پنجشنبه، تیر ۰۶، ۱۳۹۲

نلسون ماندلا؛ مردی که ایران می‌تواند از او بسیار بیاموزد

ایران


۲۸ سال در زندان بوده، جایزه صلح نوبل را گرفته و ۵ سال عنوان اولین رئیس جمهور سیاه پوست آفریقای جنوبی را داشته است. اما آنچه بیش از همه اینها نلسون ماندلا را برای ایرانیان مشهور کرده، روش مبارزه بدون خشونت اوست.
برای ایرانیان "نلسون ماندلا" بیش از هرچیز نماد مبارزه بدون خشونت است. این تصویر از رهبر جنبش ضد آپارتاید آفریقای جنوبی بیشتر از زمان انتخابات سال ۱۳۸۸ برای ایرانیان پررنگ شد. زمانی که مردم در برابر خشونت عریان و بی مرز نیروهای دولتی، در پاره‌ای موارد با استفاده از روش‌هایی غیرمسالمت‌آمیز به مقابله به مثل دست زدند.

طرفداران نظریه مبارزه بدون خشونت در آن روزها بر حجم تولید مطالب و گفت وگوها و برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی خود افزودند تا ثابت کنند که روش نلسون ماندلا اگر در آفریقای جنوبی و در مبارزه با رژیم آپارتاید جواب داده در مورد ایران هم بی‌نتیجه نخواهد بود.

یکی از کسانی که در آن زمان در دفاع از این نظریه بسیار نوشت و گفت و گو کرد، رامین جهانبگلو، فیلسوف و پژوهشگر ایرانی مقیم کانادا بود. جهانبگلو در گفت و گو با دویچه‌وله ماندلا را "گاندی آفریقای جنوبی" می‌نامد و او را "بزرگ مردی" می‌داند که تاریخ آفریقای جنوبی را تغییر داد.

او می‌گوید: «ماندلا به نظر من بعد از گاندی و لوترکینگ دو مفهوم خیلی مهم را در حیطه سیاست مطرح کرد که یکی مسئله ‌بخشش است و دیگری مسئله ‌‌آشتی ملی. ما می‌دانیم که ماندلا در دوره‌ی دوم زندگیش، بعد از اینکه از زندان "روبن آیلند" آزاد و به‌عنوان اولین رئيس جمهور سیاه آفریقای جنوبی انتخاب شد، تمام هم و غم‌ و مسئله‌اش این بود که این آشتی را ایجاد کند و ضمناً به آفریقای جنوبی‌ها بگوید که این بخشش را دنبال کنند و کینه‌توزی نسبت به همدیگر نداشته باشند. از این نظر من فکر می‌کنم که ماندلا برای ما ایرانی‌ها هم یک سمبل بزرگ است».
 شاید برای کسانی که ماندلا را به عنوان نماد مبارزه بدون خشونت می‌شناسند، باور این موضوع کمی سخت باشد که او نیز زمانی روش مبارزه مسلحانه را پیشنهاد کرده بود.

در سال ۱۹۶۰ پلیس آفریقای جنوبی به تظاهرات مسالمت‌آمیز مخالفان آپارتاید حمله کرد و ۶۹ نفر از تظاهرکنندگان را به ضرب گلوله کشت. یک سال بعد نلسون ماندلا شاخه نظامی "کنگره ملی آفریقا" را با نام "نیزه ملت" تاسیس کرد و در یک سخنرانی گفت: «برای رهبران آفریقای جنوبی این اشتباه و غیرواقعی است که به روش‌های صلح‌آمیز و بدون خشونت ادامه دهند در حالی که حکومت با تظاهرات صلح‌آمیز ما با قهر و خشونت برخورد کرد. وقتی تمام راه‌های دیگر شکست خورده و تمام روش‌های مبارزه صلح‌آمیز مسدود شده آن زمان باید برای استفاده از روش‌های
 
البته روش اولیه شاخه نظامی "نیزه ملت" انجام عملیات خرابکارانه علیه تاسیسات نظامی و دولتی بود تا از این طریق رژیم آپارتاید را فلج کند ولی اعلام کرده‌ بودند که در صورت شکست این روش، جنگ چریکی را پی خواهند گرفت.

 رامین جهانبگلو ماندلا را مروج عشق به جای کینه و کسی می‌داند که راه گسترش بخشش در عرصه عمومی را آموزش می‌دهد
به همین منظور ماندلا از آفریقای جنوبی خارج شد و در دیگر کشورها به آموزش گروه‌های شبه نظامی اقدام کرد. رامین جهانبگلو درباره این بخش از مبارزه ماندلا می‌گوید: «اگرهم قبول کنیم که ماندلا در دوره‌ای به این کارها دست زده، بعد از اینکه به زندان رفت و با آثار گاندی هم بیشتر آشنا شد، خودش را نقد کرد و گفت ما کار اشتباهی کردیم، برای اینکه ما باید به دنبال میان‌راهکارهایی باشیم برای اینکه آفریقای جنوبی را نجات دهیم. من فکر می‌کنم این دقیقاً مسئله‌ای است که ما امروزه در ایران داریم. ما بالاخره یک روزی باید پشت میز مذاکره همه‌مان با همدیگر بنشینیم و مملکت را باهم بسازیم چون ایران مال همه ایرانی‌هاست».

ماندلا البته هم‌زمان با آموزش گروه‌های شبه نظامی آرزو کرده بود که به زودی راه‌های مذاکره باز شود تا دیگر نیازی به مبارزه مسلحانه نباشد.

«خشونت پرهیزی همیشه نیاز به رهبر کاریزماتیک ندارد»

برخی از کسانی که معتقدند روش مبارزه بدون خشونت ماندلا در ایران جواب نمی‌دهد، در توضیح دلایل خود به لزوم وجود رهبری کاریزماتیک مانند ماندلا در آفریقای جنوبی یا گاندی در هند برای پیشبرد این نوع مبارزه تاکید می‌کنند و چون ایران کنونی فاقد چنین رهبری است، این روش را برای مبارزات دموکراسی‌خواهی ایرانیان عملی نمی‌دانند.

رامین جهانبگلو اما می‌گوید: «خشونت‌پرهیزی همیشه همراه با رهبران بزرگی مثل گاندی، لوترکینگ و ماندلا نبوده، بلکه همراه با یک روح ملی هم بوده و یا همراه با افراد و احزابی هم بوده. من فکر می‌کنم مسئله‌ی بزرگ در خشونت‌پرهیزی پس ‌زدن کینه است و جایگزین کردن این کینه در امور اجتماعی و در گستره همگانی با عشق و بخشش و شاید بتوانیم بگوییم با همدلی و همفکری. اتفاقاً ماندلا کسی بوده که سخنانش برای ما خیلی می‌تواند ارزنده باشد. چون او اعتقاد داشت که هیچ کس با کینه به دنیا نمی‌آید، بلکه جامعه است که کینه را به فرد آموزش می‌دهد پس اگر جامعه می‌تواند کینه را بیآموزد، خلاف کینه یعنی عشق را هم می‌تواند بیآموزد».

آقای جهانبگلو افرادی مانند دکتر محمد مصدق را به عنوان سمبل رهبران خشونت‌پرهیز در ایران معاصر می‌داند و می‌گوید: «اگر بخواهیم به دنبال قهرمان یا به دنبال رهبران سیاسی باشیم، ما در ایران معاصر افرادی مثل مصدق داشتیم. نباید فراموش کنیم که مصدق یک چهره‌ خشونت‌پرهیز در تاریخ معاصر ماست. من معتقدم با آن که در گستره همگانی ایران خشونت هست، ولی خشونت‌پرهیزی هم از جاهای مختلف آن تراوش می‌کند».

جنبش زنان ایران؛ نمونه موفق مبارزه بدون خشونت

 شیرین عبادی موفقیت‌های جنبش زنان ایران را نمونه‌ای موفق از به کار گیری روش‌های پرهیز از خشونت ماندلا در ایران می‌داند
شیرین عبادی برنده ایرانی جایزه صلح نوبل است، جایزه‌ای که نلسون ماندلا نیز ۱۰ سال قبل از خانم عبادی آن را دریافت کرد. این حقوقدان ایرانی می‌گوید روش مبارزه بدون خشونت که ماندلا نه آغازگر بلکه نماد آن است به دلیل تجربیات خشونت‌باری است که ایران ظرف ۳۰ سال گذشته از سر گذرانده است.

خانم عبادی می‌گوید: «در ۳۴ سال گذشته ما یک انقلاب و هشت سال جنگ خونین با عراق داشتیم و این برای یک نسل بسیار زیاد است. به همین دلیل مردم روحاً و رواناً از خشونت خسته هستند و در عین حال چون از حکومت ناراضی‌اند و می‌خواهند حکومت عوض شود یا حداقل روشش را عوض کند، بنابراین از روش‌های مسالمت‌آمیز استفاده می‌کنند».

شیرین عبادی به تجربیات موفق استفاده از روش‌های مبارزه بدون خشونت در ایران اشاره می‌کند و جنبش زنان را یکی از حرکت‌هایی می‌داند که در استفاده از این روش بسیار موفق بوده است.

او می‌گوید با وجود اینکه اولین قانونی که در ایران حتی پیش از برقراری رسمی نظام جمهوری اسلامی تغییر کرد، قانون خانواده بود که زنان را هدف قرار داده بود و نیز بحث حجاب اجباری، با اینحال جنبش فمینیسیتی ایران توانست با روش‌های غیر خشونت‌آمیز خواست‌های خود را تا حدی به پیش ببرد.

تغییر قانون حضانت کودکان پس از طلاق و نیز تصویب قانونی که مرد را موظف می‌کند پس از طلاق به زن اجرت‌المثل بپردازد، دو نمونه‌ای هستند که خانم عبادی از آنها به عنوان پیروزی جنبش زنان بدون استفاده از رو‌ش‌های خشونت‌آمیز نام می‌برد.

او ادامه می‌دهد: «در همین‌جا اضافه می‌کنم، آنچه زنان به دست آورده‌اند، هرچند اندک بود و تا رسیدن به هدف نهایی، یعنی رفع تبعیض از زنان فاصله‌ی زیادی‌است اما روش‌های مسالمت‌آمیز نشان داد که چگونه می‌توان موفق شد. به‌عنوان مثال حتی زنان خانواده‌های ‌سنتی و بنیادگرا که در ابتدای انقلاب مخالف برابری بودند، الان در کنار خواهران سکولار خودشان ایستاده‌اند و همان حرف‌ها را تکرار می‌کنند. این یعنی پیروزی مسالمت‌آمیز جنبش زنان».

روش ماندلا در ایران قابل استفاده است

شیرین عبادی و رامین جهانبگلو هردو معتقدند استفاده از روش مبارزه بدون خشونت ماندلا در ایران قابل استفاده و الگوبرداری است، هرچند تفاوت‌های زیادی بین این دو کشور و مردمانش و نیز شرایط جهانی و بین‌المللی وجود دارد.

شیرین عبادی یکی از این تفاوتها را اجماع جهانی علیه رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی می‌داند و می‌گوید: «رژیم آپارتاید طوری عمل کرده بود که اجماع جهانی علیه‌اش بود. در حالتی که حکومت ایران با توجه به حرف‌های فریبنده‌ای که در برخی زمینه‌‌ها ازجمله مبارزه با استکبار جهانی و امپریالیسم می‌زند، اجماع جهانی علیه‌اش وجود ندارد. به‌عنوان مثال روسیه و چین در حمایت از حکومت ایران هستند یا برخی از افراد در داخل ایران که با سرمایه‌داری مخالف‌اند، در اجماع علیه ایران نیستند. بنابراین شرایط تفاوت می‌کند».

و اتفاقا به همین دلیل معتقد است باید در ایران از خشونت پرهیز کرد چرا که در صورت بروز خشونت داخلی، توافق جهانی برای حمایت از مردم وجود نخواهد داشت.

رامین جهانبگلو نیز درباره یکی از این تفاوت‌ها که نداشتن رهبر کاریزماتیک در ایران است می‌گوید: «من فکر می‌کنم اگر از خود ماندلا در سال‌های ۱۹۹۰ سئوال می‌کردیم که آیا باید حتماً یک رهبر کاریزماتیک در آفریقای جنوبی وجود داشته باشد تا بتوانیم به آشتی ملی و بخشش عمومی برسیم، او جوابش این بود که الزاماً رهبر کاریزماتیک لازم نیست، بلکه باید جامعه را آماده کرد برای اینکه بتوانیم به آنجا برسیم».

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر