ویژه است. ضمن این که فراموش نکنیم، یکی از بزرگترین بحرانها که جمهوری اسلامی و دولت احمدینژاد با آن دست به گریبان است همین چالش پیرامون انرژی هستهای است و این خودبهخود امکان لابیهای بیشتری را فراهم میکند برای باند فکری احمدینژادـ مشایی که از این امکانی که در اختیار دارند، در حوزههای دیگرهم بهره گیرند.
در پاسخ به پرسش قبل این بخش ناگفته ماند.من اینجا به این نکته هم اشاره میکنم که اتفاقاتی که در داخل کشور روی میدهد، بهنوعی تجدید اقتدار و بازیابی جایگاه از دست رفته احمدینژاد در هفتههای اخیر است. یعنی بعد از این که توافقی بین قوه مقننه و قوه مجریه در حضور رهبر جمهوری اسلامی صورت میگیرد، باز آقای احمدینژاد از امکانی که در اختیار دارد، یعنی این مصاحبهی زنده تلویزیونیاش استفاده میکند و بعد از این که تأکید میشود وزرای جدید احتیاج به رأی اعتماد دارند، اعلام میکند که من خودم قرار است سرپرستی دو وزارتخانهی نیرو و نفت را که باهم ادغام شدهاند برعهده بگیرم. این به نوعی دهنکجی است به قدرتطلبی قوه مقننه و به نوعی اعادهی حیثیت و اقتدار است برای احمدینژاد که در چند هفتهی پیش با وجود تلاشش برای قدکشی در برابر رهبر جمهوری اسلامی، با هجوم گستردهای از طرف نیروهای حامی ایشان همراه بود و در مقاطعی نیز ازجمله همین مسئلهی رأی اعتماد وزار، مجبور به عقبنشینی شد، حداقل کوتاه مدت و ظاهری.
پس به این ترتیب شما معتقد هستید که ایشان در پی اجرای نقشه یا سناریویی هستند که بتوانند در زمینهی داخلی آن کرسیهایی را که میتوانند کسب کنند و در عرصهی بینالمللی هم مثلاً با ریاست اوپک بتوانند برنامههای خودشان را پیش ببرند. همین طور است؟
بله، همان طور که اشاره کردم، بههرحال یک باند فکریـ سیاسی دارد خودش را در جمهوری اسلامی تعریف میکند و کاملاً دارد خودش را تثبیت میکند. این باند فکریـ سیاسی احمدینژادـ مشایی با استفاده از جایگاه قوه مجریه و امکانی که در اختیار دارد، بهویژه در حوزهی استفاده و خرج کردن پول نفت، دارد خودش را به کرسی مینشاند و تثبیت میکند. فراموش نکنیم که بههرحال ما با یک دولت رانتی در جمهوری اسلامی طرف هستیم. یعنی همچنان که جمهوری اسلامی یک دولت ایدئولوژیک است، یک دولت رانتی هم هست. دولتیست که بخش اعظم درآمدهایش نه از مالیات و تولید داخلی که از ثروتهای بادآوردهی نفت و گاز است. اینجا این سرمایهی هنگفتی که در اختیار قوه مجریه قرار میگیرد، طبیعتاً حوزههایی از اقتدار را برایش ایجاد میکند. اعم از انعقاد قرارداد با طرفهای داخلی و یا خارجی. ضمن این که این باند فکریـ سیاسی برای خودش پروژههای فکریـ سیاسی دارد که طبیعیست با تدوام حضورش در قوهی مجریه و همین طور با تثبیت خودش در عرصهی بینالمللی بهتر میتواند آن پروژهها را پیش ببرد و خود را بهعنوان یکی از اجزای غیرقابل حذف دولت در حاکمیت جمهوری اسلامی تعریف و تثبیت کند.
در بحث داخلی الان چیزی که خیلی مطرح است، به دست آوردن کرسیهای مجلس است. حتی به قول آقای امیریفر، دبیرکل جامعه وعاظ ولایی ، گروه احمدینژاد در نظر دارد ۱۵۰ کرسی را در مجلس به دست آورد، که البته بعد از این صحبتهایش دستگیر هم شد. حتی بعضی گمانهزنیها حاکی از این است که امکان دارد وزیر کشور را تغییر دهد. چون وزیر کنونی بیشتر متمایل به جناح رهبر است و احمدینژاد ممکن است کسی را بگذارد که بهتر بتواند نقشههایش را اجراء کند. در این مورد نظرتان چیست؟
بههرحال انتخابات مجلس در ایران همیشه سکوی پرشی بوده برای دولت بعدی. یعنی حضور یافتن نیروهای بیشتری از همفکران و نزدیکان به باند سیاسی احمدینژادـ مشایی در مجلس، منجر خواهد شد که بیش از پیش امکان توفیق چهرهای متعلق به این باند، در انتخابات بعدی ریاست جمهوری، افزایش پیدا کند. اما مایلم به نکتهی دیگری اشاره کنم و آن این که اساساً پیشبینی تحولات در جمهوری اسلامی واقعاً به این راحتی نیست. فراموش نکنیم که ما در حال حاضر شکافی خیلی جدی میان ملت و دولت داریم، طبقهی متوسط مدرن بعد از انتخابات ۲۲خرداد اساساً با حاکمیت جمهوری اسلامی تعیین تکلیف کرده و نظام موجود را کاملاً اقتدارگرا ارزیابی کردهاست. همین طور بخشهایی از لایههای حاشیهنشین و بخشهایی از لایههای فرودست جامعه با بحران اقتصادی ناشی از حذف یارانهها روبهرو هستند. حاکمیت جمهوری اسلامی همچنان با منظره و چالش انرژی هستهای در سطح بینالمللی روبهرو است. بحثهای حقوق بشری دارد تشدید میشود.
به این معنا واقعاً ارزیابی روند تحولات در حاکمیت جمهوری اسلامی با چشمانداز انتخابات آتی ریاست جمهوری شاید بسیار سادهانگارانه باشد. اما همچنان که اشاره کردم، بههرحال انتخابات مجلس برای این باند فکریـ سیاسی احمدینژاد مثل دیگر اصولگرایان یک سکوی پرش است و بههرحال ما شاهد منازعهای خواهیم بود، میان وزارت کشور و شورای نگهبان. چون هیئتهای اجرایی در اختیار زیرمجموعههای احمدینژاد و قوه مجریه هستند و هیئتهای نظارت در اختیار شورای نگهبان و اینجا شاید درگیری میان دو باند اقتدارگرا در حاکمیت جمهوری اسلامی بر سر افزایش حوزهی قدرت خودشان در حاکمیت به بهانهی انتخابات مجلس افزایش پیدا کند. من فکر میکنم این شکاف خود کمک خواهد کرد به پیشبرد روند دموکراسیخواهی و به تأثیرگذاری بیشتر آنچه که خود را به عنوان جنبش سبز تعریف کرده است یا بحرانهایی که متوجه جمهوری اسلامی هست.
میترا شجاعی
تحریریه: شیرین جزایری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر